روز اول که دیدمش بدجوری به من خیره شده بود.بعدا فهمیدم که چشاش چپه و داشته
پیکان مدل57 رینگ اسپورت 2متر اون ورترو نگاه میکرده.....
یه آه از ته دل کشید بعدا فهمیدم آه نبوده و آسم داره.
بهش یواشکی لبخند زدم ولی قیافه ی جدی و مردونش عوض نشد این خودداریش
برام خیلی جذاب بود .بعدا فهمیدم خودداری نبوده و تا اون لحظه تو کف پیکان بوده و
تازه متوجه من شده...........
.
..
.
..
.
..
حس کردم چشمک زد کارش به نظرم بامزه اومد بعدا فهمیدم که تیک داره و پلک زدنش
دست خودش نیست.
اومد یه چیزی بگه از بس هول شده بود به تته پته افتاد بعدا فهمیدم این بشر لکنت زبون
داره.سرش رو از روی شرم پایین انداختو گفت: س س سلام.............
بعدا فهمیدم ازروی شرم نبوده و میخواسته من دندونای زردش رو نبینم/
بعد از یک سری اسم و فامیل بازی ازم پرسید آخرین کتابی که خوندی چی بود؟
گفتم ءاااا یادم نیست گفت چه جالب نویسندش کیه؟
از این تیکه اش خندم گرفت.بعدا فهمیدم که تیکه نبوده و بیچاره اصلا چیزی به اسم IQنداره
.
.
ازش پرسیدم دانشگاه میری ؟گفت آره مدرسه مون تو دانشگاهه .از این شوخ طبعیش
خوشم اومد بعدا فهمیدم که اصلا هم شوخ طبع نیست و منظورش مدرسه افراد استثنایی
توی دانشگاه شهید بهشتی بوده.....
گفت :اگه میشه شمارتو بده که بهت زنگ بزنم .
شمارمو وارد موبایلش کرد اما هیچ وقت زنگ نزد.....
.
.
بعدا فهمیدم کادوی تولد سی سالگیش یه موبایل اسباب بازی بوده که همه جا با خودش
میبرده...........
نکته: چه قدر چیز میشه فهمید..
سوال هوش:این دختره چه جوری این همه چیزو فهمیییییییییید...