دخترک از پشت شیشه های پنجره با چشمانی ترسان به نمایشی نگاه می کند که کارگردانش پلیس هایی هستند با صورت های پوشیده. بازیگران اما چهره هاشان مشخص است، نه حتی بالاتر، می تواند بخش های از بدنشان را نیز ببیند. او با وحشت به بدن ها، دست ها و بازوانی نگاه می کند که به مانند «دفتر نقاشی» هستند اما با تصاویری که بر وحشت می افزاید.
مدتی که است که طرح مبارزه با اراذل و اوباش در کشور اجرا می شود. بخشی از این مبارزه و برخورد در چارچوب ها و ضوابط قانونی اعمال می شود. برخوردهایی که مورد حمایت و استقبال مردم قرار گرفت. در این بخش قوه قضائیه با بررسی جرم، مجازات را تعیین کرده و مجازات حبس، شلاق و بعضا اعدام برای آنها صادر می کند. در این زمینه مشخصا می توان به اعدام اشراری که فیلم زورگیری آنها سال گذشته در شبکه های مجازی انتشار یافت اشاره کرد. پلیس و قوه قضائیه در برخورد با این متهمان در نهایت سرعت عمل کردند و به اتهام محاربه سرشان بالای دار مجازات رفت.
اما صرفنظر از موافقت ها و مخالفت هایی که با اعدام آن دو جوان صورت گرفت و همزمان با این برخوردهای قانونی، اکنون به گفته پلیس بخش دیگری از مبارزه با اشرار آغاز می شود. در این فاز نیروهای پلیس با هدف شکستن ابهت پوشالی این افراد آنها را در محله های با سر و وضعی نامناسب می گردانند. در یکی از این نمونه هایی که اتفاقا بازتاب وسیعی در رسانه ها داشت، یک شرور در شهرستانی در کردستان با لباس زنانه در شهر گردانده شد. در نقاط دیگر نیز پلیس با انداختن آفتابه به گردن اشرار آنها را در محله هایشان می گرداند. رایج ترین شیوه اما نمایش آنها بر روی یک کامیون در میان اجتماع مردم است.
سال گذشته پلیس در اقدامی 100 نفر از این اراذل و اوباش را دستگیر کرد. ساجدی نیا رئیس پلیس پایتخت همان موقع در توجیه اقدامات پلیس گفت: اشرار ابهتی پوشالی برای خود در محلات درست کرده بودند که باعث ایجاد ارعاب در میان شهروندان شده بود. به همین دلیل پلیس با این افراد قاطعانه برخورد می کند. برادران مینتون، حسین دله، ناصر خطر، علی گراز، ممد چرکولک، رضا شله، ممد لودر، غلام فیوج، علی کوچولو و امید برک و دهها نام و لقب غیرمتعارف دیگر بخشی از اسامی هستند که با سر و وضعی نامرتب آنها را در محله هاشان گردانده شده اند.
پوشاندن لباس زنانه، انداختن آفتابه دور گردن آنان و گرداندن در محلاتی که آنها مدعی «بزن بهادری» در آنها هستند، فارغ از اینکه آیا براساس موازین و مطابق نص قانون انجام می شود، این سئوالات را به ذهن می آورد که آیا این برخوردها تاکنون اثرگذار بوده؟ آیا پس از برخورد تحقیر آمیز و شکستن هیبت و غرور کاذبی که این افراد در محله های زندگیشان دارند، شاهد اصلاح آنها هستیم؟ اگر زندان و حبس نتوانسته آنها را سرعقل بیاورد، آیا درهم شکستن غرورشان کارساز خواهد بود؟ یا باعث افزایش عقده حقارت و کینه درآنها می شود؟
اگر هنوز در عصر شعبان بی مخ ها و جاهل های زیرگذر بودیم، شاید این اقدامات کافی بود تا یک جاهل، لوطی یا «بزن بهادری» شهره شهر شده و دست از خلافکاری بردارد. اما همین برخورد آیا در دورانی که افراد یک کوچه آن طرف تر یکدیگر را نمی شناسند کارساز است؟
رئیس پلیس تهران در پاسخ معتقد است: «اگر پس از آزادی دست به شرارت بزنند بار دیگر از سوی پلیس دستگیر می شوند.» این شاید نشانه ای باشد از اینکه خود نیروهای پلیس نیز معتقد به شکست «هیبت پوشالی» این افراد نیستند و در ادامه راهگشا نیست.
دکتر امیر محمود حریرچی، آسیبشناس مسائل اجتماعی اما معتقد است این طرح های و نحوه برخورد نباید باعث مظلوم نمایی و ایجاد حس ترحم در مردم شود. وی می گوید: «توهین و تحقیر روزنههای اصلاح و بازگشت فرد به جامعه را میبندد و انجام این اقدامات از سوی پلیس اگرچه ممکن است به سبب ایجاد مزاحمتهای زیاد از سوی مجرمان باعث رضایت مردم شود اما در درازمدت باعث ترویج خشونت در جامعه میشود.»
در حالی که این روزها بار دیگر طرح برخورد با اراذل و اوباش در جریان است، خبر مجروح شدن یکی دیگر از قوی ترین مردان ایران توسط «گروه شمشیر زن» منتشر شد. هم روح الله داداشی که سال گذشته فوت کرد و هم نقدعلی اسماعیلی که از ناحیه سر و شکم به شدت مجروح شد، تنها به دلیل یک تصادف با هجوم خشمگینانه افراد روبه رو شدند. طبق اخبار افراد این گروه بعد از برخورد با ماشین اسماعیلی از ماشین پیاده شده و با شمشیرهای خود به او حمله می کنند.
حکم این افراد که هنوز هم دستگیر نشده اند، به احتمال قوی مشخص است. اما دخترک بار دیگر پشت شیشه نظاره گر تحقیر اراذل اوباش خواهد بود. مردم عادی درحالی که با دوربین های خود مشغول عکس گرفتن از آنها هستند، شاید در دل، این سئوال را از خود می پرسند که «پس از آزادی، آنها به خاطر کینه از استهزاء و تمسخر، به سراغشان نخواهند آمد؟»