صحن انقلاب حرم مطهر رضوی یکی از وارستگان و علمای بزرگ جهان تشیع را در خود جای داده است. کسی که صاحب بیش از پنجاه و پنج کتاب و رساله در زمینه های مختلف فقهی علمی و اخلاقی است. شیخ محمد بن حسن حُرّ عاملی معروف به شیخ حر عاملی متولد 1033 قمری در روستای «مشغره» از توابع جبع در لبنان مطابق با 21 رمضان 1104 قمری، از علما و فقهای شیعه در قرن 11 هجری و مؤلف کتاب وسائل الشیعة است.
شیخ حسن ظهیر، شهید ثانی و پدرش از استادان او بودند. تا چهل سالگی در کشور سوریه و منطقه جبل عامل، نزد استادان شیعی آموزش دید و بعدها به عراق و خراسان عزیمت کرد. وی برای زیارت علی بن موسی به ایران رفت و مدتی در اصفهان با علامه مجلسی بود و هر دو برای هم اجازه نقل روایت صادر کردهاند. سپس به مشهد رفت و پس از مدتی «قاضی القضاة» و «شیخ الإسلام» خراسان شد.(1)
شیخ حُر عاملی دارای تألیفات ارزشمند و گرانبهایی است. وی عمر شریف خود را وقف خدمت به شریعت مقدس اسلام و مذهب حق اهل بیت عصمت و طهارت نمود و با وجود مشاغل فراوان مانند شیخ الإسلامی و اشتغال به درس و تربیت علما، تألیفات فراوانی نیز از خود به یادگار نهاده که یکی از آنها کتاب ارزشمند «وسائل الشیعة» است که از زمان نگارش تا این زمان پیوسته مورد توجه و عنایت فقهای اهل بیت و مجتهدین شیعه قرار گرفته است.
او در سال 1073 هجری برای زیارت ائمه معصومین علیهم السّلام به عراق رفت و از آنجا برای زیارت امام رضا علیهالسلام عازم مشهد مقدس گشت و در آنجا ساکن شد. در سال 1087 و 1088 نیز دو بار به زیارت حج و ائمه معصومین علیهم السّلام در عراق مشرف شد و بعد از آن به اصفهان رفت و به دیدار علمای بزرگ اصفهان مانند علامه مجلسی نایل آمد. وی در آن سفر به علامه مجلسی اجازه روایت داد و علامه نیز به شیخ حُر اجازه روایت داد. شیخ حُر عاملی بعد از آن به مشهد مقدس باز گشت و تا آخر عمر در آنجا ماند.
هنگامی که شیخ حُر عاملی به مشهد بازگشت از طرف شاه ایران منصوب به مقام «قاضی القضات» گردید و بعد از مدت کوتاهی از علمای بزرگ آن سامان گشت. او در مشهد مقدس جلسه درس و بحث تشکیل داده و شاگردان و علمای فراوانی را تربیت نمود. مجلس درس شیخ حُر عاملی، مملو از طلاب مخلص و کوشا در طلب علوم آل البیت علیهم السّلام بود و او نیز همچون استادی مهربان به تربیت آنان پرداخت. وی در آن شهر مقدس تألیفات ارزشمندی را نیز به نگارش در آورده است.
شفا در کودکی
آن بزرگوار در کتاب « اثباة الهداة » یکی از خاطرات دوران کودکی خود را در ردیف معجزاتی آورده که به چشم خود دیده است . وی می نویسند : در کودکی – حدود ده سالگی – به مرض بسیار سختی دچار شدم که بستگانم گرد من جمع شدند و در حال گریه زاری مهیای عزا شدند و یقین داشتند که من همان شب از دنیا خواهم رفت .
در همان حال بین خواب و بیداری ، پیامبر عزیز اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و امامان دوازدهگانه علیهم السلام را دیدم .
به آنها عرض سلام نمودم و با یک یک آنها مصافحه کردم ، بخصوص با امام جعفر صادق علیه السلام گفتگو نمودم که مضمون آن الان در خاطرم نیست ، جز اینکه می دانم در حق من دعا کردند .
چون به امام زمان علیه السلام سلام گردد و با ایشان مصافحه نمودم ، گریستم و عرض کردم : مولای من ؛ می ترسم در این مرض بمیرم در صورتی که هنوز بهره خویش را از علم و عمل نگرفته ام .
امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف فرمود : نترس که در این بیماری نمی میری بلکه خداوند تو را شفا می دهد و عمر درازی خواهی کرد .
سپس کاسه ای که در دست داشت به من داد . من نیز نوشیدم و در همان لحظه خوب شدم و بیماری ام به کلی برطرف شد و نشستم . بستگانم از این حال شگفت زده شدند و من هم تا چند روز قضیه را برای آنها نقل نکردم .
او در 21 رمضان 1104، برابر 6 خرداد 1072، در سن 71 سالگی (بر اساس تقویم قمری) درگذشت و در ایوان یکی از حجرههای صحن انقلاب حرم علی بن موسی الرضا به خاک سپرده شد.(2)
پانوشتها:
1. ویکی پدیا/ شیخ حر عاملی
2. سجع البلابل، ج 1، مقدمه.