فراموش کردم
رتبه کلی: 217


درباره من
متولد 71

گرگان
..............

تنهایی تقدیر من نیست؛

ترجیح من است...


.............


عادت ندارم درد دلم را به همه کس بگویم

پس خاکش میکنم زیر چهره ی خندانم

تا همه فکر کنند نه دردی دارم و نه قلبی

............

دوست داشتن یعنی

کسی را که دوست داری

رها کنی

تا آزادانه دنیا را سیاحت کند

نه مانند پیچک او را احاطه کنی

از پیش دیدگانت

در حسرت زندگی

خشک بشود

چون شاخه

نخل بی ثمر !!

............

اکانت دومم
http://www.miyanali.com/snmn1214

............

91/08/19
نگین . (negin2 )    

باران

درج شده در تاریخ ۹۱/۰۹/۲۱ ساعت 14:22 بازدید کل: 302 بازدید امروز: 77
 

هنوز دستهايم در دستهاي تو بود که باران باريد
 
تو رفتي چتر بياوري
 
و من هنوز که هنوز است روي اين نيمکت منتظرت هستم
 
که يا باران بند بيايد
 
يا تو با چتر

يا تو بي چتر




 
فقط برگردي
باران

 

 


 

ديشب اينجا باران آمد ،

 

صبح هم مي آمد...

 

و من ، همچنان مسافري که انگار ساعتهاست منتظر رسيدن قطار است وعقربه ء ثانيه ها با هر

 

حرکتش ضربه اي دردناک به تن زخمي انتظارش مي زند ،



زير باران رفتم


به ياد تو

 
تنها

 
اما با ياد تو
 

 

 

بارون

 

 

 

 



شيشه پنجره را باران شست

از دل من اما

چه کسي نقش تورا خواهد شست

 

 

بارون

 

 

 

 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۰۹/۲۱ - ۱۴:۲۸
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)