روز و شب با خودت نرو هی ور
با تو هستم ، بله ، شما ... دختر
قلب تو گرچه واقعــا پاک است!
خواهرم خوشگلی خطرناک است
با چنان تیپ و این چنین ترکیب
صــورتی مثــل کاغذ تذهیب ،
وقتی از خانه می زنی بیرون
مرد صدساله می شود دل خون!
متلک بشـــنوی تو از حــــالا
از جوان های بی سر و بی پا
آن یکی با دروغ و صـــد نیرنگ
می دهد وعده های خوب و قشنگ
دیگری گویدت که جانی تو
گز شیـــرین اصفهــــانی تو !
پیــــرمردی یواشکی از پشت
گوید این دخترک مراهم کشت !
نم نمک می روی از راه بـــه در
با همین گفته ها می شوی خر !
سادگی ها تو، یک کمی کم کن
تو خیـــابون حواستــــو جمع کن !
گیرهای سه پیـــچ را ول کن
خوشگلم! ، فکـــر این ارازل کن
این جوان ها تمام ناجورند
آی ماهی!، بپــا همه تورند
پلویی می شوی به یک دوری
سی دی ات پخش می شود فوری
می شوی نقل محفل مردم
سبب عیـش کامل مــــردم
آبرویت به باد خواهد رفت
نه یه خورده ، زیاد خواهد رفت
کار من نیست تا کنم خواهر! ،
امر معروف ، نهی از منــــکر
قصد من نیست تا کنم کیفی
منتها چون که دیدمت حیفی !
گفتم این را بپرسم ای زیبا
که اگر فکر شوهـری حالا؟!
گر چه ناراحتی تو از دستم
من خودم کیس قابلی هستم!