فراموش کردم
رتبه کلی: 1917


درباره من
sana TFG
4ome riyaziye farzanegan
1374/4/22
*********************
بگذار هر روز رویایی باشد در دست
بگذار هر روز عشقی باشد در دل
بگذار هر روز دلیلی باشد برای زندگی...
sana_parniyan95 (parniyan95 )    

روز اول...(سروده ای از خودم)

درج شده در تاریخ ۹۱/۰۱/۲۴ ساعت 18:05 بازدید کل: 332 بازدید امروز: 54
 

    سلام دوستان!اگه شعرم رو بخونید و نظر بدین ممنون میشم!

    انتقاداتتون خیلی بهم کمک میکنه!نظرتون برام مهمه...

    

 

   روز اول...

تنها خیالت

در یک شب خیس،

میدهد تسکین دل آشفته و بی طاقتم را...

در شبی که کوچه از اشک فلک خیس است،

می زنم فریاد چون زوزه ی باد

ناله هایم می شکافد قلب سرخ ساعتم را...

* * *

ثانیه در گوش من می خواند آواز گذر کردن

لیک من با قلبی از شوق و امید،

با چراغی کز فروغش می تراود شور رقصیدن،

مانده ام چشم به راهت!

بسی گل های سرخ

بسی یاس و اقاقی کشته ام در روز های انتظارت!

* * *

یاد دارم!روز اول که نگاهم به نگاه تو گره خورد

عشق در عمق دلم زمزمه کرد:

"یافتی گمشده ی کوچه ی تقدیرت را..."

چشمم

جز روشنی برق دو یاقوت رخت،هیچ ندید!

قاب کردم به دلم با عشق،تصویرت را...

* * *

زان پس زندگی ام هم پرشده از چهره ی تو!

عشق تو،خاطر تو،خنده ی تو!

گرچه گاهی مرغ دل

پر میکشد سوی اقاقی ها ولی

نمی یابد سرایی جز دروغ!

میشتابد سوی چشمان فریبنده ی تو!

* * *

با تو ای همنفس زیبارو!

ثانیه ثبت زمان یادش نیست

می نگارد لحظه های به تو بودن را!

او میاموزد به ما

لحظه های روز اول را،به خاطرها سپردن را...

      

                                                               با تشکر _ سنا 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۰۱/۲۴ - ۱۸:۰۵
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)