روزی یک نفر شیطان را می بیند که یک دسته طناب با قطر های مختلف(کلفت و نازک)را گرفته و به دنبال خود می کشد جلو میرود واز شیطان می پرسد که این طناب ها را چرا دنبال خود می کشد شیطان جواب می دهد که این را برای بستن دست وپای انسان وکشیدن انها به سمت خودم هستم ان فرد دوباره می پرسد خوب چرا قطر طناب یکسان نیست بعضی نازک وبعضی ضخیم وبعضی...شیطان جواب میدهد که طناب نازک برا کسی است که ایمان ضعیفی دارد وکلفت برای کسی ایمان او قویتر باشد .شیطان به راه می افتد وان فرد به دنبال او وهی از شیطان میپرسد که پس طناب من کو بعد مدتی شیطان عصبانی شده وبه او میگوید که تو نیازی به طناب نداری همین طوری دنبال من افتاده ای.
پس سعی کنیم در این دنیا فانی از کسانی نباشیم نیاز به طناب نداشته باشند