فراموش کردم
رتبه کلی: 880


درباره من
چیچک لر (nazliiiiin )    

.....

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۸/۲۳ ساعت 19:05 بازدید کل: 44 بازدید امروز: 44
 

 

[یکی بود یکی نبود ] قرار بود بمونه تو ی [عصر پاییزی ] حالش خوب بشه آخه [ خاطره ها ] ی زیادی باهاش داشتیم اون زمانی که گفت [ یکی هست ] [ دقیقه ها ] گذشتن [ به خدا ] خیلی از آدما [ نبض احساس ]شون با آهنگاش میزد قرار بود [ قلبش رو تکرار ] باشه اما موند دیگه نزد [ دیدی ] ؟؟ اینجوری [ نگران من ] بودی ؟؟؟ نگران هوادارات که دلشون نشکنه ؟؟؟ حالا دیگه دیدنت ی [ آرزو ] میشه [ برو ] ولی یادت باشه [ باید کاری کنی ] این همه آدم آروم بگیرن الآن دیگه [ دل منو تو ] نداره الآن دل همه خونه افتادی توی [ جاده ی طرفه ] جاده ای که ی طرفش تویی و ی طرفش اونی که [ ادعای عشق ] میکرد اما پیشت نیست و منتظره این [ روزای سخت ] بگذره. فقط بگذره همین !!!!!! __________ روحت شاد
   
تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۳/۰۸/۲۳ - ۱۹:۰۵
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)