فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 13838


درباره من
نفهمیدی چرا دلبستِ فالِ فالگیری میشوی با ذوق!
که فردا میرسد پیغام شادی!
یک نفر با اسب میآید!
و گنجی هم تو را خوشبخت خواهد کرد!
تو آیا هیچ میدانی،
اگر عاشق نباشی، مردهای در خویش؟
نمیدانی که گاهی، شانهای، دستی، کلامی را نمییابی ولیکن سینهات لبریز از عشق است
تو از خورشید پرسیدی، چرا
بیمنت و با مهر میتابد؟
تو رمز عاشقی، از بال پروانه، میان شعلههای شمع، پرسیدی؟
تو آیا در شبی، با کرم شبتابی سخن گفتی
از او پرسیدهای راز هدایت، در شبی تاریک؟
تو آیا عاشقی کردی بفهمی عشق یعنی چه؟
تو آیا با شقایق بودهای گاهی؟
نشستی پای اشکِ شمعِ گریان تا سحر یک شب؟
نیلوفرمرداب (niloofareabi )    

مشت کی بزرگتره

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۶/۰۸ ساعت 17:44 بازدید کل: 110 بازدید امروز: 110
 

مشت خدا از مشت ما بزرگتره!
دختر کوچولویی وارد بقالی شد
و کاغذی به طرف بقال دراز کرد و گفت:
مامانم گفته چیزهایی که در این لیست نوشته بهم بدی،
این هم پولش.
بقال کاغذ رو گرفت ،
و لیست نوشته شده در کاغذ را فراهم کرد
و به دست دختر بچه داد،
بعد لبخندی زد و گفت:
چون دختر خوبی هستی،
و به حرف مامانت گوش می‌دی،
می‌تونی یک مشت شکلات به عنوان جایزه برداری.
ولی دختر کوچولو از جای خودش تکون نخورد،
مرد بقال که احساس کرد
دختر بچه برای برداشتن شکلات‌ها خجالت می‌کشه گفت:
"دخترم! خجالت نکش،
بیا جلو خودت شکلاتهاتو بردار"
دخترک پاسخ داد:
"عمو!
نمی‌خوام خودم شکلاتها رو بردارم،
نمی‌شه شما بهم بدین؟ "
بقال با تعجب پرسید:
چرا دخترم؟
مگه چه فرقی می‌کنه؟
و دخترک با خنده‌ای کودکانه گفت:
آخه مشت شما از مشت من بزرگتره!
داشتم فکرمی کردم
آیا حواسمون به‌ اندازه این بچه کوچولو جمع هست ؟
که بدونیم و مطمئن باشیم که مشت خدا از مشت ما بزرگتره!

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۳/۰۶/۰۸ - ۱۷:۴۴
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:



لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (3)