با سلام خدمت همه سروران و دوستان عزیز میانالی
در محیط پیرامون ما اتفاقاتی رخ می دهد که ما را برآن می دارد تا حرف هایی را از سر دلسوزی بزنیم در مطالب قبلی خود با عنوان آیا ما مجبوریم (http://www.miyanali.com/morteza77/9) و آیا ما مجبوریم 2 (http://www.miyanali.com/morteza77/21) به برخی از نکات اشاره کردیم . در این مطالب روی سخن ما با کسانی بودند که از سر علاقه و دقیقا مانند ما از سر دلسوزی اقدام به انجام عملی میزنند ولی مشکل کار آنجا بود که توانایی و یا دانش کافی برای انجام آن را نداشتند و مانند یک آرایشگر ناشی برای اصلاح ابرو چشم طرف را کور می کردند.
در آنجا راهکارهایی ارائه شد از جمله کسب دانش و مهارت مورد نظر و ...
این بار روی سخنم با کسانیست که از آن طرف بام افتاده اند.
کسانی که استعداد خدادادی کاری را دارند با تلاش و پشتکار به جایگاهی رسیده اند که در نزد جامعه ی آماری کوچکی مقبولیت یافته اند.
تا به حال مشاهده کرده و به این نتیجه رسیده ایم که همیشه دشمن برای نابودی دو راه را پیش رو می گیرد.
1- یک نقطه ضعف کوچک را آنقدر بزرگ میکند تا هم باعث آشوب و نارضایتی (در بعد وسیع ) شود و یا باعث دلسردی و ناامیدی گردد.
2- یک نقطه قوت کوچک را آنقدر بزرگ میکند که در آن از خوشی و سرمستی غوطه ور شده و در حال خود درجا بزنند.
حال افرادی که در چندسطر فوق اشاره کردم با خود همان کاری را که دشمن انجام می دهد را انجام می دهند . آنقدر به خود می بالند و مغرور می شوند که در خیال خود از خود کوهی عظیم ساخته که حتی خدا قادر به نابودی آن نیست و همه محو عظمت آن شده و باید فقط و فقط لب به تمجید بگشایند.
مطمعنا همه ی ما اینگونه هستیم که در مواجهه با اتفاقی به بیان آن می پردازیم . دوست عزیزی که دیشب در یک پست آن یک جمله خیلی ساده شوخی نوشته ام در پیام خصوصی مرا تهدید به دادن اکانتم به دوستانش در پلیس فتا میکند !!!! همان شخصی که در نظر سنجی اش گزینه 1 او هر دو است می گوید من عضو هیئت امنای انجمن ... میانه ام !!!! نمی دانم با کدام معیار و پارامتری انتخاب شده اند البته اگر صحت داشته باشد ولی این فاجعه ای برای شهر است که افرادی که ناتوان و یا با توانایی کم و فقط و فقط به خاطر اعتماد به نفس کاذب خود بر جایگاهی تکیه زده و سروری کنند.
شاید تنها دلایلی که به ذهنم می رسد تا این اتفاقات و این رفتارها را هضم کنم این است یا افراد بااستعداد و توانا کم شده و سطح آن پایین آمده که هر فردی که قادر به یک متر پریدن است خود را پرنده می داند و یا افراد با استعداد و توانا بنا به دلایلی قدرت عرض اندام پیدا نکرده و جایگاهی که در شان آنهاست را افراد در سطح پایین تری اشغال کرده اند.
امیدوارم در هر راهی که قدم می گذاریم اولا با شناخت از خود و توانایی های خود باشد و راه را اشتباه انتخاب نکنیم و ثانیا در راه خود ثابت قدم ، پرتلاش و نقطه ای که در آن حضور داریم را خط پایان نپنداریم .
به امید انسان هایی با شخصیت و افکاری والا
یاعلی