مرا ببخش
دلم گرفت از بس که تصمیم گرفتم از من ناراحت نشه و .. میخوام حرف دلم و بزنم اونم برای یه نفر ...
چه قدر بی تو تنهایم/ و چه قدر بی تو از گریه سرشارم/روزهای بی تو بر من/هر لحظه اش به اندازه ی تمام لحظه های بی کسی های لیلی گذشت/مرا ببخش که شبهای دلتنگی برای چشمان مهربانت
چشمان عاشقم گریست/مرا ببخش که هر لحظه تو را فریاد زدم/ اما چه کنم که آسمان حتی صدایم را نشنید
مرا ببخش که هر ثانیه،هر دقیقه و هر ساعت به تو فکر کردم/آنقدر که اکنون فقط به یاد تو قلب کوچکم می تپد
مرا ببخش که جز دل پریشانی چیزی برایت نداشتم / مرا ببخش که حرف گفته را نگفته گذاردم و آن گاهی گفتمش که دیر بود / مرا ببخش که یادم این گونه آزارت می دهد / من از خود گذشته ام
مرا ببخش که همیشه می گویم دوستت دارم / مرا ببخش اگر می بینم که نیستی و باز هم از آن چه نباید ، می گویم / مرا ببخش اگر دل داده گی ات را برای خود می خواهم / من مرده گی می کنم
مرا ببخش که دل تنگ ات هستم / مرا ببخش که سخن از دل می گویم / مرا ببخش که به وجود کس دیگر حسودی می کنم / مرا ببخش نمی توانم ز یاد ببرمت / من آدمیزاد گونه زیست نمی کنم
مرا ببخش که می گویم می خواهم باشی / مرا ببخش که می خندم وقتی هستی / مرا ببخش اگر وقت بودنت چیزی جز دل داده گی نمی گویم / مرا ببخش اگر از نبودنت ناراحتم / من یک دیوانه ام
مرا ببخش که برایت نگرانم / مرا ببخش که وقت پریشانی ات از خود بیخود می شوم / مرا ببخش اگر هر لحظه از روحت ، جسمت و حالت خبر می گیرم / من آن یار بی غم نیستم
هر روز که می گذرد عشق و یادت در دفتر خاطرات ذهنم/پر رنگ تر و بی واهمه تر از دیروز یادگاری می نویسد/ اما باز هم مرا ببخش و بدان که حتی اگر تو بخواهی
تا آن لحظه که نفس می کشم
خواهم گفت :
مرا ببخش
مرا ببخش / خواهش ام زیاد ست و وقت اندک / ببخش و ……….. ( نمی دانم می پذیری یا …