آخرین خبر/ جشن و بازی صعود به جام جهانی 2022 با همه 5 دوره قبلی رسیدنمان به بزرگترین فستیوال فوتبالی دنیا، فرق داشت.
به گزارش فوتبالی، این بار، جشن صعود با حضور همه «مردم» ایران رقم خورد؛ هم مردان و هم زنان. هیچ اتفاقی هم نیفتاد به جز صعود به جام جهانی و شادی بی حد و حصر روی سکوها!
* چه کاپیتانی
این بیتردید بهترین نمایش علیرضا جهانبخش در تیم ملی بود در تمامی دوران حضورش. شماره 7 برابر عراق یک کاپیتان واقعی بود که دههها نداشتیم: کسی که با بازیکنان دیگر حرف بزند، به آنها ایراد بگیرد و مهمتر از همه، یک رهبر واقعی درون زمین باشد. یک پاس گل (چه پاسی؛ از یک سوم خودی به یک سوم حریف با سپری کردن مسیری 35 متری)، 4 شوت داخل چارچوب (که حتی وقتی دروازهبان هم برابرشان تسلیم شد، سد محکمی به نام تیر دروازه جلویش ایستاد) و از همه مهمتر، بردن 11 رویارویی یک در برابر یک. دیدن چنین بازیکنی با بازوبند کاپیتانی فوقالعاده لذتبخش است.
* چه زوج دفاعی
با زوج خلیلزاده و کنعانیزادگان، تیم ملی در جام جهانی قطعا به مشکل میخورد. زوجی که در هر بازی، باید گاف بدهند و آرامشبخش نباشند. عجله زیاد، تصمیمهای عجیب و غریب، میل بالا به خشونت بیپروا و حتی جایگیریهای اشتباه این دو نفر، تیم ملی را در هر بازی تا لبه پرتگاه میبرد. در همین بازی با عراق، خلیلزاده و کنعانیزادگان حتی در دفع توپهای ساده هم اشتباه داشتند و جالب اینکه مدام بر سر بازیکنان دیگر، فریاد میزدند. شاید بتوان درباره این زوج از توصیف هر بازی بدتر از بازی قبلی استفاده کرد. تیم ملی به شدت نیازمند تغییر در این قسمت زمین است. این دو نفر در کنار یک لیدر، بهترین روزهایشان را سپری می کنند ولی در کنار هم به دلیل نوع بازیشان، بیشتر به سود حریف هستند.
* تیم دوتکه
تیم اسکوچیچ فاقد کیفیت متعادل است؛ هم در تقسیم افقی و هم در تفکیک عمودی. در سمت راست، محرمی هنوز نتوانسته زوج خوبی در کنار بازیکن جلوترش (جهانبخش یا قلیزاده) بسازد. این زوج برابر عراق کمتر در فضاسازی برای هم موفق بود. در سمت چپ اما همه چیز روی روال است: مثلث نورافکن، امیری و جهانبخش به راحتی قادر است هر تیمی را از سمت راستش واژگون کند. نیمه هجومی تیم ملی، هیچ نقصی ندارد اما در فاز دفاعی، لرزان هستیم. این لرزش هم به دلیل کیفیت پایین مردانی است که بین دروازهبان و سعید عزتاللهی بازی میکنند.
* زندگی جدید
تیم ملی در حال گذار از یک مقطع است که سوی قبلیاش، قاره کهن است و سوی جلوییاش، فوتبالی مدرنتر. قاره آسیا روی کاکل 5 تیم ایران، عربستان، کرهجنوبی، ژاپن و استرالیا میچرخد و سهمیه 5/4 تیمی فعلی یعنی همه غولها به جام جهانی میرسند. این یعنی افق دید فوتبال ایران باید تغییر کند و از رسیدن به جام جهانی به انجام حداقل 4 بازی در این رویداد، تبدیل شود. مهمترین کاتالیزور در این فعل و انفعال، بازیهای تدارکاتی است. تیم ملی باید تیمهای خوب شاخ در شاخ شود: تیم خوب یعنی انتخاب درست و دقیق. وقتی میدانیم از بین مصر یا سنگال، از بین ایتالیا یا پرتغال یا ترکیه و از بین روسیه یا لهستان، تنها یک تیم راهی جام جهانی میشود، یعنی چراغهای چشمکزن و تابلوهای راهنمای مسیر واضح هستند و با بهترین کیفیت، نشان میدهند باید با چه تیمهایی بازی کنیم: آنهایی که قدرتمند هستند ولی به جام جهانی نمیرسند. این مسیر است که باعث میشود تیم ملی از تکیه بر یک ترکیب تقریبا ثابت دور شده و نیمکتش را به سطح تیم اصلی برساند.