لینک مرتبط: http://www.miyanali.com/paiamnice2000/823
مطلب زیر بهمراه مطالب موجود در صحفه شخصی بنده به کمک دوستان تهیه شده است.البته صحت و درستی اطلاعات نیاز به تحقیق دارد و حتی ممکن است بعضی اطلاعات نادرست و غیر واقعی باشد .اما هدف اصلی از نوشتن این مطالب تهیه یک منبع اطلاعاتی جامع و شامل از میانه است.از دوستان و بازدیدکنندگان عزیز خواهش میشود که اگر اطلاعات مفید بیشتری که صلاح میدانند به این مطلب اضافه شود را در قسمت نظرات و یا بصورت پیغام خصوصی ارسال کنند تا با همکاری هم این مطلب را کامل کنیم.
1:در زمان قدیم چهار بار مراسم چهارشنبه سوری در 4 هفته آخر اسفندماه اجرا میشد .نام اولین مراسم را کول چرشنبه گذاشته بودند و در این روز فقط آتش روشن میکردند.نام چهارشنبه دوم را کوله چهارشنبه گذاشته بودند و در این روز هم فقط آتش روشن میکردند.نام چهارشنبه سوم را یالان چی چرشنبه گذاشته بودند و نام هفته چهرم نیز دوغورچی چرشنبه بود.
2:بعد از هر چرشنبه مردم به نوو اوستی میرفتند و از روی آب میپریدند سپس برمیگشتند به امامزادا داغی(محل دانشگاه آزاد) و با ساز و دهل و ضرنا پهلوانان می رقصیدند وبه سبک پهلوانی کشتی میگرفتند.
در زمان قدیم رسم بود که زنان در چرشنبه سوری لباس قرمز میپوشیدند و هر کسی که اسب داشت با اسب خوش به سمت کوه و جایی که جشن درآنجا برپا است اسب دوانی میکرد.
3:در چرشنبه آخر قورشاخ سالاماخ نمود بیشتری پیدا میکند.رسم است که تازه داماد ها بر روی پشت بام خانه عروس میرود وبندی مانند چادر را آویزان میکند و صاحب خانه چیزی به عنوان هدیه به شال یا چادر وی میبندد
4:چاکیشما:یک نوع بازی مربوط به زمان نزدیک عید است 15 روز مانده به عید تا روز 13بدر مردم با تخم مرغ هایی که با پوست پیاز رنگی شده اند مسابقه شکستن تخم مرغ با قسمت نوک تیز تخم مرغ ها را انجام میدهند.از دیگر شیطنت ها بچه ها اینست که بعد از مشاهده کشتی پهلوانان در مراسم جشن عید به تقلید از پهلوانان با هم کشتی میگیرند.از دیگر شیطنت بچه ها این بود که داخل تخم مرغ را سوراخ و محتوای آنرا خالی میکردند و داخل آنرا با آدامس پر میکردند.اینکار باعث میشد که این بچه بتواند در مسابقه برنده شود.به همین دلیل در ابتدای مسابقه تخم مرغ ها را تست میکردند تا از تقلب جلوگیری کنند.
5:رسم آب پاشی:در 7 تیرماه برای احیا آیین مهر پرستی این مراسم را اجرا میکردند.
یک نفر با زبان شیرین می گفت باییاموز موبایک اولسون.مردم نیز جمع میشدند و به وی عیدی و هدیه میدادند.
6:در قدیم رسم بود هر زارعی که محصول یونجه اش را سین(نوعی آفت)سوراخ میکرد.به نزدیکی قیز قالاسی می رفتند و مقداری از آب سین بلاغی(چشمه ای در دامنه قافلانکوه) در ظرفی جمع میکردند.سپس مقداری از آن آب را بر روی زمین زراعی میریختند.بعد از این کار آفت از بین میرفت.
در قدیم کسانی به نام چوپ چی بودند.هر کس تکه ای در گلویش گیر میکردیا خودش میرفت و یا مقداری پول به شخص عازم میداد تا به آنها بدهند.آنها بعد از گرفتن پول پاهایشان را بر زمین میکوبیدند.بعد از این کار مشکل تکه گیر کرده حل میشد.
7:در قدیم هر کسی زائر میشد مردم وی را با صلوات تا حرم امامزاده اسماعیل(ع) بدرقه میکرند.شخصی با لقب چاووش از جلو زایر میرفت و میگفت(مثلا):علی مشهده گئدیر بیر صلوات چوویرون
8:در قدیم مخصوصا در فصل پاییز به دلیل اینکه هوا بادی بود مردم بادبادک درست میکردند و در آسمان رها میکردند.حتی برخی مواقع شمعی را بر روی بادبادک وصل میکردند و دورادور آن را طوری میبستند تا خاموش نشود.
9:در قدیم رسم بود هنگامی که فرماندار جدید برای شهر انتخاب می شد بزرگان شهر جمع شده و برای خوشامد گویی به دیدار وی میرفتند و مشکلات شهر را برای وی بازگو می کردند از بزرگان شهر میتوان به:حاج تقی مختاری-کریم کلانتری-نیکخواه-کریمیان-صیامی اشاره کرد.
10:در زمان قدیم قسمت بالای سر کودک را اصلاح نمیکردند و هنگامی که عازم مشهد مقدس میشدند در انجا اصلاح میکردند.
11:در زمان قدیم رسم بود که وقتی تگرگ می بارید مردم یک ارسین(سینی) بر روی زمین می انداختند تا بارش تگرگ قطع شود.
12:در قدیم رسم بود که وقتی کسی خطایی میکرد و به محل امامزاده اسماعیل (ع)پناه میبرد کسی حق نداشت بر وی تعرض کند.و او تا در امان بود.
13:در قدیم رسم بود که مردم برای دعای بارش باران به محل مصلی یا مصیب داغی(دانشگاه آزاد)میرفتند و در آنجا فطیر و احسان پخش میکردند.بنا به گفته مردم اعتقاد مردم به اندازه ای بود که تا زمان برگشت مردم به خانه هایشان باران شروع به بارش میکرد.
14:در قدیم رسم بود که پهلوانان مژمه ای(سینی بزرگ)می آوردند و به هرکسی که میتوانست آنرا پاره کند جایزه میدادند.
15:مراسم شیرینی خوران:در مراسم و عروسی ها یک نفر در به انتخاب صاحب مراسم در یک دفتر تمامی هدایا یی را که مهمان ها تقدیم میکردند را بهمراه نام مهمان یادداشت می کرد.در آینده وقتی که صاحب مراسم به مهمانی این افراد دعوت میشد به اندازه هدایای آنها و یا بیشتر از آن مقدار برای آنها هدیه میبرد.
16:در بعضی از روستاهای میانه هنگام فوت یک نفر از اهالی ده دیگر صاحب عزا پول خرج نمیکرد و اهالی روستا هرکدام 10 قرص نان به خانه مرحوم میبردند و به کمک هم یک گاو قربانی کرده و از گوشت حاصل از آن برای مرحوم احسان میکردند.این رسم همچنان در روستاهایی از قبیل شیویار پابرجاست.