فراموش کردم
رتبه کلی: 390


درباره من
گر چه می دانیم ما صاحب عزا زهراءسلام الله علیهابود
مزد ما سینه زنان تنها بپای زینب است
هر که می گوید حسین،زینب دعایش می کند
خیر دنیا و قیامت در دعای زینب است
گر خدا شد خونبهای حضرت ذبح عظیم
حضرت ارباب ما خود خونبهای زینب است
هر که گردد زینبی،اول حسینی می شود
هر کس باشد حسینی مبتلای زینب است
بین هیئت گر صفای کربلا حس می کنی
بر همان شش گوشه سوگند از صفای زینب است
آن مکانی که به تَل زینبیه شهره است
کعبه اهل سماوات و کنای زینب است
هر که در عمرش فقط یک بار گوید یا حسین
مورد لطف و عنایات خدای زینب است یاحسین
عبدالزهراء (najaf1 )    

حضرت رقیه سلام الله علیها در واقعه کربلا

منبع : سایت حضرت رقیه سلام الله عل�
درج شده در تاریخ ۹۳/۰۸/۱۴ ساعت 23:34 بازدید کل: 129 بازدید امروز: 128
 

 

جواب آیت الله العظمی روحانیباسمه جلت اسمائه؛

حضرت رقیه در واقعه کربلا، دختربچه‏ ای است که به خاطر کمی سنش، کشته شدن پدرش را از او پنهان نمودند.

کتب تاریخی درباره کیفیت شهادتش اینگونه گفته‏ اند: حسین‏ علیه السلام دختر کوچکی داشت که بسیار او را دوست می‏ داشت و او نیز بسیار پدر را دوست می‏ داشت و در شام به همراه اسیران بود؛ در فراق پدر شب و روز گریه می کرد به او می‏ گفتند او در سفر است. 

شبی پدر را در عالم رؤیا دید زمانی که از خواب بیدار شد بسیار بی‏ تابی کرد و گفت: پدرم و نور چشمم را برایم بیاورید. 

هر چه اهل بیت‏ علیهم السلام خواستند او را آرام کنند بیتابی و گریه او بیشتر می‏ شد: به خاطر گریه او حزن اهل بیت ‏علیهم السلام برانگیخته شد و آنها نیز به گریه افتادند و بر سر و صورت زدند و بر سر خود خاک ریختند و موها را پریشان کرده و صدای شیون و فریاد آنها بالا رفت. یزید فریاد و شیون آنها را شنید و گفت: چه خبر است؟ به او گفتند: دختر کوچک حسین‏ علیه السلام پدرش را در خواب دیده، از خواب بیدار شده، پدرش را می خواهد و گریه می کند. زمانی که لعین این را شنید، دستور داد: «سر پدرش را برایش ببرید و در مقابلش قرار دهید تا آرام شود».

آیت الله روحانی سر را در طبقی قرار داده و با پارچه ای پوشاندند؛ و در مقابلش قرار دادند. دختر پارچه را برداشت و سر را در بغل گرفت در حالی که این‏ گونه می ‏گفت: ای پدر چه کسی تو را با خونت خضاب کرد؟ ای پدر چه کسی رگ گردن تو را بریده؟ ای پدر چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟ ای پدر یتیمه تا بزرگ شود چه کسی را دارد؟ ای پدر زنان بدون رو بند چه کسی را دارند؟ ای پدر بیوه زنان اسیر چه کسی را دارند؟ ای پدر چشمان گریان چه کسی را دارند؟ ای پدر گمشده ‏های غریب چه کسی را دارند؟ ای پدر بعد از تو که را دارم؟ بعد از تو من چه ناامیدم، چه غریبم، ای پدر ای کاش من قربانی تو می شدم. ای پدر ای کاش قبل از این کور بودم. ای پدر کاش جان می دادم و محاسن به خون خضاب شده تو را نمی دیدم، پس لب هایش را بر لب شهید مظلوم قرار داد و گریه کرد تا اینکه بیهوش شد. 

امام زین العابدین‏ علیه السلام به عمه اش فرمود: ای عمه ای زینب، یتیمه را از روی سر پدرم بلند کن که زندگی را ترک کرده است زمانی که حضرت زینب او را تکان داد روح مطهرش، دنیا را ترک کرده بود. صدای شیون و زاری بلند شد. گفته شده: اهل بیت برایش زن غساله ای آوردند که او را غسل دهد. او وقتی لباس‏ های کودک را در آورد گفت من او را غسل نمی‏ دهم، زینب فرمود: چرا او را غسل نمی‏ دهی؟ گفت: می ترسم بیمار باشد زیرا پهلوهای او را کبود دیدم. زینب فرمود: به خدا سوگند او بیمار نیست ولیکن این ضربه تازیانه‏ های اهل کوفه است.

این مطلب توسط موسی اصلانی بررسی شده است.
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)