ظلماتی بود پر از شب، کبریت طاقت نداشت و از عطش بوسه بر فیتیله خود را به آتش کشید ولی باد... .. چندین کبریت دیگر نیز تقدیر شان با باد گره خورد... مانده بودیم من، فانوس،ظلمات، باد وآخرین امید به آخرین کبریت ...و اما معجزه ایمان انفجار نور حکایت از وصال داشت و در آن تاریک پررنگ فانوس من نور افشانی می کرد ...و ایمان را می شد دید آن همگام که با هر افق نورش از دل شیشه ای فانوس زبانه می کشید برای در هم شکستن ظلمات شب پر ابهت.
مرسی حامد جان هم بخاطر همه ی تلاش های پیدا و پنهانت که از جان و دل مایه گذاشتی برای به ثمر نشستن فانوس هم بخاطر حمایت های پر از عشق و انرژی ای که همواره بوده و هست... و جا داره به عنوان یه عضو کوچک از مجموعه گروه فانوس یادی هم بکنیم از دیگر دوستان که همگی با عشق برای این پروژه زحمت کشیدند : استاد نادر نجفی که پدر معنوی این فیلم بودند، آرمن خلیلی محجوب و محبوب که غیر از بازی بانی و کاپیتان گروه بودند، جهانگیر پیری عزیز که ستون و پشتوانه ی محکم بودند برای فانوس، دوست عزیزم حجت جلیلی که پشت صحنه گردان فوق العاده ای بودند و خانم ها شیرین رمضانی و فاطمه وحید نیا که بی شک ستاره های بازی بودند در این فیلم و هنرنمایی فوق العادشون در اذهان به یادگار خواهد ماند همچنین خانم شکوری، حاجیه خانوم رقیه موسوی و سارا کوچولو ی عزیز. سپاس ویژه از سالار مرضه ای عزیز و سپاس فراوان از همه ی دوستان و هنرمندان و هنردوستان میانه ای و مردم نازنین شهر آچاچی و تورکمنچای و روسنای ینگه آباد که به طرق مختلف از ما حمایت کردند امیدوارم نتیجه نهایی فیلم پاسخی در خور زحمات همه عزیزان باشه.
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید.
ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
به علت هزینه های بالا ممکن است سایت از دسترس خارج شود.
لطفا ما را در اینستاگرام دنبال کنید.
خدا قوت
افتخارسوز تک به تک
ولی باد...
.. چندین کبریت دیگر نیز تقدیر شان با باد گره خورد...
مانده بودیم من، فانوس،ظلمات، باد وآخرین امید به آخرین کبریت
...و اما معجزه ایمان
انفجار نور حکایت از وصال داشت و در آن تاریک پررنگ فانوس من نور افشانی می کرد
...و ایمان را می شد دید آن همگام که با هر افق نورش از دل شیشه ای فانوس زبانه می کشید برای در هم شکستن ظلمات شب پر ابهت.
و جا داره به عنوان یه عضو کوچک از مجموعه گروه فانوس یادی هم بکنیم از دیگر دوستان که همگی با عشق برای این پروژه زحمت کشیدند :
استاد نادر نجفی که پدر معنوی این فیلم بودند، آرمن خلیلی محجوب و محبوب که غیر از بازی بانی و کاپیتان گروه بودند، جهانگیر پیری عزیز که ستون و پشتوانه ی محکم بودند برای فانوس، دوست عزیزم حجت جلیلی که پشت صحنه گردان فوق العاده ای بودند
و خانم ها شیرین رمضانی و فاطمه وحید نیا که بی شک ستاره های بازی بودند در این فیلم و هنرنمایی فوق العادشون در اذهان به یادگار خواهد ماند
همچنین خانم شکوری، حاجیه خانوم رقیه موسوی و سارا کوچولو ی عزیز.
سپاس ویژه از سالار مرضه ای عزیز
و سپاس فراوان از همه ی دوستان و هنرمندان و هنردوستان میانه ای و مردم نازنین شهر آچاچی و تورکمنچای و روسنای ینگه آباد که به طرق مختلف از ما حمایت کردند
امیدوارم نتیجه نهایی فیلم پاسخی در خور زحمات همه عزیزان باشه.
موفق باشند
یک بار در هتل شهریار تبریز از طرف یک کارگردان گمنامی به من پیشنهاد بازیگری شد..بنده هم مجبور به تظاهر شدم که اه بله شناختمتان...
بعد از اینهمه مدت بازهم امیدوارم سرکاری نبوده باشد