فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 2646


درباره من
شناسنامه زندگی
نام:رنج
نام پدر:مشقت
شهرت:اواره
شغل:ولگردی
محل صدور:دنیای فراموش شدگان
شماره شناسنامه:نامعلوم
نام مادر:سلطان غم
نام همسر:گریه
دین:مسلمان
محل کار:شرکت نا امیدی
محل سکونت:شهر مکافات
محکومیت:زندگی کردن
جرم:به دنیا امدن
هدف:دنیای اخرت
تاریخ تولد:هزاروسیصدوهیچ
گروه خونی:نفت سیاه
ادرس:خیابان بدبختی
چهارراه تنهایی
کوچه دربدری
بلوک بی نهایت
ناصر شیخی... (ntbax )    

چقدر سخته .....

درج شده در تاریخ ۹۱/۰۳/۲۲ ساعت 23:41 بازدید کل: 422 بازدید امروز: 100
 

خیلی سخته وقتی آدم یه مدت از کسانی که دوستشون داره و جایی که دوستش داره

وازش خاطره داره دور باشه...به اجبار....

خیلی سخته تحمل حرفهای کسانی که وقتی باهات می حرفن و می خوان آرومت

کنن و وقتی که از مشکلات و سختی هات باهاشون می حرفی، از درد و رنج

دوری های اجباری...

تنها حرفی که می زنن اینه:...

 

امیدوار باش... اینا همش یه روز تموم میشه....

کلمه ی امیدواری گرچه ممکنه آرومت کنه ولی وقتی طرفت که این حرفو بهت

میزنه می بینی...

وقتی می بینی اون حتی ۲روز هم این دوری رو تجربه نکرده و داره حرف

بزرگترها رو واست ترجمه می کنه و میگه...

واقعا اعصابت بهم می ریزه...

دلت می خواد.....

 

چقدر دوست داری و انتظار می کشی که وقتی داری برمی گردی و این فراق داره

تموم میشه با همه چیز از نوع خوبش روبرو بشی...یعنی انتظار نداری واسه اولین

دیدار بعد از مدتها بدترین چیزارو بشنوی و ببینی...

ولی احساس کن اگه اینجوری باشه چی میشه...

اون وقته که با خودت میگی...

کاش بر نمی گشتم...

کاش هنوز درد و رنج فراق روی دلم بود...

و...

کاش برای هیشکی اینجور چیزی پیش نیاد....

کاش همیشه پایان بخش درد و غمهاتون، شروع قسمتهای خوب و شیرین باشه..

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۰۳/۲۲ - ۲۳:۴۱
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (2)