فراموش کردم
رتبه کلی: 710


درباره من
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
مثــل لیـــوانـــی شـــده ام کــه
لبـــه اش پـــریـــده بــاشــــــــد!
تشنــه کــه شـــدی مــراقــب بــاش !
عجیـــب وحشـــی ام...
سپهر-sepehr (mtmtmtmt )    

زمین سردش است.........

درج شده در تاریخ ۹۱/۰۶/۱۸ ساعت 22:22 بازدید کل: 638 بازدید امروز: 75
 

خداگفت:زمین سردش است.چه کسی می تواندزمین را

گرم کند؟

لیلی گفت:من

خداشعله ای به او داد.لیلی شعله راتوی سینه اش گذاشت

سینه اش اتش گرفت خدالبخندزد.لیلی هم.

خداگفت:شعله راخرج کن.زمینم رابه اتش بکش.

لیلی خودش را به اتش کشید.خداسوختنش راتماشا می کرد.

لیلی گر می گرفت.خداحظ می کرد.لیلی می ترسید.

می ترسیداتش اش تمام شود

لیلی چیزی از خداخواست.خدااجابت کرد.

مجنون سر رسید.مجنون هیزم اتش لیلی شد.

اتش زبانه کشید.اتش ماند.زمین خداگرم شد.

خداگفت:اگرلیلی نبود.زمین من همیشه سردش بود

 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۰۶/۱۸ - ۲۳:۱۸
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات