مقدمه:
انسان هم همانند موجودات خلق شده برای بقای نسل خود تلاش و زندگی می کند و در این خصوص هر انسانی در اثر ازدواج و غریزی جنسی خود به بقای خود ادامه میدهد، هر انسانی در طول ازدواج خود تعدادی فرزند از پسر و دختر جزو وارث و ادامه نسل او می باشند که بعد از فوت و مرگ آن ها معمولا به دو گروه مالی و معنوی تقسیم می شود اما آنچه اکثر اوقات با شنیدن کلمه ارث در ذهن تصور می شود جنبه ی مالی و به جای گذاشتن مال و اموال از سوی والدین برای فرزندان است.
با ورود اسلام به جهان هستی ، خداوند از طریق پیامبر ، حضرت محمد(ص) ، قواعد و نحوی تقسیم ارث و شرایط و دریافت آن را به مسلمانان در کتاب آسمانی قرآن تنظیم و تشریح کرد که در این خصوص و در ایران که قواعد الهی و اسلامی به عنوان قانون برای نظم و عدالت تدوین شده است. مبحث ارث در قانون مدنی از ماده ی 861 تا ماده ی 949 بیان شده است که سیستم مشاوره حقوقی دادور برای درک و فهم بیشتر با این مواد قانونی به آن پرداخته است.
ارث در لغت به معنای مالی است که از متوفی باقی مانده و در اصطلاح انتقال دارایی شخص متوفی به بازماندگان است که این امر، بدون اراده متوفی و بازماندگان او صورت میگیرد. معنای دیگر ارث، انتقال غیر قراردادی چیزی از شخص به شخص دیگر است.
فردی که بامرگش و یا اثبات مرگ وی اموال و یا حقوقش به دیگران منتقل میگردد که در موضوع ارث به این شخص مورث میگویند که این فرد غالبا یا فرد متوفی است و یا کسی است که به مدت طولانی مجهول المکان بوده و حکم موت فرضی وی صادر گردیده است.
فرد یا افرادی که بعد از مرگ مورث ، امول و حقوق وی را مالک می شوند نیز در تعاریف ارث بنام وارث شناخته می شوند که در خصوص دریافت ارثیه باید دارای شرایط مختلفی باشند که از مهمترین امور مهم در این اشخاص طبق ماده 875 ق.م شرط وراثت زنده بودن در حین فوت مورث است و اگر حملی باشد در صورتی ارث میبرد که نطفه او حین الموت منعقد بوده و زنده هم متولد شود اگر چه فورا پس از تولد بمیرد.
پس زنده بودن در زمان فوت مورث خود شرط اساسی برای ارث بردن می باشد بنابراین جنین چهارماهه که در رحم مادر است که روح در وی دمیده شده است را شامل می شود.
برای درک بهتر مفهوم ارث نیازمند تعاریف چند موضوع است که بیان می کنیم:
متوفی: کسی که فوت کرده است.
ترکه: اموال و مالی است که از متوفی باقی مانده است.
وارث: شخصی است که از متوفی ارث میبرد.
مورث : کسی که از او ارث می برند.
نسبی : ارتباط و اتصال فردی به دیگری به واسطه ولادت شرعی.
سببی : خویشاوندی که بین دو نفر در اثر ازدواج به وجود میآید.
موجب ارث دو امر است : نسب و سبب که در ماده۸۶۱ قانون مدنی (ق.م) بیان کرده است.
ماده ۸۶۲ ق.م اشخاصی که به موجب نسب ارث می برند سه طبقهاند : بنابراین در
طبقه اول: پدر و مادر، اولاد و اولاد اولاد (نوه) طبقه دوم: اجداد، برادر و خواهر و اولاد آنانطبقه سوم: عمهها، عموها، خالهها و داییها و فرزندان آنان
خویشاوندی نسبی به وابستگی شخصی به شخص دیگر از طریق ولادت تعریف می شود چه مستقیم باشد، مانند رابطه پسر و مادر و چه با واسطه باشد، مانند رابطه برادر که به واسطه پدر با یکدیگر خویشاوند هستند.
