در امتداد پیله تنهایی
امشب در امتداد
پیله تنهایی من
کسی خواب پروانه شدن می بیند
و بازوان شکسته
پناه خواهد شد
شبی را که باردار روز خواهد بود
و
دست خسته سفر در این شب وحشت
تمام بامداد و نغمه گنجشک ها را
برای او که زاده تبسم درد است
به آیه هستی
به ارمغان آورد .
![تنهایی تنهایی](usr/mohammad-s/gal17.jpg?880885856)
روزنه ای دیگر
بر فراز آسمان تنهاییم کسی پرواز کرد
در بلندای ناتوانی ام عقابی دلتنگی ام را برد
در ذهن مهتاب شبگردی فانوس نگاهم را ذخیره کرد
در برگریزان باغچه ی
باورم باغبانی رویید
در همدلی ام با همفکران گورستان تعبیری لطیف از زندگان زاده شد
و در واپسین نفسهای زندان دیروز
مرا در روزنه های فردا متولد کرد
![تنهایی تنهایی](usr/mohammad-s/gal18.jpg?850158594)
ساعت دیواری
دوستت می داشتم
تیک تاک ، تیک تاک
ساعت دیواری
جریمه های کتاب و فروش خیس در حیاط
تیک تاک
سنگ سخت جیم بر دوش قلم
اشک حسرت عروسک که
فراموش شده بود
تیک تاک ، تیک تاک
می ترسم
در هر تیک رگی مضطرب
تپش قلب ملول در هر تاک
و دست ها
دیگرنبودند
بعد از عروسک ها هرگز نبودند
تیک تاک ، ساعت دیواری
و دبستان و زنگ تفریح
پاک کن را به هما دادم
و کمی بعد
ساعت دیوار ی
و دستها
که پاک شدند و پاک شدند
و پاها
که بی حس شده اند
تیک تاک ، تیک تاک
کوچه ی پشت دروغ
لی لی پاها
سنگ را به خانه ی سه زدم
سه خانه بالا رفتم
سنگ را برداشتم
هما خندید ، رویا هم
و من سه ساله شدم
و خنده ها
با کلاغ آتشی کردم
و خنده ام طویل شد
تیک تاک ، تیک تاک
ساعت دیواری
من نمی خندم
دیگر نمی خندم
دیگر نمی خندم من
و محو شد آخرین خنده ی من
در زمانی که هنوز ساعت دیواری یک تیک هم نگفته بود
با تو بودم
و تو می خندیدی
و نمی
دانم چرا فکر می کردم باید خندید
در زمانیکه لبانم را نخندیده بودم هنوز
حکم قتلش داده شد
و نه اندوه روبرو
و نه اشک پشت سر
با تو بودم
و لبانم را کشت
و لبانم را بست
تیک تاک ، تیک تاک
ساعت دیواری
مجموعه اشعار ساناز كريمی![تنهایی تنهایی](usr/mohammad-s/gal16.jpg?878478133)