طرح شبهه:
شیعیان ادعا میکنند که خلیفه اول و دوم به خانه فاطمه (رضی الله عنها) حمله کردهاند؛ در حالی که همه میدانیم علی رضی الله عنه چند تن از فرزندان خود را به نامهای خلفا ـ همانهایی که ادعا میشود قاتل فاطمه بودهاند ـ نام گذاری کرده است. این نشان میدهد که خلفا از این تهمتها بری هستند. آیا کسی نام فرزندانش را از نام قاتل زنش میگذارد؟
نقد و بررسی:
پاسخ اجمالی:
نام گذاری به نام ابوبکر:
اولاً: اگر قرار بود که امیر مؤمنان علیه السلام نام فرزندش را ابوبکر بگذارد، از نام اصلی او (عبد الکعبه، عتیق، عبد الله و... با اختلافی که وجود دارد) انتخاب میکرد نه از کنیه او؛
ثانیا: ابوبکر کنیه فرزند علی علیه السلام بوده و انتخاب کنیه برای افراد در انحصار پدر فرزند نمیباشد؛ بلکه خود شخص با توجه به وقایعی که در زندگیاش اتفاق میافتاد کنیهاش را انتخاب میکرد.
ثالثاً: بنا بر قولی، نام این فرزند را امیر مؤمنان علیه السلام، عبد اللّه گذارد که در کربلا سنّش 25 سال بوده است.
ابو الفرج اصفهانی می نویسد:
قتل عبد الله بن علی بن أبی طالب، وهو ابن خمس وعشرین سنة ولا عقب له.
عبد الله بن علی 25 ساله بود که در کربلا به شهادت رسید.
الاصفهانی، أبو الفرج علی بن الحسین (متوفای356)، مقاتل الطالبیین، ج 1، ص 22.
بنا براین سال ولادت عبد الله در اوائل خلافت حضرت علی علیه السلام بوده که حضرت در آن دوره تندترین انتقاد ها را از خلفای پیشین داشته است.
نام گذاری به نام عمر:
اولاً: یکی از عادات عمر تغییر نام افراد بود و بر اساس اظهار مورخان شخص عمر این نام را بر او گذازد و به این نام نیز معروف شد.
بلاذری در انساب الأشراف مینویسد:
وکان عمر بن الخطاب سمّی عمر بن علیّ بإسمه.
عمر بن خطاب، فرزند علی را از نام خویش، «عمر» نامگذاری کرد.
البلاذری، أحمد بن یحیی بن جابر (متوفای279هـ)، أنساب الأشراف، ج 1، ص 297.
ذهبی در سیر اعلام النبلاء مینویسد:
ومولده فی أیام عمر. فعمر سماه باسمه.
در زمان عمر متولد شد و عمر، نام خودش را برای وی انتخاب کرد.
الذهبی، شمس الدین محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفای748هـ)، سیر أعلام النبلاء، ج 4، ص 134، تحقیق: شعیب الأرناؤوط، محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ.
عمر بن الخطاب، اسم افراد دیگری را نیز در تاریخ تغییر داده است که ما فقط به سه مورد اشاره میکنیم:
1. إبراهیم بن الحارث بـ عبد الرحمن.
عبد الرحمن بن الحارث.... کان أبوه سماه إبراهیم فغیّر عمر اسمه.
پدرش اسم او را ابراهیم گذاشته بود؛ ولی عمر آن را تغییر داد و عبد الرحمن گذاشت.
العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل (متوفای852هـ)، الإصابة فی تمییز الصحابة، ج 5، ص 29، تحقیق: علی محمد البجاوی، ناشر: دار الجیل - بیروت، الطبعة: الأولی، 1412 - 1992.
2. الأجدع أبی مسروق بـ عبد الرحمن.
الأجدع بن مالک بن أمیة الهمدانی الوادعی... فسماه عمر عبد الرحمن.
عمر بن الخطاب، اسم اجدع بن مالک را تغییر داد و عبد الرحمن گذاشت.
العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل (متوفای852هـ)، الإصابة فی تمییز الصحابة، ج 1، ص 186، رقم: 425، تحقیق: علی محمد البجاوی، ناشر: دار الجیل - بیروت، الطبعة: الأولی، 1412 - 1992.
4 ثعلبة بن سعد بـ معلی:
وکان إسم المعلی ثعلبة، فسماه عمر بن الخطاب المعلی.
نام معلی، ثعلبه که عمر آن را تغییر داد و معلی گذاشت.
الصحاری العوتبی، أبو المنذر سلمة بن مسلم بن إبراهیم (متوفای: 511هـ)، الأنساب، ج 1، ص 250.
ثانیاً: ابن حجر در کتاب الاصابة، باب «ذکر من اسمه عمر»، بیست و یک نفر از صحابه را نام میبرد که اسمشان عمر بوده است.
