به نام خدا
در چند ماه گذشته در محدوده ای کمتر از شعاع 300 متر 4 خود کشی داشته ایم
این در حالی است که تا کنون هیچ گونه واکنشی درخور توجه از طرف مسئولان و فعالان شهر نداشته ایم !
همه ما ساکن شهری هستیم که با مشکلات فراوانی در حوزه های مختلف دست و پنچه نرم میکند این مشکلات گاه و بی گاه قلب و افکار فعالان هرازچندگاهی را به درد می آورد و آنها را به مبارزه می طلبد و پس از مدت نه چندان کوتاهی روال به همان منوال سابق بر میگرد و روز از نو و روزی از نو . البته این موضوع جای بسی امید دارد که هنوز افرادی هستند که چه محض رضای خدا و چه محض جدای خدا در باره مشکلات بی اندازه شهر هر از چند گاهی فیگوری میگیرند و یا احیانا خدای نکرده مبارزه میکنند .
این مشکلات بوده ، هست و اینطور که بویش میایید خواهد بود .ولی این دلیل نمیشود هر اتفاقی که در این شهر بیفتد همین روال را داشته باشد ، گاهی مشکلات فقط مربوط به امکانات ، پیشرفت، رفاه ،فرهنگ و...میباشد و بی تفاوتی خواص و عوام درآن هر چند قابل توجیه نیست ولی قابل تحمل است، ولی بعضی وقت ها اتفاقات ،مشکلات و حوادث به وجود آمده به قدری بزرگ و تاثیر گزار میباشد که هیچ گونه کوتاهی و بی توجهی قابل چشم پوشی و بخشش نیست. و متاسفانه این مشکلات خاص گاهی اصلا به چشم هم نمیاید و کسی طرف آن هم نمی آید چه برسد که بخواد آسیب شناسی کند و در صدد رفع آن بر آید، واین جاست که باید نگران بود !
حدود چند ماهی است که خبر های نا خوشایندی از خود کشی در شهر شنیده میشود
مسئله ی مهم این است که این خود کشی ها به صورت اپیدمی وار در یک منطقه ، تقریبا به یک شکل وبه فاصله زمانی کم رخ داده ولی تا کنون هیچ گونه واکنش خاص و احساس خطری از طرف مسئولین ، رسانه ها و مردم نداشته که نشان دهنده درک عمق فاجعه و ترس از عواقب آن که جامعه را تهدید میکند باشد.
شنوندگان این اخبار به نسبت نزدکی جغرافیایی به محل حادثه و یا شناختی که از فرد مذکور داشته باشند و شاهدان عینی ممکن است عمق فاجعه را درک کنند ودر صدد چرایی حادثه بر آیند . ولی ریشه یابی و ریشه کن کردن این مشکل نیاز به اگاهی مسئولین از فاجعه در حال رشد دارد وتحقیق و برسی های روانشناختی جامعه و عزم جدی همه احاد برای مبارزه با آن را میطلبد.