فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 2238


درباره من
سلام دوستایه عزیزم من نازی هستم 25سالمه اهله میانه ولی چون ازدواج کردم وشوهرم مازندرانیه من مازندران زندگی میکنم..
نازلی نازلی (nazle )    

فرق حموم کردن یه دختر خانوم و یه آقا پسر با عکس ...

درج شده در تاریخ ۹۲/۰۵/۲۱ ساعت 19:35 بازدید کل: 1020 بازدید امروز: 134
 
تا حالا به تفاوت های بسیار ریز (!) حموم کردن یه دختر خانوم و یه آقا پسر فکر کردین؟
 

یک دختر در حمام

شروع : ساعت 2 بعد از ظهر

1 لباساشو رو درمیاره، رنگ روشن ها رو تو یک سبد و تیره ها رو تو یکی دیگه میگذاره.

2 در حموم رو از تو قفل میکنه، جلوی آیینه می ایسته، شکمش رو که تمام مدت داده بود تو، میده بیرون و شروع میکنه به غر غر و ایراد گرفتن از نقطه نقطه بدنش.

3 در کمد رو باز میکنه انواع شامپو و صابون معطر مخصوص پوست صورت، مو، بدن، کف پا و ... رو بیرون میاره و می چینه رو لبه وان.

4 موهاش رو با شامپوی نارگیلی تقویت کننده! پرپشت کننده! براق کننده و...میشوره و هفده دقیقه ماساژ میده.

5 یکبار دیگه با همون شامپو موهاشو میشوره!

6 نرم کننده معطر پرتقالی رو به موهاش میماله تا 100 میشماره!

7 سی و پنج دقیقه زیر دوش می مونه. خوب آخه باید خیالش راحت بشه که تمام مواد شیمیایی از موهاش پاک شده و گرنه بعد از حموم موها وز میکنه.

8 خمیر ریش داداشی رو کش میره و شیش کیلو خالی میکنه رو ساق پا و دست و پشت لب. بعد یه تیغ بر میداره و یا علی...

9 موهاش رو حسابی می چلونه! حوله رو مثل عمامه می پیچه دور سرش. تو آیینه خودشو ورانداز میکنه. از اینکه در اثر کشش حوله چشم و ابروش کشیده شده! احساس خوشگلی می کنه و یه ماچ گنده واسه عکس خودش تو آیینه میفرسته!

10 خوشحالیش زیاد دوام نمیاره. چون یه جوش سرسیاه بی اجازه نوک دماغش سبز شده!

11 تمام نقاط بدنش رو معاینه میکنه و با ناخن و موچین میره به جنگ جوشها و موهای زائد بی تربیت!

11 حوله ش رو می پوشه و میره به اتاقش. تمام بدنش رو با لوسیون چرب میکنه!

12 چهل بار لباس می پوشه و در میاره تا انتخاب کنه!

13 45 دقیقه پشت میز توالت می شینه و آرایش میکنه.

پایان : ساعت 8:40 شب

 

یک پسر در حمام

شروع : ساعت 4 بعد از ظهر

1 همون طور که رو تخت نشسته، لباساشو میکنه. هر کدوم رو پرت میکنه یه گوشه اتاق!

2 نیم وجب حوله رو میگیره دور باسنش و میره به سمت حموم...

3 می ایسته جلوی آیینه. شکمش رو میده تو. بازو میگیره. فیگور چپ! فیگور راست! نیم ساعت قربون صدقه خودش میره! (این قد و بالا رو ببین چه کرده...لای لای لالای لای) مامان جونش هم از تو آشپزخونه تایید میکنه.

4 زیر بغلش رو بو میکنه و رنگ چهره ش بر میگرده. سبز، آبی، بنفش!

5 در کمد شامپو ها رو باز نمیکنه چون اصلا توش چیزی نداره!

6 با قالب صابون سبزش زیر بغلهاشو کف مالی میکنه. یه عالمه مو می چسبه به صابون!

7 با همون صابون صورت و مو و بدنش رو هم میشوره..

8 نرم کننده مو؟؟؟؟؟؟؟ برو بابا...

9 زیر دوش یه حرکتی میکنه و به خاطر اکو شدن صداش تو حموم، کر کر میخنده...

10 دو دقیقه بعد دوباره میزنه زیر خنده، آخه این دفعه بوش رسیده به دماغش...

11 چاه حموم رو هدف گیری میکنه و ... (روم به دیوار)!

12 از زیر دوش میاد بیرون و یکهو می بینه یادش رفته بوده در حموم رو ببنده. و همه فرش و کف خونه خیس شده. (بیخیال... مامان خشک میکنه)

13 حوله فسقلیش رو می پیچه دور باسنش و همون طور خیس خیس میره تو اتاق.

14 حوله خیس رو پرت میکنه رو تخت و 2 دقیقه ای لباس می پوشه

پایان : ساعت 4:15 بعد از ظهر

 منتظره نظراتون هستم.
این مطلب توسط اسماعیل مختاری بررسی شده است.
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
1 2


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)