در این توضیح طبق ماده ی863 ق.م اگر افراد طبقه اول زنده باشند، طبقه دوم ارث نمیبرند همچنین اگر طبقه دوم زنده باشند، طبقه سوم ارث نخواهند برد. در ادامه بحث افرادی که به موجب سبب ارث می برند طبق ماده ی 864 ق.م هر یک از زوجین است که در حین فوت دیگری زنده باشد. هم چنین اگر شخص وارثی نداشته باشد همانطور در ماده۸۶۶ ق.م بیان کرده است اموال باقی مانده از او به حاکم می رسد.
موانع ارث در قانون مدنی به چه کسانی اطلاق می شود؟
1) قتل مورث ( متوفی) : مطابق ماده 880 قانون مدنی قتل از موانع ارث است . بنابراین کسی که مورث خود را عمدا بکشد از ارث او ممنوع می شود ، اعم از این که قتل بالمباشره باشد یا بالتسبیب و منفردا باشد یا ثابت شود افرادی برای قتل از طرف وارث می باشد.
2) کفر : مطابق ماده 881 قانون مدنی بیان می کند کافر از مسلمان ارث نمی برد. اگر در بین ورثه متوفای کافری شخصی مسلمان باشد ، وراثی که کافر هستند ارث نمی برند ، اگر چه از لحاظ درجه و طبقه مقدم بر وارث مسلمان باشند.
3) لعان : اگر مردی انتساب فرزندی به خودش را انکار کند و به زن خود تهمت زنا بزند ، رابطه توارث میان آنها از بین می رود. یعنی بعد از لعان ، زن و شوهر دیگر از هم ارث نمی برند. بعلاوه اینکه رابطه توارث میان فرزند با پدر هم قطع می شود . یعنی نه پدر از فرزندی که او را انکار کرده است ارث می برد و نه فرزند از پدر ارث خواهد برد. در این شرایط ، چنین فرزندی تنها از خویشاوندان مادری خود ارث می برد و متقابلا" خویشاوندان مادری نیز از او ارث خواهند برد.
ولادت از زنا : مطابق ماده 884 قانون مدنی ولد الزنا از پدر ، مادر و اقوام آنان ارث نمی برد. 4)
5) جنین : یکی دیگر از موانع ارث جنین است . مطابق ماده 878 قانون مدنی هرگاه در هنگام فوت مورث ، جنینی وجود داشته باشد که زنده به دنیا آمدن او موثر در تقسیم ارث باشد و به عبارتی مانع از ارث تمام یا برخی دیگر از ورثه باشد ، تقسیم به عمل نمی آید تا وضعیت جنین نیز مشخص شود.
6) غایب مفقود الاثر : به بیانی در ماده 879 قانون مدنی اگر بین وراث ، غایب مفقودالاثر باشد ، سهم او کنار گذاشته می شود تا وضعیت او روشن شود.
7) برده بودن : یکی دیگر از موانع ارث در فقه ، برده بودن است که در حال حاضر با توجه به لغو برده داری ، احکام راجع به آن نیز منتفی است.
نحوی ارث بردن زن و مرد از همدیگر چگونه است؟
ارث زن از اموال مرد به چه صورت می باشد؟
در صورت داشتن فرزند از شوهرش، از او یک هشتم ارث میبرد و چنانچه آن مرد، سه یا چهار همسر دائم داشته باشد، فقط همین یک هشتم بین آنان تقسیم میشود. اگر زن از شوهرش فرزند نداشته باشد، یک چهارم ارث میبرد و نیز اگر مرد چند همسر داشته باشد، فقط همین یک چهارم میان زنان تقسیم میشود. زنی که در ازدواج منقطع(موقت) است ، از همسر متوفایش ارث نمیبرد و چنانچه شوهر آن قبول کرده باشد همسرش که در صیغه اوست، از او ارث ببرد و اثر قانونی ندارد.
موضوع مهمی که در تقسیم ارث زن وجود دارد در ماده 946 قانون مدنی اینگونه تشریح می کند که مرد از تمام اموال همسرش ارث می برد اما زن از اموال منقوله (مانند ماشین و ... ) از هر قبیل که باشد و از ابنیه (ساختمان و بناها) و اشجار(درخت و ... ).