1. عمر بن الحکم السلمی؛ 2. عمر بن الحکم البهزی؛ 3 . عمر بن سعد ابوکبشة الأنماری؛ 4. عمر بن سعید بن مالک؛ 5. عمر بن سفیان بن عبد الأسد؛ 6. عمر بن ابوسلمة بن عبد الأسد؛ 7. عمر بن عکرمة بن ابوجهل؛ 8. عمر بن عمرو اللیثی؛ 9. عمر بن عمیر بن عدی؛ 10. عمر بن عمیر غیر منسوب؛ 11. عمر بن عوف النخعی؛ 12. عمر بن لاحق؛ 13. عمر بن مالک؛ 14. عمر بن معاویة الغاضری؛ 15. عمر بن وهب الثقفی؛ 16. عمر بن یزید الکعبی؛ 17. عمر الأسلمی؛ 18. عمر الجمعی؛ 19. عمر الخثعمی؛ 20. عمر الیمانی. 21. عمر بن الخطاب.
العسقلانی، أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل الشافعی، الإصابة فی تمییز الصحابة، ج4، ص587 ـ 597، تحقیق: علی محمد البجاوی، ناشر: دار الجیل - بیروت، الطبعة: الأولی، 1412 – 1992.
آیا این نام گذاریها همه به خاطر علاقه به خلیفه دوم بوده؟!.
نام گذاری به نام عثمان:
اولاً: نام گذاری به عثمان، نه به جهت همنامی با خلیفه سوم و یا علاقه به او است؛ بلکه همانگونه که امام علیه السلام فرموده، به خاطر علاقه به عثمان بن مظعون این نام را انتخاب کرده است.
إنّما سمّیته بإسم أخی عثمان بن مظعون.
فرزندم را به نام برادرم عثمان بن مظعون نامیدم.
الاصفهانی، أبو الفرج علی بن الحسین (متوفای356)، مقاتل الطالبیین، ج 1، ص 23.
ثانیاً: ابن حجر عسقلانی بیست و شش نفر از صحابه را ذکر میکند که نامشان عثمان بوده است، آیا میشود گفت: همه این نام گذاریها چه پیش و چه پس از خلیفه سوم به خاطر او بوده است
1. عثمان بن ابوجهم الأسلمی؛ 2. عثمان بن حکیم بن ابوالأوقص؛ 3. عثمان بن حمید بن زهیر بن الحارث؛ 4. عثمان بن حنیف بالمهملة؛ 5. عثمان بن ربیعة بن أهبان؛ 6. عثمان بن ربیعة الثقفی؛ 7. عثمان بن سعید بن أحمر؛ 8. عثمان بن شماس بن الشرید؛ 9. عثمان بن طلحة بن ابوطلحة؛ 10. عثمان بن ابوالعاص؛ 11. عثمان بن عامر بن عمرو؛ 12. عثمان بن عامر بن معتب؛ 13. عثمان بن عبد غنم؛ 14. عثمان بن عبید الله بن عثمان؛ 15. عثمان بن عثمان بن الشرید؛ 16. عثمان بن عثمان الثقفی؛ 17. عثمان بن عمرو بن رفاعة؛ 18. عثمان بن عمرو الأنصاری؛ 19. عثمان بن عمرو بن الجموح؛ 20. عثمان بن قیس بن ابوالعاص؛ 21. عثمان بن مظعون؛ 22. عثمان بن معاذ بن عثمان؛ 23. عثمان بن نوفل زعم؛ 24 . عثمان بن وهب المخزومی؛ 25. عثمان الجهنی؛ 26. عثمان بن عفان.
العسقلانی، أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل الشافعی، الإصابة فی تمییز الصحابة، ج 4، ص 447 ـ 463، تحقیق: علی محمد البجاوی، ناشر: دار الجیل - بیروت، الطبعة: الأولی، 1412 - 1992.
پاسخ های تفصیلی
1. هیج اسمی (غیر از نامهای خداوند باری تعالی) انحصاری نیست که مختص یک نفر باشد؛ بلکه گاهی یک اسم برای افراد زیادی انتخاب میشد که با همان نام هم شناخته میشدند و هیچ محدودیتی در این زمینه در بین اقوام و ملل وجود نداشته است؛ بنابراین، نامهایی از قبیل ابوبکر و عمر و عثمان از نامهای مرسومی بوده است که بسیاری از مردم زمان پیامبر و یاران واصحاب آن حضرت، و نیز یاران و دوستان و اصحاب امامان شیعه به همین نامها معروف و مشهور بودهاند، مانند:
أبوبکر حضرمی، ابوبکر بن ابوسمّاک، ابوبکر عیاش و ابوبکر بن محمد از اصحاب امام باقر و صادق علیهما السلام.
