فراموش کردم
رتبه کلی: 4141


درباره من
یک دخترم نگاه به صدا وبدن ظریفم نکن..
اگر بخواهم...
تمام هویت مردانه ات را به آتش خواهم کشید..


.
.
.


سالهــــــــــا دویده ام

با قلبـــــــــی معلق و پایـــی در هــــوا

دیگــــر طــاقت رویاهــــایم تمــــــــــام شده است

دلــــــــــم رسیدن می خواهــــــد





.
.
.




سر خاک من!

اونی که بیشتر اذیتم کرد بیشتر گریه میکنه

اونی که نخواست مارو بالاخره میاد دیدن جسدم

اونی که حتی نیومد تولدم زیر تابوتم رو گرفته

اونی که سلام نکرد میاد برا خداحافظی

عجب روزیه اون روز...







.
.
.













گاهی وقت ها تو زندگی،

میرسی به یه جایی که بن بست نیست

اما دیگه

مقصد نداری!

neda khanoom (neda-kanom )    

مشکلات این شکلی اند

درج شده در تاریخ ۹۲/۰۱/۰۸ ساعت 22:32 بازدید کل: 293 بازدید امروز: 139
 

نجار، یک روز کاری دیگر را هم به پایان برد . آخر هفته بود و تصمیم گرفت دوستی را برای صرف نوشیدنی به خانه اش دعوت کند.

موقعی که نجار و دوستش به خانه رسیدند.قبل از ورود ، نجار چند دقیقه در سکوت جلو درختی در باغچه ایستاد ...

بعد با دو دستش ، شاخه های درخت را گرفت .چهره اش بی درنگ تغییر کرد.

خندان وارد خانه شد، همسر و فرزندانش به استقبالش آمدند ، برای فرزندانش قصه گفت ، و بعد با دوستش به ایوان رفتند تا

نوشیدنی بنوشند .از آنجا می توانستند درخت را ببینند . دوستش دیگر نتوانست جلو کنجکاوی اش را بگیرد، و دلیل رفتار نجار را پرسید.

 

نجار گفت :

این درخت مشکلات من است . موقع کار ، مشکلات فراوانی پیش می آید ، اما این مشکلات مال من است و ربطی به همسر و فرزندانم ندارد. وقتی به خانه می رسم ، مشکلاتم را به شاخه های آن درخت می آویزم . روز بعد ، وقتی می خواهم سر کار بروم ، دوباره آنها را از روی شاخه بر می دارم .جالب این است که وقتی صبح به سراغ درخت می روم تا مشکلاتم را بردارم ، خیلی از مشکلات ، دیگر آنجا نیستند ، و بقیه هم خیلی سبکتر شده اند .

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۲/۰۱/۰۸ - ۲۲:۳۲
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)