فراموش کردم
رتبه کلی: 349


درباره من
بنام خالق هستی

...................................................
سلام
سلامی به وسعت قلب های دوستان.
...................................................
آنا یوردوم آذربایجان

متاهل


...................................................
خدایا سرنوشتم را خوب بنویس تقدیری نیکو ، تا در این تقدیر آن چه را که تو برایم زود می خواهی من دیر نخواهم و آن چه تو دیر دیر می خواهی من زود نخواهم
...........................................
..................................................در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم

لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی
.............................................
خداوندا
من چیزی نمی بینم
آینده پنهان است
ولی آسوده ام
چون تو را می بینم
و
تو همه چیز را


..............................................
لیست دوستانم را خودم انتخاب میکنم چون تا شناخت قبلی نداشته باشم با عرض معذرت قبول نمیکنم .
ناصر طاهرزاده (nasser )    

وجدان گنجشک

درج شده در تاریخ ۹۱/۰۹/۲۳ ساعت 01:34 بازدید کل: 304 بازدید امروز: 40
 

 

گنجشکی با عجله و با تمام توان به آتش نزدیک می‌شد و برمی‌گشت‌!

پرسیدن : چه می‌کنی؟

پاسخ داد: در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می‌کنم و آن را روی آتش می‌ریزم…

گفتند: حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می‌آوری بسیار زیاد است و این آب فایده‌ای ندارد.

گفت: شاید نتوانم آتش را خاموش کنم، اما آن هنگام که وجدانم می‌پرسد: زمانی که دوستت در آتش می‌سوخت تو چه کردی؟

پاسخ می‌دهم: هر آنچه از من بر می‌آمد!!

وجدان گنجشک
تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۰۹/۲۳ - ۰۱:۳۴
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
1 2


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)