جنگ سوم:
جنگ سوم در مارس ۲۰۰۶ به رهبری عبدالملک الحوثی برادر کوچک حسین آغاز شد. آغاز این جنگ در دفاع از پایگاههای شیعیان زیدی بود که از سوی نیروهای ارتش بدانها تجاوز شده بود. محدوده جغرافیایی آن شامل شهرستانهای حومه صعده همچون ساقین، المجز و حیدان بود که در ادامه این دامنه گسترش یافت و تا مرکز استان صعده کشیده شد.
این جنگ در برهه مسائل انتخابات ریاست جمهوری و شهرداریها در دسامبر ۲۰۰۶ با توافقی میان طرفین متوقف شد.
نیروهای دولتی با هدف اعلامی آزادی برخی سربازان که به اسارت در آمده بودند به یکی از استحکامات الحوثیها در ارتفاعات هجوم بردند و در ابتدای حمله بیش از ۸۰ نفر از آنان کشته شدند.
دولت یمن پاکسازی مناطق شیعه نشین در سراسر کشور را هدف خود اعلام کرد و از جمله پایتخت (صنعا)، مأرب، جوف، حجه و دیگر شهرها را تحت حملاتی شدید قرار داد. در این حملات صدها تن از فعالان سیاسی و فرهنگی را دستگیر و روانه زندان کرد.
جنگ چهارم:
جنگ چهارم در آوریل ۲۰۰۷ رخ داد. در این جنگ جنبش جوانان مؤمن تمامی استان صعده را به محل عملیات نظامی علیه ارتش یمن تبدیل کرد و در آن به مؤسسات و نهادهای دولتی، امنیتی و نظامی آسیب و خسارات جدی وارد شد. در این جنگ مانند جنگهای پیشین، الحوثیها از عملیات چریکی علیه ارتش یمن استفاده می کردند.
این جنگ با عقب راندن ارتش یمن از مواضع و استحکامات کوهستانی شیعیان پایان یافت. پس از آن عبدالملک الحوثی برادر حسین بدر الدین به عنوان رهبر محبوب شیعیان زیدی شناخته شد.
جنگ پنجم:
این جنگ در فوریه ۲۰۰۸ و با رهبری عبدالمالک حوثی شروع شد. حوثیها از سلاحهای متوسط و سنگین علیه ارتش استفاده کردند.
دایره عملیاتی این جنگ استان صعده، منطقه بنی حشیش (بخشی از صنعا) و منطقه حرف سفیان (بخشی از استان عمران) بود و نشانگر گسترش دامنه عملیات نظامی و تحول کیفی در عملکرد نظامی حوثی با صنعا بود که باعث ایجاد نگرانی برای مقامات دولتی شد.
توافقنامه دوحه:
ژنرال علی عبدالله صالح در این شرایط میانجیگری قطر را پذیرفت. دو طرف به توافقاتی در این زمینه دست یافتند. بر اساس توافقنامه دوحه که با نظارت امیر قطر جهت برقراری صلح میان حوثیها و دولت یمن به امضا رسید دو طرف متعهد میشدند که عملیات نظامی علیه یکدیگر را متوقف کنند. دولت یمن باید حوثیها را مورد بخشش قرار میداد و اسیران دوطرف باید آزاد میشدند. حوثیها باید سلاحهایی را که از نیروهای دولتی به غنیمت گرفته بود به ارتش بازمیگرداند. کنترل استان صعده برعهده دولت مرکزی بود و گروه حوثی برای فعالیت خود باید یک حزب سیاسی تشکیل میداد.
این توافقنامه فقط درباره تبادل اسیران جنبه اجرایی به خود گرفت و دیگر بندهای آن اجرایی نشد. دوطرف درگیر، یکدیگر را به نقض مفاد توافق دوحه متهم میکنند.
برخی قبول این توافق از جانب دولت یمن را کسب فرصتی برای بازسازی و ترمیم قوای نظامی اش میدانند که پس از یک جنگ روانی و تبلیغاتی که همزمان در صنعا و ریاض آغاز شد، زمینه ها برای جهت جنگ ششم فراهم گردید.
جنگ ششم(عملیات زمین سوخته)
جنگ ششم در آگوست ۲۰۰۹ آغاز شد. این جنگ، تمام عیار و گسترده بوده و کشتارها و قتل عام ها، از عصبانیت و فشارهای روانی فرماندهان ارتش صنعا در اثر کسب نشدن مقاصد در جنگهای گذشته خبر می دهد. این جنگ با هماهنگی سیاسی، نظامی و امنیتی میان ریاض و صنعا انجام گرفت.
برخلاف مسلح بودن ارتش یمن به انواع سلاحها، دولت یمن نتوانست خود را به عنوان پیروز این جنگ قلمداد کند.
کشتار کودکان و زنان شیعی در صعده و روستاهای محروم بی ثمر بودن برنامه ها و طرحهای راهبردی دولت یمن را نشان میش دهد. در این جنگ صدها نفر از مردم و نیروهای نظامی کشته شدند و صدها تن از علما و فعالان سیاسی و فرهنگی به دست نیروهای امنیتی ترور شده و یا به زندان افتادند.
رهبری شیعیان در این جنگ با سید عبدالملک طباطبایی حوثی و سید یحیی، برادران سید حسین بوده است. سید یحیی از نمایندگان مجلس یمن بود که مجلس نمایندگان مصونیت سیاسی وی را سلب و اینترپل را موظف به بازداشت وی کرده است.
