فراموش کردم
رتبه کلی: 390


درباره من
گر چه می دانیم ما صاحب عزا زهراءسلام الله علیهابود
مزد ما سینه زنان تنها بپای زینب است
هر که می گوید حسین،زینب دعایش می کند
خیر دنیا و قیامت در دعای زینب است
گر خدا شد خونبهای حضرت ذبح عظیم
حضرت ارباب ما خود خونبهای زینب است
هر که گردد زینبی،اول حسینی می شود
هر کس باشد حسینی مبتلای زینب است
بین هیئت گر صفای کربلا حس می کنی
بر همان شش گوشه سوگند از صفای زینب است
آن مکانی که به تَل زینبیه شهره است
کعبه اهل سماوات و کنای زینب است
هر که در عمرش فقط یک بار گوید یا حسین
مورد لطف و عنایات خدای زینب است یاحسین
عبدالزهراء (najaf1 )    

کلب آستان علی(علیه السلام) نادر قلی

منبع : http://www.abalfazl.org/keramat/shia/shia5.htm
درج شده در تاریخ ۹۳/۱۱/۰۶ ساعت 21:16 بازدید کل: 1630 بازدید امروز: 1609
 

خطیب بزرگوار و مدافع مکتب اهل بیت آقای سید حسین فالی اظهار داشتند : جد مادری این جانب مرحوم حاج شیخ حسم حائری ، که در کربلا معروف به شیخ حسن کوچک بود از منبریها ن خدمتگزاران با اخلاص حضرت اباعبدالله الحسین بود که مردم او را به تقوی و ایمان می شناختند ایشان می فرمود در کتاب اسرارالسلاطین که نسخه خطی آن در خزانه حضرت ابوالفضل العباس موجود است خواندم : نادر شاه وزیری شیعه به نام میرزا مهدی داشت . زمانی که نادر هند را فتح کرد میرزا مهدی از او اجازه خواست که از هند برای زیارت عتبات مقدسه به عراق مشرف گردد . نادر شاه او را به مسخره گرفت که شما شیعیان مرده پرستید شخصی را که صدها سال است از دنیا رفته بر سر قبرش می روید و بر وی سلام می کنید ……….الخ . 
میرزا مهدی وزیر گفت : اینها گرچه بظاهر مرده اند ولی کارهایی می کنند که از عهده زنده ها بر نمی آید و مردم آن را کرامت و معجزه می نامند . از جمله کرامات مولا امیر المؤمنین علی (ع) شاه نجف ، این است که سگ چون حیوانی نجس است به قبر مطهر ایشان نزدیک نمی شود و از آن عجیبتر خمر (شراب ) است که چون به آنجا می برند فاسد می گردد و اثر خمریت و مستی از آن زایل می شود . 
نادر شاه پس از شنیدن این مطلب گفت : اگر چنین است که تو می گویی من هم با تو می آیم تا از نزدیک این کرامت و معجزه را مشاهده نمایم چندی بعد نادر به طرف عراق حرکت کرد چون به محدوده حرم مطهر مولا امیرالمؤمنین علی (ع) رسید شرابی را که از قبل در ظرفی مخصوص گذارده و در آن را مهر کرده بودند تا کسی نتواند در آن تصرف کند طلب کرد . زمانی که آن را آوردند دید بوی تندی همچون بوی سرکه از آن متصاعد می شود وچون آن را چشید دید سرکه است ! سپس یک سگ طلب کرد سگ را آوردند ولی هر چه سعی و تلاش کردند تا آن حیوان را وارد محوطه و محدوده حرم کنند نتوانستند حیوان دستهای خود را به زمین فشار میداد و هر چه مأمورین ریسمان وی را می کشیدند فایده ای نداشت تا اینکه ریسمان پاره شد و حیوان آزاد شده و به عقب برگشت . نادر شاه که این صحنه را دید در مقابل عظمت امیرالمؤمنین حضرت علی (ع) سر تعظیم فرود آورد و گفت حال که چنین شده می خواهم به جای این حیوان زنجیری به گردن خود من بیفکنید و به کنار قبر مطهر مولاامیرالمؤمنین ببرید زنجیری از طلا تهیه شد زیرا فکر می کردند او اکنون احساساتی شده و چنین می گوید ولی بعد که به خود می آید و حالش آرام و طبیعی گردد آن کس را مجازات می کند . 
در اینجا بود که ناگهان شخصی ناشناس ، ولی بسیار با هیبت نزدیک شد و زنجیر طلا را به گردن نادر انداخت و او را به طرف قبر امیرالمؤمنین علی (ع) کشانید وقتی نادرشاه به کنار قبر مطهر رسید تاجی را که از پادشاه هند گرفته و بسیار قیمتی بود روی قبر مطهر نهاد و عرض کرد شاه تویی و من یک یاز بندگان تو هستم بلکه من سگ درب خانه تو می باشم . سپس در نجف اشرف ماند و دستور داد تا گنبد حضرت را که کاشی بود طلا کردند و بعد هم به کربلا و زیارت حضرت سیدالشهدا مشرف شد و چون حوادث عاشورا و صحنه های دلخراش کربلا و مصائب جانسوز حضرت اباعبدالله و یارانش را برایش گفتند متأثر شده و بشدت گریست .ومهر پادشاهی خود را به کلب آستان علی ندر قلی تغییر داد.

این مطلب توسط اسماعیل مختاری بررسی شده است. تاریخ تایید: ۹۳/۱۱/۰۶ - ۲۲:۰۲
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (2)