فراموش کردم
اعضای انجمن(447) شعری تکان دهنده درباره امام زمان حضرت مهدی عدالت و لطف خدا پیامبر اکرم : توبه زیباست ولی در جوانی زیباتر قدرت بدنی حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام در جوانی بی حسین احساس پیری میکنم ارتباط با مدیریت انجمن مذهبی
جستجوی انجمن
سرباز جنایی (mmmooo )    

چه باک از تیغ زهر آلود دشمــن؟؟؟؟

منبع : http://komeil64.blogfa.com/
درج شده در تاریخ ۹۲/۰۵/۲۸ ساعت 13:15 بازدید کل: 178 بازدید امروز: 142
 

 _*l* ı |___ __ ___π__ ____ _| ı *l*_سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرمتحرک شباهنگ www.shabahang20.blogfa.com _*l* ı |___ __ ___π__ ____ _| ı *l*_
 

 

 



بسم الله الرحمن الرحیم...

مدتی بود که با این شدت بازی نکرده بودی با من؛

ترسیده بودم که ...

که مبادا دیگر با مَـنَـت میلی نباشد که جامم را نشکسته ای...

خیرَ حبیبِ من ...

شکرت میکنم با تمام وجودم - وجودی که از توست، یــا توست! -

شکر؛ که اینجا که ایستاده ام جاییست که از وسیله هایت هم کاری برنیاید؛ آدم خوب ها را می گویم...

جایی که "تنها" من بمانم و ... من بمانم و ...

بازی کن حبیبِ من

امــــا تو را به زهرای دردانه ات قسم... ارحم ضعفی و قله حیلتی ... نگذار در این بازی، بَد ببازم ...


بک یا الله       
بک یا الله        بک یا الله


 

 

تمام حاصلم خون جگر بود

ز هر شاخه هزاران میوه دادم

همانا پاسخت نیش تبر بود

دلم از طفل بر پستان مادر

به دیدار اجل مشتاق تر بود

اگر چه شاخه هایم را شکستند

به هر شاخه هزارانم ثمر بود

چه باک از تیغ زهر آلود دشمــن

علی یک عمر در کام خطر بود

هزاران زخم در دل داشتم من

که بس کاری تر از این زخم سر بود

به جان فاطمه آن که مرا کشت

نه تیغ ابن ملجم،میخ در بود

توایِ قاتل مرا کشتی نگفتی

علی یک عمر غمخوار بشر بود

زدی شمشیر بر فرق امامی

که حتی مهربان تر از پدر بود

 

 


 

کوفه شده کربلا

قد قتل المرتضی

خالی جای زهرا تا ببینه مولا رو

داره می بنده زینب زخم سر بابا رو

 

 

 

فزت و رب الکعبه یعنی دنیا،

اون روزی افتاد شیر خیبر از پا

که بی هوا سیلی زدند به زهرا

 

 

 

 

آیه ی استرجاع رو زیر لبش میخونه

داره حسن با گریه میبردش تا خونه

اون که می آورده برا یتیما

پیش چشای کوفه نون و خرما

چند شب دیگه میره از این دنیا

 

 

 

خون سرش میریزه دیگه روی سجاده

یاد حسین و یاد کربلا افتاده

وای از حسین و قتلگاه و خنجر

وای از صدای التماس خواهر

وای از تنی که دیگه میشه بی سر

 

 

 

 

چادرم باشد مرا معیار ایمان و شرف

همچو مروارید زیبایم درون یک صدف

 

دید نامحرم نیفتد لاجرم بر سو من

افتخارم باشد این،زهرا بود الگو من

 

مدع گوید که چادر یک نشان فان است

من ول گویم که با چادر تنم اسلام است

 

مدع گوید که با چادر کلاست باطل است

من ول گویم که ایمانم ز چادر کامل است

 

مدع خواهد مرا ب دین کند با لفظ دوست

چادر من همچو تیر زهرگین،بر چشم اوست

 

 

افسران - چـادر .. گـرما .. روزه .. تشـنـگی .. و ..

 

 

مـاهِ خدا ،"رمـضان" است ..

چـادر .. گـرما .. روزه .. تشـنـگی .. و ..

من نمـیدانم "ملائــک" چـطور میـخواهند حـساب کنـند ؛

ثـوابِِ چـادری هـای رمـضانِ تیر و مرداد مـاه را !

 



کمیل نوشت:
برای تو می نویسم

برای تو که از یک ماه پیش نگران عروسی هفته ی پیش بودی

 

برای تو می نویسم که نگران  عروسی دختر عمه ات بودی

 

برای تو که فقط یک وجب از موهای سرت را می پوشانی ولی نگران همین یک وجب

و حجاب نصفه ات بودیبرای تو و خواهرت و مادرت که از یک ماه پیش نگران

عروسی هفته ی پیش بودید برای تو و خواهرت که وقتی مادرت برای نماز از عروسی رفت

تو و خواهرت به قول خودت کشف حجاب کردین

برای تو و خواهرت و مادرت می نویسم که از یک ماه پیش تا دیروز که گفتی کشف حجاب کردی

نگرانتان بودم

 

برای شما که طاقت امل گفتن های عمه خانم را نیاوردید

 

برای شما که نگران عروسی بودید

 

اما فقط نگران بودید!



التماس دعا

این مطلب توسط اسماعیل مختاری بررسی شده است. تاریخ تایید: ۹۲/۰۵/۲۹ - ۱۰:۳۵
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)