مذهب شمس تبریزی - ستایش و مدح عجیب خلفا
"شمس تبریزی"، که وجود خود را کیمیا می داند ، مقام معرفت و خوف و خشیتِ برترین بانوی خلقت، حضرت فاطمه زهرا علیها السلام را خوار و پست شمرده و ضمن اهانت صریح به ایشان، عبادت ام الائمه علیهم السلام را ناشی از محبت و شوق نمی داند. مقالات شمس،151
اما همین شخص هنگامی که به دشمنان حضرت زهرا علیها السلام می رسد تعصب خود را نشان داده و چنین می گوید :
وقتی پیامبر به معراج رفت جبرئیل به ایشان گفت: اگر چهار برابر عمر نوح فرصت داشته باشم و فضائل عمر بن خطاب را بشمرم، مناقب او تمام نخواهد شد، اما عُمر با همه فضیلت هایی که دارد تنها یک خوبی از خوبی های ابوبکر است.
مقالات شمس، عماد،104
همین شمس تبریزی، که حضرت زهرا علیها سلام را به قصور در معرفت خدا متهم می کند می گوید: خداوند متعال با زبان عمر بن خطاب خلائق را مورد خطاب قرار می دهد: الحق ینطق علی لسان عمر (بن خطاب).
مقالات، عماد،ص67
شمس تبریزی، خلیفه اول یعنی ابوبکر را زاهدی بی بدیل خوانده که هرگز طرفة عینی به دنیا و ما فیها مشغول نشد و همواره خدا را در یاد داشت وی می گوید:
من اراد ان ینظر الی میت یمشی علی الارض فلینظر الی ابی بکر الصدیق (هرکس دوست دارد به مرده ای بنگرد که بر روی زمین راه می رود به ابوبکر صدیق نظر کند) از خاک دان رسته، در صحبت آب لطیف جان فزا مقیم شده. آن دریا بنده ای باشد از بندگان خدا... . همان
شمس تبریزی استاد خود را بالاتر از خدا می داند!
یکی را سوال کردند که شیخ تو بهتر است یا ابایزید؟، گفت شیخ،گفتند شیخ؛ تو بهتر است یا عم؟ گفت شیخ، گفتند شیخ تو یا خدا؟ گفت من یگانگی و توحید آنجا (نزد شیخ) یافته ام غیر آن یگانگی نمی دانم.
مقالات ، عماد، ص 97