در این راستا در ماده 947 ق.م زن از قیمت ابنیه و اشجار ارث می برد و نه از عین آنها و طریقه تقویم آنست که ابنیه و اشجار با فرض استحقاق بقاء در زمین بدون اجرت تقویم می گردد. با این توضیح در این ماده لذا هرگاه ورثه از اداء قیمت ابنیه و اشجار امتناع کند زن می تواند حق خود با توجه به ماده 948 قانون مدنی از عین آنها(ابینه و اشجار) استیفاء نماید.
ارث مرد از اموال همسرش چقدر و دارای چه شرایطی است؟
در صورتی که زن فرزند نداشته باشد، مرد از زن، یک دوم ارث میبرد و در صورتی که زن فرزند داشته باشد، یک چهارم ارث میبرد. اگر زن بمیرد و وراثی نداشته باشد، شوهر تمام ترکه (اموال) زن را به ارث میبرد. اما اگر شوهر بمیرد و وراثی نداشته باشد، زن همان نصیب خود را میبرد و بقیه دارایی شوهر او همانند اموال بیوراث، به دولت داده میشود.
آیا زن و شوهر بعد از طلاق از هم ارث می برند؟در این خصوص در ماده 943 قانون مدنی بیان داشته که اگر مردی ، همسرش را به طلاق رجعی مطلقه کند و هر یک از آنها قبل از اتمام زمان عدِه فوت کنند، دیگری از او ارث میبرد و اگر فوت بعد از پایان زمان عدِه باشد هیچ یک از دیگری ارث نمیبرد و رابطه توارث منحل میشود.
در توضیح این موضوع با توجه به اینکه در طلاق رجعی امکان مراجعه مرد وجود دارد لذا قانونگذار رابطه زوجیت را در طول این مدت تمام شده ندانسته است ولی در طلاق باین به محض وقوع طلاق و به تبع انحلال رابطه زوجیت، رابطه توارث نیز از میان میرود و زوجین نمیتوانند از یکدیگر ارث ببرند.»
بنابراین در این خصوص حتی در ماده 944 قانون مدنی اگر شوهر در حال بیماری، همسرش را طلاق دهد (هر نوع طلاق) و طی مدت یک سال از تاریخ طلاق به علت همان بیماری فوت کند، زن (همسرش) از وی ارث خواهد برد به شرط آنکه زن در این مدت ازدواج دیگری نکرده باشد.
شرایط و وضعیت ارث جنین در قانون مدنی چگونه است؟
اگر جنین، زنده متولد شود و تقریبا بلافاصله پس از تولد بمیرد، ارث میبرد و اگر تا زمانی که هنوز به دنیا نیامده، مورث بمیرد، زمانی که اموال را تقسیم میکنند، سهم یک پسر را برای او کنار میگذارند.
طبق ماده ۱۱۵۹ قانون مدنی، هر طفلی که بعد از انحلال (پایان یافتن) نکاح متولد شود، ملحق به شوهر است؛ مشروط بر این که مادر هنوز شوهر نکرده و از تاریخ انحلال نکاح تا روز ولادت طفل بیش از ۱۰ ماه نگذشته باشد؛ مگر آن که ثابت شود از تاریخ نزدیکی تا زمان ولادت کمتر از ۶ ماه یا بیش از ۱۰ ماه گذشته باشد.
شرایط ارث بردن افرادای که در حادثه ای باهم فوت می کنند چگونه است؟
در ماده873 قانون مدنی بیان کرده اگر تاریخ فوت اشخاصی که از یکدیگر ارث می برند مجهول و تقدم و تاخیر هیچیک معلوم نباشد اشخاص مزبور از یکدیگر ارث نمیبرند مگر آنکه موت به سبب غرق یا هدم واقع شود که در اینصورت از یکدیگر ارث میبرند.
همچنین بر اساس ماده ۸۷۴ قانون مدنی، اگر اشخاصی که بین آنها توارث باشد، بمیرند و تاریخ فوت یکی از آنها معلوم و دیگری از حیث تقدم و تاخر مجهول باشد، فقط آن که تاریخ فوتش مجهول است از دیگری ارث میبرد.
در رابطه با انتقال ارث به وارث باید به چه مواردی توجه کرد؟
از شرایط انتقال ار ث، این است که باید از فرد فوت شده مالی به جا مانده باشد تا بتوان آن را به دیگری منتقل کرد. همچنین لازم است که بین موروث (فرد متوفی) و وارث، رابطه خویشاوندی وجود داشته باشد.
