فراموش کردم
رتبه کلی: 5100


درباره من
دلتنگم
-  هنوز هم گاهی دلتنگ میشوم نه برای تو!!! برای کسی که فکر میکردم توی می دونی دلتنگی یعنی چی؟   - دلتنگی یعنی اینکه بشینی با یادش به خاطراتت فکرکنی اونوقت یه لبخند بیاد رو لبت... ولی چند لحظه بعد شروع اشک های لعنتی...!   - دلتنگ نشدی ببینی چگونه خوبترین خاطره ها بی رحم ترینشا...
تاریخ درج: ۹۳/۰۱/۲۸ - ۱۵:۵۳ ( 0 نظر , 122 بازدید )
دلتنگی
یه وقتایی هست که:  نه عکسش ارومت میکنه نه صداش نه خاطراتش فقط باید خودش باشه خود لعنتیش بغلش کنی وبگی بی معرفت دلم برات تنگ شده ...
تاریخ درج: ۹۳/۰۱/۲۸ - ۱۵:۲۴ ( 2 نظر , 118 بازدید )
اهای بعضیا..........
  به بعضیا باس گفت: زاقارت شما پرچمت با، لاس... بالاس....... اونجا جا لباس زیره ماس..... مابالا سرمون خداس..... مث شما نیستیم همه جا پلاس.... واسه خودیا نزار کلاس..... پس دیگه هیچ وقت نکن خودتو با ما قیاس........
تاریخ درج: ۹۳/۰۱/۱۷ - ۱۲:۰۰ ( 4 نظر , 129 بازدید )
سکوت
سکوت کمر فکرم را شکست... خسته ام از تظاهر به: خندیدن.. به بودن.. به ایستادگی.. به صبر... اینجا پراست از ادم های که مرا نمیفهمند وفقط ترجمه ام میکنند...  آن هم به زبان خودشان......
تاریخ درج: ۹۳/۰۱/۱۷ - ۱۰:۵۸ ( 2 نظر , 133 بازدید )
بفهم عاشقت بود...
اون دختر معصوم ... مریم مقدس...قدیسه یک شهر .... عاشقت بود شبی که هجوم شهوتتت بکارتش را درید ... عاشقت بود تمام لحظه هایی که هوس هایت قداستش را به تاراج میبرد... عاشقت بود وقتی معصومانه برای معصومیت از دست رفته اش اشک میریخت ... عاشقت بود وقتی فاتحانه به دردهایش میخندیدی ... عاشقت بود . . . ...
تاریخ درج: ۹۳/۰۱/۱۷ - ۱۰:۵۲ ( 7 نظر , 138 بازدید )
بی راهه
  یک زمان غافل شدم صد سال راهم دور شد اینقدر بیراهه رفتم تا دوچشمم کور شد در دیاری که در ان نیست کسی یار کسی یا رب ای کاش نیفتد به کسی کار کسی...
تاریخ درج: ۹۲/۰۴/۳۰ - ۱۵:۳۱ ( 1 نظر , 144 بازدید )
درد دل با خدا
    گفتم خدایا از همه دلگیرم . گفت: حتی از من؟! گفتم خدایا دلم را ربودند. گفت: پیش از من؟! گفتم خدایا چقدر دوری. گفت: تو یا من؟! گفتم خدایا تنهاترنم. گفت: پس من...؟! گفتم خدایا کمک خواستم. گفت: از غیر من؟! گفتم خدایا دوستت دارم. گفت: بیش از من...؟!  ...
تاریخ درج: ۹۲/۰۴/۲۸ - ۱۴:۵۷ ( 5 نظر , 124 بازدید )
عشق واقعی (دوستم داری؟) - انجمن داستان کوتاه
دوستم داری؟ دختر پسری با سرعت120کیلومتر سوار بر موتور سیکلت دختر:آروم تر من میترسم پسر:نه داره خوش میگذره دختر:اصلا هم خوش نمیگذره تو رو خدا خواهش میکنم خیلی وحشتناکه پسر:پس بگو دوستم داری دختر :باشه باشه دوست دارم حالا خواهش میکنم آروم تر پسر:حالا محکم بغلم کن(دختر بغلش کرد) پسر:میتونی کل...
تاریخ درج: ۹۲/۰۴/۲۰ - ۱۶:۴۴ ( 3 نظر , 118 بازدید )
چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir
کاربران آنلاین (0)