فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 414


درباره من
7/91


20/2/92

20/10/92

berceus
teh



shahrivar














ء ، ء

، ِ




طی
..
...
و من دارم میمیرم
امضا : bikhial peigir nabash

ashkan fadaee
bahram



خوشبختی یعنی
با سوتین بکوبه تو صورتت بگه: پاشو دیوث این ممه ها از دهن افتاد



فقط یه چت باز میفهمه یعنی چی
من الان تو ذهنم بهش فکر کردم یا واقعا گفتم؟


mehrad asi (pangol )    

مادرم

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۵/۲۵ ساعت 19:34 بازدید کل: 122 بازدید امروز: 122
 

مادرم
چرا به اتاقم نمیایی؟ چرا سری به من نمیزنی؟می دانم اتاقم بوی سیگار می دهد ...
می دانم از در و دیوارش خاکستر غم می بارد ...
مادرم
نمی دانی که درد درونم فقط با کامهای حبس شده در سینه ام آرام می گیرد ...
مادرم
نمیدانی که اتاقم زیر سیگاری کوچکی شده که روزهای آتش گرفته ی
زندگی ام را درونش خاموش می کنم ...
مادرم
سری به من بزن...می دانم که صدای سرفه هایم عذابت میدهد ...
می دانم که کبودی لبهایم اشک به چشمانت می نشاند ...
مادرم
من هم روزی پسر شاد تو بودم ... یادت که هست ... ؟! ولی روزگار خاکستری مرا
خاکستر نشین کرد ... تنها شدم ... ! شکستم ... !
آنقدر که آینه هم مرا دیگر نمی شناسد ...
به جز سیگارم ...
سنگ صبور شبهای بی تابی ام ...
رفیق روزهای تاریک و تلخم ... کسی برایم نمانده ...
مادرم
سری به من بزن ... منو سیگارم انقدر تنها مانده ایم که
هر دو بوی رخوت مرگ می دهیم....

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۳/۰۵/۲۵ - ۱۹:۳۵
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)