ماده 868 قانون مدنی بیان کرده که مالکیت ورثه نسبت به اموال متوفی زمانی است که حقوق و دیونی(بدهی) که اموال میت تعلق گرفته ، پرداخت شود که این حقوق و دیون در ماده 869 ق.م از قرار ذیل است:1) قیمت کفن میت و حقوقی که متعلق است به اعیان ترکه مثل عینی که متعلق رهن است. دیون و واجبات مالی متوفی. 2)3) وصایای میت (وصیت های متوفی) تا ثلث(یک سوم) ترکه بدون اجازه ورثه و بیشتر از ثلث با اجازه آنها (وارثین)در این صورت در ماده870 قانون مدنی بیان می کند که حقوق مزبوره در ماده قبل باید بترتیبی که در ماده مزبوره مقرر است تادیه شود و مابقی اگر باشد بین وراث تقسیم گردد.با این حال هر گاه ورثه نسبت به اموال متوفی معاملاتی نمایند مادام که دیون(بدهی) متوفی پرداخت نشده باشد طبق ماده871 قانون مدنی معاملات مزبوره صحیح نبوده و بدهکاران متوفی می توانند آنرا بر هم زنند.
آیا ورثه مسئول پرداخت بدهی های متوفی (شخص فوت شده) هستند!؟
ورثه تحت هیچ شرایطی مسئول پرداخت بدهی های متوفی نیستند. بلکه بدهی های او از ترکه (دارایی و اموال به جا مانده از متوفی) پرداخت می شود و اگر ترکه کفاف تمام بدهی ها نباشد همان مقدار موجود به نسبت میان طلبکاران تقسیم می شود.
اگر دارایی متوفی برای پرداخت بدهی هایش کافی نباشد ورثه مجبور نیستند ثابت کنند که دارایی متوفی کفایت پرداخت بدهی های او را نکرده است. بدهی های متوفی باید به ترتیب پرداخت شود.
این بدهی ها شامل موارد در ماده 869 می باشد که توضیح دادیم، این موارد نیز باید به ترتیب ماده ۲۲۶ قانون امور حسبی پرداخت شود.
آیا فرزندخوانده سهم الارثی دارد ؟
درباره ارث فرزندخوانده باید گفت که فرزندخوانده از زن و شوهری که مادرخوانده و پدرخوانده او محسوب میشوند، ارث نمیبرد و پدر و مادرخوانده نیز از زمره وراث فرزندخوانده نیستند.
شرایط تقسیم سهم ارث چگونه است؟
سهم به فرض : که به فرض فرد در قرآن تصریح شده است. سهم به قرابت که همان موضوع اولو الارحام می باشند. سهم به رد که فرد علاوه بر سهم خود به فرض برده و افزون بر این سهم ، سهمی هم به قرابت می برد مثلا تک دختر نصف ارث خود را به فرض و نصف دیگر را به قرابت می برد.
حجب در ارث به چه معنی است و چه ویژگی های دارد؟
در این بحث که موضوع بسیار مهمی در نحوی تقسیم ارث اموال متوفی هست ، موضوع حجب در ارث بسیار تاثیر گذار می باشد که در ماده ۸۸۶ قانون مدنی تعریف می کند که حجب حالت وارثی است که به واسطه بودن وارث دیگر از بردن ارث کلا" یا جزئا" محروم می شود.
در ماده ۸۸۷ ق.م حجب بر دو نوع است : نوع اول آن است که وارث از اصل ارث محروم می گردد
مثلا" برادرزاده که به واسطه بودن برادر یا خواهر متوفی از ارث محروم می شود یا برادران ابی (پدری) که با بودن برادر ابوینی (پدر و مادری) از ارث محروم می گردند.
نوع دوم آن است که فرض وارث از حد اعلی(سهم بیشتر) به حد ادنی (سهم کمتر) می رسد.
مثلا" اگر مردی فرزند نداشته باشد سهم زن یک چهارم است ولی در صورت داشتن فرزند سهم زن به یک هشتم می رسد.
با این وصاف و توضیح در ماده ۸۸۸ قانون مدنی ضابطه حجب در ارث رعایت اقربیت (نزدیکی) به میت است بنابراین هر طبقه از وراث طبقه بعد را از ارث محروم می نمایند که در موارد بالا تشریح کردیم.
