فراموش کردم
رتبه کلی: 4717


درباره من
محمد علی. (mohammadalis )    

جملات زیبا در مورد صاحب الزمان (عج)

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۳/۲۲ ساعت 10:27 بازدید کل: 165 بازدید امروز: 162
 

میگویند جمعه می آید ...

آری ، روزی که بازار تعلقات دنیا را تعطیل کنیم ؛

او خواهد آمد .

 

جملات زیبا گیله مرد

 

 

 

یک روز می افتد ؛

آن اتفاق خوب را می گویم ...

من به افتادنی که برخاستن اوست ایمان دارم ؛

هر لحظه ، هر روز ، هر جمعه ... 

السلام علیک یا صاحب الزمان

 

جملات زیبا گیله مرد

 

 

 

 

ممکنه منتظر مهمان عزیزی بود ولی مهیای پذیرش او نبود ؟!

البته که غیر ممکنه !

افسوس که ما " غیر ممکن "  رو ممکن ساختیم و " ممکن " رو غیر ممکن ...

در وبلاگی چه زیبا نوشته شده بود که :

" امام زمان آمدنی نیست ، بلکه آوردنی است. "

و این جمعه هم گذشت ...

 

 

 

باز هم یک جمعه ی بدون تو ،

باز هم همان تلخکامی قدیمی ؛

و باز هم قلبی مالامال دلتنگی ...

در عصری که بدون تو به غروب متصل می شود ...

اللهم عجل لولیک الفرج

 

 

 

 

کارنامه‌ام

پر از تقلب و گناه

خط خطی سیاه

هیچ وقت درسخوان نبوده‌ام ولی

در شب تولدت

مثل کاج

توی طاق نصرت محله کار کرده‌ام

شاخه‌های خشک داربست را

بهار کرده‌ام

*

راستی دو روز قبل

سرزده به خانه‌ی دل امید - همکلاسی‌ام - سر زدی

ولی چرا

به خانه‌ی حقیر قلب من نیامدی؟

رد شدم، قبول

ولی به من بگو

کی به من اجازه‌ی عبور می‌دهی؟

راستی اگر ببینمت

به من هر چه خواستم می‌دهی؟

کارنامه‌ی مرا

دست راستم می‌دهی؟

نا امید نیستم ولی به خاطر خدا

از کنار نمره‌های زیر ده عبور کن!

ای عصاره گل محمدی!

فصل امتحان سخت ما ظهور کن !

 

 

 

 

شاید برای آمدنت دیر کرده‌ای

وقتی نگاه آینه را پیر کرده‌ای

دیری است آسمان مرا شب گرفته است

خورشید من، برای چه تأخیر کرده‌ای؟

 

 

 

 

صاحب

 

 

 

 

 

نبودنت ، راز برون افتاده ای ست که هر جمعه در حنجره ام بغض می شود ،

وقتی غروب می شود ،

و من هنوز چشم در راهم ...

اللهم عجل لولیک الفرج

 

 

 

 سرد است و یخ زده ،

             دلهای غم زده ؛

                   مولای من بیا ،

                          خورشیدِ صادقه .

 

اللهم عجل لولیک الفرج

 

 

 

 

می نویسم که شب تار، سحر می گردد

       یک نفر مانده از این قوم، که برمی گردد...

 

یا صاحب الزمان ادرکنی 

 

 

 

 تا کی دل من چشم به در داشته باشد ؟

                           ای کاش کسی از تو خبر داشته باشد

 آن باد که آغشته به بوی نفس توست

                            از کوچه ما کاش گذر داشته باشد ...

 

 

 

تا کی برای دیدن رویت دعا کنم؟

تا کی دو دست خویش به سوی خدا کنم؟

 

در پیشگاه قدس تو از خاک کمترم

بگذار خاک پای تو را توتیا کنم

 

امّید زندگانی من ، مهدی عزیز!

من آمدم به درگه تو التجا کنم

 

با این زبان الکن و این طبع نارسا

هر جا روم برای ظهورت دعا کنم

 

جبریل مفتخر به گدایی کوی توست

لایق نیَم گدای تو خود را صدا کنم

 

با نامه ای سیاه به درگاهت آمدم

شاید تو را ز آمدن خود رضا کنم

 

 

 

 

  یکی می پرسد اندوه تو از چیست؟

           سبب ساز سکوت مبهمت کیست ؟

     برایــش صــادقـانه مـی نویـســم،

            بــرای آنکه بـاید بـاشد و نـیـست ...

صاحب

 

صاحب

 

 

 

(تقدیم به همه ی عاشق های آقا)

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۳/۰۳/۲۲ - ۱۰:۲۸
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:



لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)