مشكلات ميانه از لحاظ متفاوت

اين اطلاعات بابت آگاهي و اطلاع رساني عمومي است.اميدواريم كه اشخاص و ارگانهاي طرف صحبت در رفتار و اعمالشان تجديد نظر كنند.

دانشگاه آزاد: از اين دانشگاه بدليل اينكه داراي پذيرش آسان در مقايسه با سراسري است استقبال خوبي ميكنند.

رئيس: به جاي اينكه به فكر ارتقاي سطح دانشگاه باشد فعلا به ظاهر دانشگاه مانند نورپردازي و دكوراسيون و رنگ ديوار ها و كمدها دقت ميكنند. غافل از اينكه بسياري از اساتيدي كه صلاحيت علمي بهتري دارند به دليل رفتار نامناسب ميانه را ترك كرده اند. و اما اساتيدي كه ماندني هستند نيز رفتارهايي كرده اند كه تعداد ورودي دانشگاه آزاد به كمترين ميزان خود برسد.

از عدم تشكيل كلاسها تا هفته سوم بعد از حذف اضافه تا ارائه درس به صورت ناقص و نمره دادن هاي بي مورد به آشنايان و بستگان خود و كارمندان دانشگاه. بيچاره دانشجويان غير بومي كه هميشه كتك اين ناكارآمدي اساتيد را ميخورند بطوريكه استاد توانايي درس دادن و كنترل كلاس را ندارد اما با سوال هاي المپيادي در صدد شناساندن خود مي باشد.

كاركنان: بسياري از كاركنان دانشگاه يا در محل كار خود نيستند و يا اگر هم باشند هنگام مراجعه ايراد پايان وقت اداري و يا رسيدن وقت نماز و غذاخوري را پيش ميكشند. اما آيا رئيس اين اداره واقعا به كاركنان تفهيم نكرده كه حقوقي كه به آنها پرداخت ميكند پول همين دانشجو مي باشد؟ و نبايد سوال ارباب رجوع را با داد و هوار و مسخره كردن طرف با همكاران خود جواب داد؟

مديران گروه و آموزش و كارشناسان: اين افراد يا در محل كار خود نيستند يا در حال گشت و گزار در بين اتاق ها مي باشند و يا خانمها كه به صورت گروهي در حال بحث در مورد مدل لباس و مدل موبايل و ماشين خود هستند.

مديران گروه هم علي رغم اينكه زمان بندي حضور خود را بر روي در اتاق مدير گروه زده اند اما كور شود چشمي كه در اولين بار مراجعه مدير گروه خود را در اتاق ببيند!

اما واقعا وجود دارند كاركناني كه هميشه كار خود را منظم انجام ميدهند و در حال گشت در ساختمان نيستند تا مراجعين در اتاق ها دنبالشان بگردند و درخواست خود را اعلام كنند.

شهرداري: اين اداره يكي از پر رفت و آمد ترين ادارات شهر مي باشد.

تسلسل و كاغذ بازي در اين اداره به قدري است كه براي دريافت يك مجوز بايد از تمام كاركنان امضا گرفت امضايي كه اصلا توجهي به محتواي نامه نميشود.

در اين اداره نيز براي دريافت امضا بايد حداقل چند هفته اي قيد كارهاي خود را بزني و دنبال مدير و معاوني گشت كه به مسافرت رفته است! و يا بدون اطلاع اداره را ترك كرده و معلوم نيست كي برگردد.

واقعا انصاف هم چيزه خوبي است

اتاق رئيس هم كه اكثرا براي مراجعين بسته است و اين جمله كليشه اي مدام تكرار ميشود(آقاي شهردارين جلسه سي وار! ) اما كارمندان و حتي آشنايان جناب شهردار بدون هماهنگي و اجازه مستقيما وارد اتاق ميشوند.

كارهاي آشنايان يك روزه حل و فصل ميشود اما واي بحال كسي كه آشنا ندارد! يك ماهي علاف خواهد بود.

كارهاي اجرائي شهرداري هم دل اهالي ميانه را خون ميكند

خيابان و يا كوچه اي كه بعد از يك ماه دوندگي اهالي محل آسفالت ميشود اما بعد از چند ماه به دلايل مختلف مورد حفاري قرار ميگيرد.

چاله هاي موجود در سطح خيابانهاي شهر و جاده كه جاي خود دارد!!

خرج هاي اضافي كه با كم توجهي به امور مهم تر شهر تراشيده ميشوند.

عدم كنترل بر رانندگان و كرايه ها و رفت آمد هاي درون شهري و چراغ هاي راهنمايي كه اكثرا بي كاربرد هستند و مردم نيز علاقه اي به استفاده از آنها ندارند چون يا زمانشان زيادو كم  است و يا مكانشان نادرست است.

شوراي شهر وسد معبر هم كه هميشه خبر ساز بوده و هست و سخنان و كارهاي بي دليل و بي مورد اهالي شورا كه مردم را متاسف ميكند.

بانك ها: امروزه اكثر كارهاي مردم توسط بانكها انجام ميشود اما پيشنهاد من بانكداري الكترونيكي ميباشد!

درست است وجود بانكها بسياري از كارها را راحتتر كرده است اما برخي مواقع اين كاركنان بانك ها هستند كه شيريني اين راحتي را بهم ميزنند.

در اكثر بانكهاي سطح شهر دريافت نوبت اجباري شده است اما بعضي مواقع شماره ها به يك عدد نجومي ميل ميكنند بطوريكه افراد بي خيال انجام كارهاي خود ميشوند. شماره 356 در ساعت 10 صبح اين انديشه را القا ميكند كه نوبت به من نخواهد رسيد زيرا كه از چندين باجه فقط يك  يا دو باجه كار ميكند بقيه يا مشغول كارهاي ديگر هستند و يا كسي پشت ميز اصلا وجود ندارد.

كارها هم اكثرا با تاخير انجام ميشود مخصوصا اينكه مسئول باجه خانم باشد. البته بعضي خانمها .

سخن پاياني: به عقيده بنده اين وظايف مديران ادارات و نهاد ها هست كه هر از گاهي به كاركنان زير دست خود نظارت كنند و با افراد كم كار و غير متعصب برخورد كنند. اگر چندين بار برخورد صورت بگيرد ديگر كاركنان به خاطر شخصيت و موقعيت خودشان هم كه شده كم كاري و تخلف نميكنند.

تمام اين سخنان بابت اين بود كه همه ماها و كاركنان در مورد اعمال خود يك كنترل و محاسبه داشته باشيم و هيچ غرض ورزي و عنادي علت اين نوشته نيست.