مورد دیگری که استثنا می باشد در ماده ۸۸۹ قانون مدنی در بین وراث طبقه اولی اگر برای میت اولادی نباشد اولاد اولاد او هرقدر که پایین بروند قائم مقام پدر یا مادر خود بوده و با هر یک از ابوین (پدر) متوفی که زنده باشد ارث می برند.
نکته ی مهمی که در حجب است در ماده ۸۹۱ ق.م بیان داشته که وراث ذیل حاجب از ارث ندارند : پدر ، مادر ، پسر ، دختر ، مرد(شوهر) و زن (همسر).
اختلاف نظر علمای شیعه و سنی در خصوص طبقه دوم و سوم ارث چیست؟
به طور کلی وارثان میت (متوفی) در سه طبقه قرار میگیرند:
1) طبقه اول شامل فرزندان و پدر و مادر است.
2) طبقه دوم در مذهب اهل بیت(ع) (شیعه) شامل برادر متوفی ، خواهر متوفی، پدربزرگ و مادربزرگ متوفی است که در صورت عدم وجود فردی از طبقه اول، ارثیه متوفی به طبقه دوم میرسد. ولی در اهل سنت، برادر و خواهر در صورتی ارث نمیبرند که متوفی دارای پدر یا پسر باشد، پس اگر این دو وجود نداشتند، ولی متوفی دارای دختر یا مادر (از طبقه اول) بود، برادر و خواهر (متوفی) با آنها در ارث بردن مشترک خواهند بود.
3) طبقه سوم ارث نیز عبارتند از: عمو ، عمّه ، دایی و خاله است، که در صورت عدم وجود فردی از طبقه اول و دوم، ارثیه متوفی (فوت شده) به طبقه سوم میرسد. ولی در اهل سنت، اگر فردی از طبقه اول و دوم وجود نداشته باشد، با وجود عموی ابوینی(پدر و مادری) و ابی(از طرف پدری) و یا فرزندان آنها، ارثیهای به عموی امی(مادری) و همچنین عمه، دایی و خاله نخواهد رسید.
چرا ارث زن نصف ارث مرد است؟
قبل از پاسخ به این سوال لازم به تذکر است که قاعده ی دو برابر بودن ارث مرد نسبت به زن یک قاعده ی کلی نیست، بلکه در شرع و قانون مواردی وجود دارد که در ارث بردن فرقی میان زن و مرد نیست مانند پدر و مادر که هر دو به صورت مساوی ارث می برند و فرقی میان آن ها وجود ندارد.
یکی از علت های زیاد بودن ارث مرد نسبت به زن این است که نفقه ی زن بر عهده ی مرد است یعنی مرد علاوه بر این که باید مخارج خود را تامین کند موظف است هزینه ی زندگی زن و فرزندان خود را نیز تامین نماید این در صورتی است که مرد دهنده ی نفقه و زن گیرنده ی آن می باشد. در واقع می توان ادعا کرد که آنچه زن از ارث و مهریه نصیبش می گردد، پس انداز اوست، در حالی که سهم الارث مرد صرف مخارج زندگی خود، همسر و فرزندانش می گردد.
در شرع اسلام، تکالیفی بر عهده ی مرد گذاشته شده است که مستلزم صرف مال می باشد همانند هزینه هایی که مرد باید در راه جهاد بپردازد و یا در جایی که یکی از بستگان به صورت خطایی مرتکب قتل یا جرحی شود، مرد به عنوان عاقله، در پرداخت دیه ی مقتول، مسؤولیت دارد. در حالی که زن هیچ مسئولیتی در این زمینه ها ندارد.
گرچه به ظاهر، سهم مرد دو برابر سهم زن است اما در عمل بهره ی واقعی او از ثروت جامعه به مراتب کمتر از زن است. با این وجود که مرد در مقابل ارث بیشتری که می گیرد، مسؤولیت مالی سنگین تری نیز بر دوش دارد ، در یک کلام می توان گفت علت تفاوت ارث زن و مرد به دلیل ایجاد توازن و تعادل میان حقوق و تکالیف هر یک از آنهاست.
