می دانی؟
دلم کلنجار نمی خواهد
یک زندگی ساده
یک آرامش دلنشین
امنیت حضورت
و
دیگر هیچ

میدانی از وقتی دلبسته ات شدم همه جا بوی پرتقال و بهشت میدهد
هرچه میخواهم ۴ خط برای تو بنویسم میبینم واژه ها خاک بر سر شده اند
هرچه میکنم ۴ قدم بیایم تا به دستهایت برسم زانوهایم میخمند
نه اینکه فکر کنی خسته ام!
نه اینکه تاب راه رفتن نداشته باشم!
نگاهت به لرزه ام می اندازد...
تا آخرش همین است!

کلمات قدرت آزار دادن شما را ندارند...
مگر آنکه گوینده ی کلمات برایتان بسیار عزیز باشد!!

گاهی,وقتی کسی از زندگیتان می رود,به شما لطف می کند!!او فضای خالی به جا می گذارد برای کسی که لیاقت
آنجا بودن را داشته باشد...

تراشکار ماهری شده ام!!
بس که تو نیامدی و من برای دلم بهانه تراشیدم...

همه دردم این بود!!
عشقش بودم،وقتایی که عشقش نبود...
