درباره من سلام
-------------------------------- مطالبای تالیفی بنده که توسط آقای عزیزی انتخاب و به برگزیده سایت راه یافته اند : چند مشکل و درخواست و پیشنهاد در رابطه با سایت میانالی http://www.miyanali.com/morteza77/35 ماه مهمانی خدا ؛ تو نیکی کن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز http://www.miyanali.com/morteza77/33 آیا ما مجبوریم 3 ؟!! http://www.miyanali.com/morteza77/31 آیا ما مجبوریم 2 !!؟ http://www.miyanali.com/morteza77/21 آیا ما مجبوریم !!؟ http://www.miyanali.com/morteza77/9 جدال بر سر یک اسم!!! http://www.miyanali.com/morteza77/19 قلب ها را باید شست... http://www.miyanali.com/morteza77/18 حواست باشد زمستان همیشه هست !! http://www.miyanali.com/morteza77/17 تغییرات سایت میانالی عیدی به کاربران سایت http://www.miyanali.com/morteza77/15 چقدر ما مقصریم http://www.miyanali.com/morteza77/14 عید نزدیک است 2 http://www.miyanali.com/morteza77/13 عید نزدیک است http://www.miyanali.com/morteza77/12 به مثابه یزید !! http://www.miyanali.com/morteza77/11 ممنون از مهندس عزیزی که نظر لطفشون شامل حال بنده و مطالبام شده. ----------------------------- مـن! مـرا که میـشنـاسـی؟! خـودمـم کسـی شبیـه هیچـکس! کمـی کـه لابـه لای نـوشتـه هـایـم بـگـردی پیـدایـم میکنـی مهـربـان، صبـور، کمـی هـم بهـانـه گیـر اگـر نوشتـه هـایـم را بیـابـی ، منـم همـان حـوالـی ام ------------------------------- امشب تمام عاشقان را دست به سر کن یک امشبی با من بمان، با من سحرکن بشکن سر من کاسه ها و کوزه ها را کج کن کلاه، دستی بزن، مطرب خبر کن گل های شمعدانی همه شکل تو هستند رنگین کمان را بر سر زلف تو بستند تا طاق ابروی بت من، تا به تا شد دردی کشان، پیمانه هاشان را شکستند تو میر عشقی، عاشقان بسیار داری پیغمبری، با جان عاشق کار داری امشب تمام عاشقان را دست به سر کن یک امشبی با من بمان، با من سحر کن یک چکه ماه افتاده بر یاد تو و وقت سحر این خانه لبریز تو شد، شیرین بیان، حلوای تر تو میر عشقی، عاشقان بسیار داری پیغمبری، با جان عاشق کار داری ------------------------ یک فرصت رااگر بگذاری که بگذرد؛ " این زمان " میشود " آن زمان ." میشود بسان چای یخ کرده ی روی میز که با عشق دم کرده بودی و یادت رفته ، و حالا با هیچ قند و شکلاتی به مذاق هیچ طبعی خوش نمی آید .. خورده نمیشود که نمی شود ، " فرصت " را که بگذاری بگذرد میشود مثل آبِ تنگِ ماهی که به وقتش عوض نشود آنوقت دیگر آن ماهی هم ، ماهی نمی شود قدر " لحظات " را بدانیم. زندگی منتظر هیچ کس نمیماند ---------------------- دوست که باشی فرقی نمی کند که زن باشی یا مرد . . . دور باشی یا نزدیک . . . رفاقت فاصله ها را پر می کند گاهی با حرف . . . گاهی با سکوت . . . دوست که باشی فرقی نمی کند از کدام فصلیم یا کدام نسل . . . رفیق بودن لفظ ظریفیست . . . فرقی نمی کند جیب هایت پُر است یا خالی . . . بیا . . . فقط رفیق باشیم ----------------------- تا به حال از عسل چشم کسی مست شدی ؟!! تا به حال عاشق دیوانه ی سرمست شدی؟!! من همان عاشق دیوانه ی سرمست توام... توبه اندازه من پای کسی هرز شدی؟!! وقتی از خلسه آغوش توبرمی گردم... توهم آشفته آن بوسه بی مرز شدی ؟!! من که از دوری تو تار دلم می لرزد... تو هم اندازه من اینهمه دلتنگ شدی؟!! هوس خواستنت مثل عسل شیرین است ... تو بگو،عاشق این قلب پر از درد شدی؟!! ------------------------ تندرفت کودکـــــــــــــی های مــــــــن با آن دوچرخه ی قراضه اش کــــــه همیشه ی خــــــــــدا پنجربود... ------------------------ آرزومیکنم یه موزیکی که خیلی وقته دنبالشی هیچ اسمِی ازش نمیدونی رو یهو یه جایی پیدا کنی آرزومیکنم وقتی دارن ازت تعریف میکنن تو اتفاقی رد بشی و بشنوی آرزومیکنم اونقدر بخندی، بخندی که ازچشات اشک بیاد آرزو میکنم وقتی حواست نیست ببینی که یکی که دوسش داری داره خیلی عمیق با حس مثبت ولبخند رضایت نگات میکنه آرزومیکنم یه چیزی که کوچیکه ولی فک نمیکردی حالا حالاها داشه باشیش یا اتفاق بیفته رو به دست بیاری بعضی آرزوها کوچیکن ولی خیلی لذت بخشن!!! --------------------------- من « ارگ بم » و خشت به خشتم متلاشی تو « نقش جهان »، هر وجبت ترمه و کاشی این تاول و تبخال و دهان سوختگیها از آه زیاد است، نه از خوردن آشی از تُنگ پریدیم به امید رهایی ناکام تقلایی و بیهوده تلاشی یک بار شده بر جگرم زخم نکاری؟ یک بار شده روی لبم بغض نپاشی؟ هر بار دلم رفت و نگاهی به تو کردم بر گونهی سرخابیات افتاد خراشی از شوق همآغوشی و از حسرت دیدار بایست بمیریم چه باشی چه نباشی -------------------------- اگر از آخرین باری که کتاب خوندی و آخرین باری که مسواک زدی 24 ساعت میگذره دهنتو ببند! ------------------------ هــرگــز بــا احــمــق هــا بــحـث نکــنــید. آنـهـــا اول شــما را تــا ســطح خــودشان پــایــیـن مــی کـشــند، بعد با تــجربــه ی یــک عــمــر زنــدگــی در آن سـطح، شما را شــکـست مـی دهـنــد. --------------------------- |
شازده_کوچولو
(morteza77 )
آلبوم:
نوستالژی
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ:
بازدید کل:
61 بازدید امروز: 61
برچسب ها:
1
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |
کاربران آنلاین (0)
|