لطفا جاوا اسکریپت را فعال نمایید
می ترسم از خودم کـــه گنـــاه مکررم در کار و بار شخص خدا دست می بَرم انسانی از تبارِ نمی دانم از کجـا شیطانی از حوالی ِدنیای دیگرم خواناترین نوشته ی تاریخ کافری مبهم ترین نشانه ی تکفیر آخرم آتش بیار ِ معرکــه ی ارتداد محض با سوره های روشن ایمان مغایرم اینم،همین که یکسَره آتش نوشته اند از فکـــــر ِ عامیانــه ی مردُم فراترم . لا مذهبم اگرچه به چشمان هیز شهر لازم شود به نام تـــو مذهب می آورم بودای خوب وخوش نفس عصر حاضری اینسان کـــه در معابد مشرق شناورم . مجموع رمزهای مسلمانی منی آیات نانوشته ی قرآن باورم حالا به قرن های نخستین نگاه کن در خلقتی شگفت،به خاطر بیاورم . . . تا پای دار، مردم نا آشنا، وَ بعد اعدام می شوم نه، نه از خواب می پرم! شاعر: ناصر ندیمی http://www.shereno.com/11225/10757/112486.html دکلمه : رضا پیربادیان