عبدالله عیظه الرزامی فرمانده رزمندگان شیعه از ابتدای جنگ نخست دولت علیه شیعیان، فعالیت هایش در سایه بوده اما اقتدار وی و نیروهای تحت امرش به حدی بوده که مردم یمن از او با عنوان «مالک اشتر زمان» یاد میکنند. الرزامی اکنون به عنوان دست راست سید عبدالملک عمل می کرد.
جنگ ششم نشانگر تقویت اقتدار نظامی و عملیاتی شیعان در رویارویی با نیروهای دولتی است. شیعیان تا نیمه های جنگ موفق به انهدام سه فروند هواپیمای جنگنده سوخو، یک فروند بالگرد نظامی و دهها دستگاه از تانکهای ارتش شدند.
از ۱۱ اوت ۲۰۰۹ درگیری ها بالا گرفت و ششمین جنگ (عملیات زمین سوخته) میان دوطرف آغاز شد. این درگیری به خاک عربستان سعودی هم کشیده شد و سبب شد ارتش عربستان به مواضع این گروه حمله کند.
دراین درگیریها حکومت مرکزی یمن و مداخله برخی کشورها (عربستان و آمریکا) در یک طرف و مبارزان حوثی و القاعده و جدایی طلبان جنوب این کشور در طرف دیگر بودنداین درگیری ها در ۱۲ فوریه ۲۰۱۰ با فرونشستن ناآرامی ها و تمایل دوطرف برای مذاکره پایان یافت.
تحلیلی از بحران یمن :
با اینکه یمن کشور فقیری است ولی کشمکشها بر سر قدرت، به خاطر موقعیت استراتژیک آن پیامدهای مهمی برای منطقه و امنیت غرب خواهد داشت.
در اینجا به توضیح برخی از واقعیتها میپردازیم.
جنگ بین کیست؟
یمن در ماههای اخیر شاهد درگیری چند گروه مختلف با یکدیگر بوده که بنا به گفته نماینده ویژه سازمان ملل این کشور را "به ورطه جنگ داخلی" کشانده است.
عبد ربه منصور هادی، رئیسجمهور یمن، بعد از اینکه مجبور به ترک صنعا، پایتخت کشور، شد به مرکز قدرت خود در جنوب یعنی شهر عدن گریخت. او که از طرف نیروهای نظامی و انتظامی وفادارش و شبهنظامیانی که تحت عنوان "کمیتههای مقاومت خلق" فعالیت میکنند، حمایت میشود، در تلاش است تا جلوی پیشروی شورشیان شیعهشورشی حوثی و نیروهای حامی آنها را بگیرد.
حوثیها در ماه سپتامبر گذشته توانستند با حمایت برخی از عناصر امنیتی و علی عبدالله صالح، رئیسجمهور پیشین، صنعا را تصرف کنند و از آن زمان به بعد تسلط خود بر نواحی مختلف کشور را افزایش دادهاند.
در این میان شاخه محلی القاعده یعنی گروه "القاعده در شبهجزیره عربستان" از یک طرف با حوثیها درگیر است و از طرف دیگر با آقای هادی.
پایگاه این گروه در جنوب و جنوبشرق این کشور است و توانسته از آنجا حملههای مرگباری را تدارک ببیند.
ظهور شاخه یمن گروه "دولت اسلامی" در اواخر سال ۲۰۱۴ اوضاع را بیش از پیش پیچیده کرد؛ این گروه میخواهد با اشاعه نسخهای افراطی از مذهب، گروه "القاعده در شبهجزیره عربستان" را تحتالشعاع خود قرار دهد.
داعش در ماه مارس مسئولیت حمله به دو مسجد در صنعا را بر عهده گرفت. در جریان این دو حمله که مرگبارترین حملهها در تاریخ یمن بودند حدود ۱۴۰ نفر کشته شدند.
چرا این ماجرا برای بقیه دنیا مهم است؟
اتفاقات یمن میتواند تنشهای منطقهای را خیلی شدیدتر کند. غرب را هم نگران میکند چون بیثباتی بیشتر این کشور احتمال تبدیل شدن آن به پایگاهی برای انجام حمله در خارج از این کشور را بیشتر میکند.
از نظر سازمانهای اطلاعاتی غربی، سطح توانایی فنی و ظرفیت فرامنطقهای "القاعده در شبهجزیره عربستان" این گروه را به خطرناکترین شاخه القاعده تبدیل میکند. ایالات متحده مدتها است که با همکاری دولت آقای هادی علیه این گروه در یمن عملیات نظامی انجام میدهد ولی سرنگونی او میتواند کارها را سختتر کند.
در عین حال درگیری میان حوثیها و دولت منتخب، بخشی از جنگ قدرت منطقهای بین ایران و عربستان قلمداد میشود.
ایران شیعهمذهب از حوثیها حمایت میکند (البته معلوم نیست در چه سطحی) و عربستان، که با یمن مرز مشترک دارد، و کشورهای دیگر حوزه خلیج فارس قویا از آقای هادی طرفداری میکنند.
موقعیت یمن بهخاطر همجواری با تنگه بابالمندب، آبراهی باریک بین دریای سرخ و خلیج عدن، بسیار استراتژیک است؛ بیشتر نفت دنیا از طریق این آبراه حمل میشود. نگرانی عربستان سعودی و مصر این است که تسلط کامل حوثیها بر یمن دسترسی آزاد به این آبراه را مختل کند.