علمایی شیعه امثال شیخ مفید، صدوق ، سیدمرتضی ، طوسی ، حلی و مجلسی به تبع امامان معصومشان در مبحث افعال انسانی قائل به اختیار شده اند، و هرکدام از این بزرگواران یا کتاب مستقلی در این باب به رشته تحریر در آورده اند یا در کتب کلامی خود مفصل در این مورد بحث کرده اند.
اهل سنت که بیشتر آنها را اشاعره جبرگرا تشکیل می دهد همیشه یک طرف بحث را تشکیل می دادند، شعرایی امثال مولوی هم که اشعری مذهب بوده اند از این بحث استثنا نیستند، و طبق داشته های ذهنی خود شعر می سرودند، و به وضوح به این مطلب که همه افعال انسان از خدا صادر می شود و آدمی را در کردارش اختیاری نیست تصریح می کردند، بدون شک شارحان و مروجان افکار این گروه هم هرچند به ظاهر شیعه هستند ولی تاثیر خود را از آنها گرفته اند و در سخنرانی ها و نوشتجات خود به این مطلب(جبرگرائی) تصریح می کنند.
دکتر حسین الهی قمشه ای در کتاب مقالات می نویسد: «و تا سالک بدین وادی نرسد و آن واحد بی منتها را که ـ وحدتش غیر در جهان نگذاشت ـ اصل همه ذاتها و صفتها و کارها نشناسد به تعبیر حکیمان الهی، به توحید ذاتی و صفاتی و افعالی آراسته نگردد، خواه خدا را یک گوید یا هزار، تفاوتی نمی کند تا از غیرحق ( چون دروغ و فریب و تدبیرهای شیطانی . . .) در نیل به مقصودها یاری می جوید گواهیش به یکتایی معبود و یکتایی یار و یاور ( ایاک نعبد و ایاک نستعین) عین شرک است . . . در منزل توحید، تمامی کثرها به وحدت بدل می شود .. .
از خدا دان خلاف دشمن و دوست
که دل هر دو در تصرف اوست
سعدی
« . . . قُل کُلٌّ من عنداللَّه؛
بگو از همه جانب خداست
. هو الأَولُ والآخر والظّاهر والباطن؛
اول اوست آخر اوست و پیدا اوست و پنهان اوست و. امثال آن، همه دلالت بر این توحید خاص دارد . . . 2»
بطلان توحید افعالی عرفانی :
بزرگان شیعه توحید افعالی خداوند را بدین صورت معنی می کنند که خداوند در افعال خود مثلا خلقت زمین و آسمان محتاج به غیر نیست.
اهل فلسفه و عرفان به نام توحید افعالی، همه ی افعال را به خداوند نسبت می دهند. توحید افعالی به این معنا، مستلزم جبر و ظلم صریح است و موجب این است که تمامی گناهان و معاصی به ساحت قدس خداوند متعال نسبت داده شود. عقیده ی صوفیان و فلاسفه و عارفان در این باره به هیچ وجه با برهان و قرآن و مذهبِ سراسر نور و هدایت تشیع سازگار نیست؛ چنانکه خواجه نصیرالدین طوسی در بیان بطلان این پندار می فرماید:«والضرورةُ قَاضیةٌ بِاستناد أَفعالنا إِلَینا .2»
«بداهت حکم می به کند اینکه افعال ما مستند به خود ما است ».
آنچه مؤلف کتاب مقالات در مورد توحید افعالی پذیرفته اند، عقیده ی باطل اشعری های اهل سنت و جبری مسلکان می باشد، و با کلمات خود ایشان نیز تناقض دارد که در دنباله ی مطلب می گویند: (. . . چون دروغ و فریب و تدبیرهای شیطانی . . .) زیرا اگر فاعلی غیر از خدا وجود ندارد و همه ی کارها، کار اوست، چگونه می شود دروغ و تزویر و ظلم و فساد و معصیت و کفر، غیر حق باشد و چگونه می توان بعضی از تدبیرها را به شیطان نسبت داد ؟!
1_ص: ـ : کتاب مقالات دکتر حسین الهی قمشه ای
2_ تجرید الاعتقاد: مقصد ، مسئله