فراموش کردم
رتبه کلی: 1582


درباره من
غزل خدا

چه شبی است!

چه لحظههای سبک و مهربان و لطیفی،

گویی در زیر باران نرم فرشتگان نشستهام.

میبارد و میبارد و هر لحظه بیشتر نیرو میگیرد.


هر قطرهاش فرشتهای است که از آسمان بر سرم فرود میآید.

چه میدانم؟

خداست که دارد یک ریز، غزل میسراید؛

غزلهای عاشقانهی مهربان و پر از نوازش.

هر قطرهی این باران،

کلمهای از آن سرودهاست.

دکتر شریعتی





با خدا دعوام شد.فک می کردم دیگه دوسم نداره!
از این فکر بعضم گرفت و چن قطره اشک ریخت رو گونه ام.
صبح که بیدار شدم مامانم گفت:دیشب چه بارونی می اومد!



تو را دوست دارم

تو را دوست دارم
در این باران
میخواستم تو
در انتهای خیابان نشسته باشی
من عبور کنم
سلام کنم

لبخند تو را در باران میخواستم
میخواهم
تمام لغاتی را که می دانم برای تو
به دریا بریزم
دوباره متولد شوم
دنیا را ببینم
رنگ کاج را ندانم
نامم را فراموش کنم
دوباره در آینه نگاه کنم
ندانم پیراهن دارم
کلمات دیروز را
امروز نگویم
خانه را برای تو آماده کنم
برای تو یک چمدان بخرم
تو معنی سفر را از من بپرسی
لغات تازه را از دریا صید کنم
لغات را شستشو دهم
آنقدر بمیرم
تا زنده شوم




من غرورم را مدیون بارانم هنوز
باران را سپاس که پنهان کرد اشک هایم را
باران را سپاس که آبرویم را خرید تا نفهمند آدم ها
که من از تنهایی نیست که قدم می زنم
من زیر باران رفتم تا که آسوده خاطر ببارم
بی آنکه بترسم از نگاه کسی.
به سلامتی باران که حفظ کرد غرورم را
سر می کشم جام وفا را امشب

نیوشا_ز (niyosh )    

ببوسش

درج شده در تاریخ ۹۲/۰۴/۱۰ ساعت 10:53 بازدید کل: 513 بازدید امروز: 197
 

حتما قبـل خواب ببـوسیـدش !

حتی اگه با هم دعـوای  بـدی کرده باشیـد ..

حتی اگه بهتـون گفته باشه از این زنـدگی  کوفتـی خسته شـده ..

حتی اگه برچسـب  ” بد اخـلاق ” بهـتون چسبـونده باشه !ببوسیـدش ..

حتی اگه بهتـون گیر  بیخـود داده باشه ..

گفته باشه از لباسـی که شما عاشقشین متنفـره ! ..

نفهمیـده باشه شما موهـاتون رو مِش کردین !ببـوسیـدش ..

حتی اگه بـوی ِعرق و خستگی میـده ..

حتی اگه یـادش میـره جواب سلام شما رو بـده ..

حتی اگه خیلی وقته براتـون گُـل نخـریده !ببوسیـدش ..

وقتی صورتش ته ریش  جذابی داره .. وقتی صداش خسته ُ خمار  خوابه !بـبوسیـدش ..

حتی اگه شما رو رنجـونده و غـرورش نمیذاره دلجـویی کنه ..

حتی اگه گرسنه اس و با شما مثل  آشپـز  دربـارش برخـورد می کنه ..

حتی اگه یادش میـره ازتـون تشـکر کنه !ببوسیـدش ..

وقتی براتـون یه آهنگ ِجدیـد میذاره و می گه : ” اینـو برای تـو آوردم ! ” ..

وقتی تو چشـاش پـُر خواستنه ..

وقتی دست های  ظریـف دختـرونه تـون میـون  دستای  زمخت و مردونه اش گم می شن .. !

ببـوسیـدش ..

حتی اگه از عصبانیت داریـد دیوونه می شید ..

حتی اگه شما رو با مادرش مقایسه می کنه ..

حتی اگه با حرص می خوایید از خونه بزنیـد بیـرون و اون محـکم بـازوهاش رو دورتـون

حلقه می کنه و وسـط  جیـغ های  شما با خنـده می گه :

” عزیـزم ؛ کجا می خـوای بـری این وقته شب ؟! ”

بـبوسیـدش ..

وقتی ناغافلی لباسـی رو خریـده که هفته ی پیش

پشت  ویتریـن دیدین و فقـط یه کلمه گفتین این چه خوشگله ! ..

وقتی دست هاش پـُر از خریـد خونه ان و درُ با پـاش می بنـده ..

وقتی با نگاهـی پـُر از تحسین سر تا پاتـون رو برانـداز می کنه ..

ببـوسیـدش ..

حتی اگه با دوست هاش تلفنـی یک ساعـت حرف می زنه و شامتـون سـرد شده ..

حتی اگه رو دنـده ی ” نه ” گفتن افتـاده .. !بـبوسیـدش ..

وقتی شمـا رو وسـط  آرایش کردن می بوسه ..

وقتی باهاتـون کُشتـی می گیـره و مثل  پـَر از رو زمین بلنـدتون می کنه .. !

وقتی تو دلتنگی هاتون داوطلبانه می بردتـون بیـرون و شما رو تو شهـر می گردونه .. !

بـبوسیـدش ..

حتماً قبـل  خـواب  ببـوسیـدش .. !

شایـد فـردایی نباشـه …

شایـد شما فـردا نباشیـد …

شایـد اون فـردا نباشـه …

 

این مطلب توسط رضا رضازاده بررسی شده است.
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
3
1 2 3


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)