عمر بن عبد اللّه ثقفی، عمر بن قیس، عمر بن معمر از اصحاب امام باقر علیه السلام. و عمر بن أبان، عمر بن أبان کلبی، عمر بن ابوحفص، عمر بن ابوشعبة! عمر بن اذینة، عمر بن براء، عمر بن حفص، عمر بن حنظلة، عمر بن سلمة و... از اصحاب امام صادق علیه السلام.
عثمان اعمی بصری، عثمان جبلة و عثمان بن زیاد از اصحاب امام باقر علیه السلام، و عثمان اصبهانی، عثمان بن یزید، عثمان نوا، از اصحاب امام صادق علیه السلام.
2. شکی نیست که شیعیان از یزید بن معاویه و اعمال زشت او تنفر شدیدی داشته و دارند؛ ولی در عین حال میبینیم که در بین شیعیان و اصحاب ائمه علیهم السلام کسانی بودهاند که نام شان یزید بوده است؛ مانند:
یزید بن حاتم از اصحاب امام سجاد علیه السلام. یزید بن عبد الملک، یزید صائغ، یزید کناسی از اصحاب امام باقر علیه السلام؛ یزید الشعر، یزید بن خلیفة، یزید بن خلیل، یزید بن عمر بن طلحة، یزید بن فرقد، یزید مولی حکم از اصحاب امام صادق علیه السلام.
حتی یکی از اصحاب امام صادق علیه السلام، نامش شمر بن یزید بوده است.
الأردبیلی الغروی، محمد بن علی (متوفای1101هـ)، جامع الرواة وإزاحة الاشتباهات عن الطرق والاسناد، ج 1 ص 402، ناشر: مکتبة المحمدی.
آیا این نام گذاریها میتواند دلیل بر محبوبیت یزید بن معاویه نزد ائمّه و شیعیان آنان باشد؟
3. نامگذاری فرزندان روی علاقه پدر و مادر به افراد و شخصیتها صورت نمیگرفت و گر نه باید همه مسلمانان، نام فرزندان خود را به نام رسول اکرم صلی الله علیه وآله نامگذاری میکردند.
اگر نامگذاری به خاطر ابراز محبت به شخصیتها بود، چرا خلیفه دوم به سراسر ممالک اسلامی بخشنامه کرد که کسی حق ندارد فرزندش را به نام رسول خدا صلی الله علیه وآله نامگذاری کند؟
ابن بطال و ابن حجر در شرحشان بر صحیح بخاری مینویسند:
کتب عمر إلی أهل الکوفة الا تسموا أحدًا باسم نبی.
إبن بطال البکری القرطبی، أبو الحسن علی بن خلف بن عبد الملک (متوفای449هـ)، شرح صحیح البخاری، ج 9، ص 344، تحقیق: أبو تمیم یاسر بن إبراهیم، ناشر: مکتبة الرشد - السعودیة / الریاض، الطبعة: الثانیة، 1423هـ - 2003م.
العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل (متوفای852 هـ)، فتح الباری شرح صحیح البخاری، ج 10، ص 572، تحقیق: محب الدین الخطیب، ناشر: دار المعرفة - بیروت.
عینی در عمدة القاری مینویسد:
وکان عمر رضی الله تعالی عنه کتب إلی أهل الکوفة لا تسموا أحدا باسم نبی وأمر جماعة بالمدینة بتغییر أسماء أبنائهم المسمین بمحمد حتی ذکر له جماعة من الصحابة أنه أذن لهم فی ذلک فترکهم.
العینی، بدر الدین محمود بن أحمد (متوفای 855هـ)، عمدة القاری شرح صحیح البخاری، ج 15، ص 39، ناشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت.
4. نام یکی از صحابه «عمر بن ابوسلمة قرشی» است که پسر خوانده رسول اکرم صلی الله علیه وآله از امّسلمه بوده است، از کجا این نام گذاری به خاطر علاقه حضرت امیر علیه السلام به این پسر خوانده پیامبر گرامی صلی الله علیه وآله نبوده است؟
5. بنا به نقل شیخ مفید نام یکی از فرزندان امام مجتبی علیه السلام عمرو بوده است، آیا می شود گفت: که این نامگذاری به خاطر همنامی با اسم عمرو بن عبدود و یا عمرو بن هشام (ابوجهل) بوده است؟
الشیخ المفید، محمد بن محمد بن النعمان ابن المعلم أبی عبد الله العکبری، البغدادی (متوفای413 هـ)، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 20، باب ذکر ولد الحسن بن علی علیهما ، تحقیق: مؤسسة آل البیت علیهم السلام لتحقیق التراث، ناشر: دار المفید للطباعة والنشر والتوزیع - بیروت - لبنان، الطبعة: الثانیة، 1414هـ - 1993 م.
