فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 7810


درباره من
مزگان هستم 28 ساله
کارشناس ارشد ادبيات
عاشق ادبيات ايران هستم و تلاش مي کنم که ادبيات کهن ايران را زنده نگه دارم
اهل چت بازي هم نيستم
بهارانی (mojgan2020 )    

جملات اموزنده دکتر شریعتی

درج شده در تاریخ ۹۱/۰۹/۱۹ ساعت 15:44 بازدید کل: 330 بازدید امروز: 184
 

آن روز که همه به دنبال چشم زيبا هستند، تو به دنبال نگاه زيبا باش

*به سه چيز تکيه نکن ، غرور، دروغ و عشق . آدم با غرور مي تازد،با دروغ مي بازد و با عشق مي ميرد .

*من رقص دختران هندي را بيشتر از نماز پدر و مادرم دوست دارم. چون آنها از روي عشق و علاقه مي رقصند ولي پدر و مادرم از روي عادت نماز مي خوانند .

*اگر مثل گاو گنده باشي،ميدوشنت، اگر مثل خر قوي باشي،بارت مي كنند، اگر مثل اسب دونده باشي،سوارت مي شوند.... فقط از فهميدن تو مي ترسند

*اگر تنهاترين تنها شوم باز خدا هست او جانشين همه نداشتن هاست

*هر كس آنچنان مي ميرد كه زندگي مي كند

 

من رقص دختران هندي را بيشتر از نماز پدر و مادرم دوست دارم. چون آنها از روي عشق و علاقه مي رقصند ولي پدر و مادرم از روي عادت نماز مي خوانند .

 

اگر در صحنه نیستی هر کجا که میخواهی باش چه به نماز ایستاده باشی وچه به شراب نشسته باشی هر دو یکی است

من ادعا نمی کنم که همیشه به یاد کسانی که دوستشان دارم هستم اما ادعا میکنم حتی زمانی که به یادشان نیستم دوستشان دارم

فرقی است بین دوست داشتن وداشتن دوست دوست داشتن امری لحظه ای است اما داشتن دوست استمرار لحظه های دوست داشتن است

خدایا !
اندیشه و احساس مرا در سطحی پایین میاور
که زرنگی های حقیر و پستی های
نکبت بار و پلید
"شبه آدم های اندک" را متوجه شوم
چه، دوست تر میدارم
"بزرگواری گول خور" باشم
تا هم چون اینان کوچکواری گول زن!

 

من رقص دختران هندي را بيشتر از نماز پدر و مادرم دوست دارم. چون آنها از
روي عشق و علاقه مي رقصند ولي پدر و مادرم از روي عادت نماز مي خوانند.

 

«  دکتر علي شريعتي  »

 

----------------------------------------------------

 

به سه چيز تکيه نکن   ،   غرور، دروغ و عشق.   آدم با غرور مي تازد،با
دروغ مي بازد و با عشق مي ميرد.

 

 

 

«  دکتر علي شريعتي»

 

----------------------------------------------------

 

و هر روز او متولد ميشود؛
عاشق مي شود؛ مادر مي شود؛ پير مي شود و ميميرد...
و قرن هاست كه او؛ عشق مي كارد و كينه درو مي كند چرا كه در چين و
شيارهاي صورت مردش به جاي گذشت زمان جواني بر باد رفته اش را مي بيند و
در قدم هاي لرزان مردش؛ گام هاي شتابزده جواني براي رفتن و درد هاي منقطع
قلب مرد؛
سينه اي را به ياد مي اورد كه تهي از دل بوده و پيري مرد رفتن و فقط رفتن
را در دل او زنده مي كند...  و اينها همه كينه است كه كاشته مي شود در
قلب مالامال از درد...! و اين, رنج است,

 


دکتر علي شريعتي

 

-----------------------------------------------------------

 

زن عشق مي كارد و كينه درو مي كند... ديه اش نصف ديه توست و مجازات زنايش با تو برابر...   مي تواند تنها يك همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن
چهار همسرهستي....   براي ازدواجش ــ در هر سني ـ اجازه ولي لازم است و
تو هر زماني بخواهي به لطف قانونگذار ميتواني ازدواج كني...   در محبسي
به نام بكارت زنداني است و تو....  او كتك مي خورد و تو محاكمه نمي شوي...
         او مي زايد و تو براي فرزندش نام انتخاب مي كني...او درد مي كشد
و تو نگراني كه كودك دختر نباشد....   او بي خوابي مي كشد و تو خواب
حوريان بهشتي را مي بيني...               او مادر مي شود و همه جا مي
پرسند  نام  پدر.....

 

-----------------------------------------------------------

 

اگر تنهاترين تنها شوم باز خدا هست او جانشين همه نداشتنهاست

 

-----------------------------------------------------------

 

عاقلانه ازدواج کن تا عاشقانه زندگي کني.

 

دکتر شريعتي

 

-----------------------------------------------------------

 

اگر مثل گاو گنده باشي،ميدوشنت، اگر مثل خر قوي باشي،بارت مي كنند، اگر
مثل اسب دونده باشي،سوارت مي شوند.... فقط از فهميدن تو مي ترسند

 

-----------------------------------------------------------

 

آن روز که همه به دنبال چشم زيبا هستند، تو به دنبال نگاه زيبا باش

 

-----------------------------------------------------------

 

هر لحظه حرفي در ما زاده مي‏شود

 

هر لحظه دردي سر بر مي‏دارد

 

و هر لحظه نيازي از اعماق مجهول روح پنهان و رنجور ما جوش مي‏کند

 

اين ها بر سينه مي‏ريزند و راه فراري نمي‏يابند

 

مگر اين قفس کوچک استخواني گنجايش‏اش چه اندازه است؟

 

-----------------------------------------------------------

 

دکتر شريعتي : «کلاس پنجم که بودم پسر درشت هيکلي در ته کلاس ما مي نشست
که براي من مظهر تمام چيزهاي چندش آور بود ،آن هم به سه دليل ؛ اول آنکه
کچل بود، دوم اينکه سيگار مي کشيد و سوم - که از همه تهوع آور بود- اينکه
در آن سن و سال، زن داشت. !... چند سالي گذشت يک روز که با همسرم از
خيابان مي گذشتيم ،آن پسر قوي هيکل ته کلاس را ديدم در حاليکه خودم زن
داشتم ،سيگار مي کشيدم و کچل شده بودم

 

-----------------------------------------------------------

 

هر كس آنچنان مي ميرد كه زندگي مي كند

 

 

 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۰۹/۱۹ - ۱۵:۵۵
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:



لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (2)