آیا متوفی حق دارد وراث را از ارث محروم کند؟
با توجه به آنکه در ماده 837 قانون مدنی ایران، وصیت پدر به محروم کردن فرزند از ارث، صحیح نیست اما با مراجعه به تحلیل و تفسیر حقوقدانان از این ماده و با توجه به قواعد و موازین حقوقی، در صورتی که پدر صراحتاً فرزند خود را از ارث محروم کند، وصیت مزبور باطل است. با این اوصاف هیچ شخصی نمی تواند به موجب وصیت فرزند خود را از ارث محروم یا به بیانی بگویید فلان فرزندم به دلیل وضعیت و شخصیت و اعمالش او را محروم می کنم ، از نظر قانون اعتبار نداشته و اثری ندارد و همانند آنچه در قانون به او سهم الارث تعلق می گیرد ، می تواند آن را مطالبه کند.
مراحل رسیدگی به تقسیم ارث طبق قانون :
برای جلوگیری از بروز اختلاف میان وراث ، وارثین باید اقدام به انجام انحصار ورثه نمایند و سپس بعد از تکمیل مراحل انحصار ورثه اقدام به تقسیم ارث به میزان سهم خود نمایند و برای سهولت با مراجعه به دادگاه اقدام کنند.
تقسیم ارث از طریق دادگاه چه مراحلی دارد:
در این راستا برای تقسیم ارث از طریق دادگاه ابتدا باید برخی اصطلاحات حقوقی را تعریف نماییم.
انحصار وراثت:
هر وراثی که مدعی سهم ارث باشد باید با مراجعه به شورای حل اختلاف آخرین محل سکونت متوفی نسبت به اخذ گواهی انحصار ورثه اقدام کند و مدارک شناسایی خود و گواهی فوت و شناسنامه متوفی و لیست اموال و وراث را همراه با گواهی مالیات بر ارث را به این شورا تحویل دهد بدیهی است که اقدام کردن یکی از وراث برای این کار کافی می باشد و صحیح تر می باشد که یکی از وراث به وکالت از بقیه اقدام به این کار کند و بدین صورت این وظیفه از دیگران ساقط می گردد.
شورای حل اختلاف بعد از اخذ مدارک اقدام به درج آگهی در روزنامه می نماید و چنانچه بعد از یک ماه از درج آگهی کسی مراتب اعتراض خود را اعلام ننماید گواهی انحصار ورثه صادر می گردد و این وراث بعد از صدور گواهی مسئول پرداخت بدهی متوفی نیز خواهند بود.
مهر و موم کردن ارثیه
تا زمانی که گواهی انحصار ورثه صادر گردد هیچ یک از وراث حق دخل و تصرف و انتقال اموال متوفی را نخواهند داشت و این مهر و موم طبق حکم دادگاه خواهد بود و بعد از صدور گواهی از بین خواهد رفت.
لیست ارثیه
در زمان بررسی درخواست گواهی انحصار ورثه شورای حل اختلاف اقدام به تهیه ی فهرست اموال و دارایی های متوفی خواهد کرد و بدهی های متوفی نیز مدنظر گرفته خواهد شد و در درج آگهی در روزنامه هم لیست اموال و بدهی های متوفی منظور میگردد.
تقسیم ارثیه
بعد از اخذ گواهی انحصار ورثه از سوی شورای حل اختلاف طبق ماده ی ۸۶۸ قانون مدنی شرط انتقال مالکیت اموال به وراث پرداخت دیون(بدهی) متوفی می باشد و این کار باید با نظارت دادگاه صالح انجام گیرد. بنابراین طبق قانون پس از پرداخت دیون سهم الارث هر یک از وراث مشخص می گردد بر اساس سه نوع طبقه بندی وراث بر اساس خویشاوندی با متوفی میزان سهم هر کدام مشخص می گردد و در صورت نبود هیچ فردی از هر طبقه نوبت به افراد طبقه بعد می رسد.
اما اگر وراث بدون مراجعه به دادگاه و با توافق بین خود اقدام به تقسیم اموال متوفی کنند قانون این کار را باطل نمی داند به شرط آنکه سهم دیون متوفی را پرداخت کرده باشند و در این خصوص کسی از بدهکاران از آنها در دادگاه شکایت ننماید.