فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 1273


درباره من
حسن مسلمی (moslemi )    

داستانی عجیب ،واقعی ،کوتاه ومستند

منبع : معادشناسی علامه محمد حسین ت
درج شده در تاریخ ۹۲/۱۱/۱۰ ساعت 16:06 بازدید کل: 177 بازدید امروز: 85
 

اتفاقی در قبر          

بسم الله الرحمن الرحیم

علامه سید محمد حسین طباطبایی صاحب تفسیر المیزان نقل کرده که : استاد ما عارف برجسته « حاج میرزا علی آقا قاضی » می گفت :
در نجف اشرف در نزدیکی منزل ما مادر یکی از دخترهای افَندِی ها ( سنّی های دولت عثمانی ) فوت کرد.
این دختر در مرگ مادر بسیار ضجّه و گریه می کرد و جداً ناراحت بود و با تشییع کنندگان تا کنار قبر مادرش آمد و آنقدر گریه و ناله کرد که همه ی حاضران به گریه افتادند .
هنگامی که جنازه ی مادر را در میان قبر گذاشتند دختر فریاد می زد : من از مادرم جدا نمی شوم هر چه می خواستند او را آرام کنند مفید واقع نشد دیدند اگر بخواهند با اجبار دختر را از مادر جدا کنند ممکن است جانش به خطر بیفتد سرانجام بنا شد دختر را در قبر مادرش بخوابانند و دختر هم پهلوی مادر در قبر بماند ولی روی قبر را از خاک انباشته نکنند و فقط روی قبر را با تخته ای بپوشانند و دریچه ای هم بگذارند تا دختر نمیرد و هر وقت خواست از آن دریچه بیرون آید. دختر در شب اول قبر کنار مادر خوابید فردا آمدند و سرپوش را برداشتند تا ببینند به سر دختر چه آمده است دیدند تمام موهای سرش سفید شده است.
پرسیدند : چرا اینطور شده ای ؟
در پاسخ گفت : شب کنار جنازه ی مادرم در قبر خوابیدم ناگاه دیدم دو نفر از فرشتگان آمدند و در دو طرف ایستادند و یک شخص محترمی هم آمد و در وسط ایستاد آن دو فرشته مشغول سوال از عقاید مادرم شدند و او جواب می داد سوال از توحید نمودند جواب درست داد سوال از نبوت نمودند جواب درست داد که پیامبر من محمد بن عبدالله (ص) است .
تا اینکه پرسیدند : امام تو کیست ؟
آن مرد محترم که در وسط ایستاده بود گفت :« من امام او نیستم » ( آن مرد محترم امام علی (ع) بود . )
در این هنگام آن دو فرشته چنان گرز بر سر مادرم زدند که آتش آن به سوی آسمان زبانه می کشید.
من بر اثر وحشت و ترس زیاد به این وضع که می بینید که همه موهای سرم سفید شده در آمدم.
مرحوم قاضی می فرمود : چون تمام طایفه ی آن دختر در مذهب اهل تسنّن بودند تحت تاثیر این واقعه قرار گرفته و شیعه شدند ( زیرا این واقعه با مذهب تشیَع تطبیق می کرد ) و خود آن دختر جلوتر از آنها به مذهب تشیّع اعتقاد پیدا کرد.۱ 

۱) معادشناسی علامه محمد حسین تهرانی ج۳ ص۱۱۰ -  داستان دوستان ج۵ ص ۲۱۷ 

 

این مطلب توسط سعید کریمی. بررسی شده است.
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
3
1 2 3


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)