هرگز
در درسترس بودنت دیگر برایم ارزش ندارد
اکنون نه مشترک هستی و نه مورد نظر
إز ساختار دنیا اطلاعی ندارم؛من هم دوست دارم دنیای کسی باشم ؛
هرگز نفهمیدم فراموش کردن درد داشت ًًً یا فراموش شدن
به هر حال دارم فراموش میکنم فراموش شدنم را---
... تاریخ درج: ۹۳/۰۲/۰۴ - ۲۲:۲۰( 13 نظر , 184
بازدید )
و اگر غم اندکی مجال دهد... یک عاشقانه نه خیلی خالی از اندوه،
از آویشن و اندوه...
با اینکه چون ماری درون آستین بودند
زیباترین شبهای من روی زمین بودند
چشمانت، آن الماسهای قهوهای یک عمر
با چشمهای خواب و بیدارم عجین بودند
هر چند آخر زهر خود... تاریخ درج: ۹۳/۰۱/۲۳ - ۲۲:۳۴( 24 نظر , 161
بازدید )
به همه خاطـره هایم گره ی کور زدم به یکی انگ و دگر وصله ی ناجور زدمتو شدی منکـر ما بودن ما اینهمه سال همه بر خیل خوش خاطرم هاشور زدمازهمان دم که پرید عطر وجودت ز تنم مـُـردم و بـر بدنم یکـسـره کافــور زدملب من نو... تاریخ درج: ۹۲/۱۲/۲۶ - ۱۶:۱۴( 13 نظر , 117
بازدید )