6. با توجه به آن چه که در صحیح مسلم از قول عمر بن خطاب آمده است، نظر حضرت امیر علیه السلام نسبت به ابوبکر و عمر این بود که آنان دروغگو، گنهکار، فریبکار و خائن بودهاند، وی خطاب به علی علیه السلام و عباس میگوید:
فَلَمَّا تُوُفِّیَ رَسُولُ اللَّهِ -صلی الله علیه وسلم- قَالَ أَبُو بَکرٍ أَنَا وَلِیُّ رَسُولِ اللَّهِ -صلی الله علیه وسلم- فَجِئتُمَا تَطلُبُ مِیرَاثَکَ مِنَ ابنِ أَخِیکَ وَیَطلُبُ هَذَا مِیرَاثَ امرَأَتِهِ مِن أَبِیهَا فَقَالَ أَبُو بَکرٍ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ -صلی الله علیه وسلم- « مَا نُورَثُ مَا تَرَکنَا صَدَقَةٌ ». فَرَأَیتُمَاهُ کَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا وَاللَّهُ یَعلَمُ إِنَّهُ لَصَادِقٌ بَارٌّ رَاشِدٌ تَابِعٌ لِلحَقِّ ثُمَّ تُوُفِّیَ أَبُو بَکرٍ وَأَنَا وَلِیُّ رَسُولِ اللَّهِ -صلی الله علیه وسلم- وَوَلِیُّ أَبِی بَکرٍ فَرَأَیتُمَانِی کَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا.
پس از وفات رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) ابوبکر گفت: من جانشین رسول خدا هستم، شما دو نفر (عباس و علی ) آمدید و تو ای عباس میراث برادر زادهات را درخواست کردی و تو ای علی میراث فاطمه دختر پیامبر را.
ابوبکر گفت: رسول خدا فرموده است: ما چیزی به ارث نمیگذاریم، آنچه میماند صدقه است و شما او را دروغگو، گناهکار، حیلهگر و خیانتکار معرفی کردید و حال آن که خدا میداند که ابوبکر راستگو، دین دار و پیرو حق بود.
پس از مرگ ابوبکر، من جانشین پیامبر و ابوبکر شدم و باز شما دو نفر مرا خائن، دروغگو حیله گر و گناهکار خواندید.
النیسابوری، مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری (متوفای261هـ)، صحیح مسلم، ج 3، ص 1378، ح 1757، کِتَاب الجِهَادِ وَالسِّیَرِ، بَاب حُکمِ الفَیءِ، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ناشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت.
و در روایتی که در صحیح بخاری وجود دارد، امیر مؤمنان علیه السلام، ابوبکر را «استبدادگر» میداند:
وَلَکِنَّکَ استَبدَدتَ عَلَینَا بِالأَمرِ وَکُنَّا نَرَی لِقَرَابَتِنَا من رسول اللَّهِ صلی الله علیه وسلم نَصِیبًا.
تو به زور بر ما مسلط شدی، و ما بخاطر نزدیک بودن به رسول اکرم (ص) خود را سزاوار تر به خلافت میدیدیم.
البخاری الجعفی، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله (متوفای256هـ)، صحیح البخاری ج 4، ص 1549، ح3998، کتاب المغازی، باب غزوة خیبر، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامة - بیروت، الطبعة: الثالثة، 1407هـ – 1987م.
و در روایت دیگری خود شیخین نقل کردهاند که امیر مؤمنان علیه السلام حتی دوست نداشت، چهر عمر را ببیند:
فَأَرسَلَ إلی أبی بَکرٍ أَن ائتِنَا ولا یَأتِنَا أَحَدٌ مَعَکَ کَرَاهِیَةً لِمَحضَرِ عُمَرَ.
البخاری الجعفی، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله (متوفای256هـ)، صحیح البخاری ج 4، ص 1549، ح3998، کتاب المغازی، باب غزوة خیبر، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامة - بیروت، الطبعة: الثالثة، 1407هـ – 1987م.
آیا با توجه به این موضعگیریهای تند امیر مؤمنان علیه السلام در برابر خلفا، میشود ادعا کرد که حضرت به خاطر علاقه به خلفاء اسم فرزندان خود را همنام آنان قرار داده است؟
7. اهل سنت ادعا میکنند که این نامگذاری ها همگی به خاطر روابط خوب امام علی علیه السلام باخلفا بوده است. اگر چنین است، چرا خلفاء نام حسن وحسین را که فرزندان رسول خدا صلی الله علیه وآله نیز بوده اند، برای فرزندان خویش انتخاب نکردهاند؟
آیا دوستی میتواند یک طرفه باشد؟
نتیجه:
نامگذاری فرزندان امیر مؤمنان علیه السلام به نامهای خلفا، خدمتی به حُسن روابط میان امیر مؤمنان و خلفا نمیکند و از آن نمیتوان برای انکار شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها استفاده کرد.
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)
منبع:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=437