تیم شهرداری طی یک مسابقه نفس گیر و فوق العاده جذاب در طول مسابقه با تساوی 2بر2 ودر ضربات پنالتی توانست حریف خود رویال طلا را شکست دهد وقهرمان مسابقات شود   ...
تاریخ درج: ۹۴/۰۴/۲۷ - ۱۴:۲۹ ( 23 نظر , 165 بازدید )

  خودکشی در هر کس منحصر به خودشه یکی دیگه شیک نمی پوشه یکی دیگه آرزویی نمیکنه یکی دیگه به تحصیل ادامه نمیده یکی ترانه های غمگین گوش میده یکی دیگه از خودش عکس یادگاری نمیگیره و .... به قول پائولوکوئیلیو اکثر آدمها 25 سالگی می میرند و در 70 سالگی دفن میشوند خودکشی اقسام مختلفی داره، ...
تاریخ درج: ۹۳/۰۸/۳۰ - ۱۵:۲۷ ( 31 نظر , 221 بازدید )

چقدر شیرین است تلاش... منتظر پایان طوفان نباش زندگی در طوفان را بیاموز ... هر روز صبح در آفریقا ،آهویی از خواب بیدار میشود که میداند باید از شیر تندتر بدود واگرنه طعمه ی او خواهد شد... و شیری که میداند باید از آهو تندتر برود واگرنه گرسنه خواهد ماند... مهم نیست شیر باشی یا آهو ...!مهم اینه ب...
تاریخ درج: ۹۳/۰۸/۲۴ - ۱۶:۲۸ ( 16 نظر , 235 بازدید )

  اگر یک تخم مرغ توسط نیرویی بیرونی بشکند،زندگی پایان می یابد... اما اگر یک تخم مرغ توسط نیرویی درونی بشکند،زندگی آغاز خواهد شد... زیـــــــــــبا ترین ها از درون اتفاق می افتد.....
تاریخ درج: ۹۳/۰۸/۱۵ - ۱۲:۰۰ ( 13 نظر , 202 بازدید )

   در داوری در مورد دیگران؛   عامه مردم، بی آنکه مزدی بگیرند؛   اضافه کاری می کنند …! +++ کارتون خواب؟من فکر نمیکنم کارتون خواب باشند ...! دل سیر که بر بالشت میگذاریم یادمان باشد بعضی ها هم کارتون بیدارند... ریحانه.ج     غم ،  می … &nb...
تاریخ درج: ۹۳/۰۸/۱۴ - ۰۰:۳۴ ( 11 نظر , 173 بازدید )

قلبی بزرگ میخواهد...     بخشنده بودن ... بیشتر از آنکه توانایی مالی بخواهد ، قلبی بزرگ میخواهد ...
تاریخ درج: ۹۳/۰۸/۰۸ - ۱۵:۴۹ ( 12 نظر , 190 بازدید )

از قوی بودن خسته ام!   دلم یک شانه میخواهد،   تکیه دهم به آن و بی خیال همه دنیا، دلتنگی هایم را ببارم…!!!...
تاریخ درج: ۹۳/۰۸/۰۱ - ۱۲:۲۸ ( 11 نظر , 213 بازدید )

    به خودت کمی اهمیت بده   وگرنه لا به لای زندگی از بین می روی   و هیچ کس هم نمی فهمد.....
تاریخ درج: ۹۳/۰۷/۲۲ - ۲۰:۲۱ ( 10 نظر , 213 بازدید )

http://www.miyanali.com/eshghman1 التیمکس اسپایدرمن کی...
تاریخ درج: ۹۳/۰۷/۲۱ - ۱۵:۰۱ ( 6 نظر , 101 بازدید )

"خدا "مختص ما فقط نیست نانوایی شلوغ بود وچوپان مدام این پا و آن پا می کرد     نانوا به او گفت: چرا اینقدر نگرانی ؟ گفت: گوسفندانم     را رها کرده ام وآمده ام نان بخرم می ترسم گرگ ها     شکمشان را پاره کنند،نانوا گفت :چرا گوسفندانت     را به خدا نس...
تاریخ درج: ۹۳/۰۷/۰۹ - ۱۶:۲۰ ( 14 نظر , 186 بازدید )