فراموش کردم
اعضای انجمن(686) مقررات انجمنهای سایت ارتباط با مدیر انجمن
جستجوی انجمن
مریم عبادیان (parnya )    

داستانک طنز و خنده دار مفهومی

منبع : http://payamak-sms.persianblog.ir/
درج شده در تاریخ ۹۲/۰۴/۲۰ ساعت 17:21 بازدید کل: 269 بازدید امروز: 103
 

یه بنده خدایی نشسته بود، داشت فوتبال تماشا که یهو فرشته مرگ اومد پیشش
فرشته مرگ گفت: الان نوبت توعه که ببرمت...
بنده خدا با حالتی آشفته گفت: داداش! اگه راه داره بی خیال ما شو، بذار برا آینده
فرشته مرگ گفت: نه، به هیچ عنوان راه نداره. همه چیز طبق برنامه‌ست. طبق لیستی که به من دادن، الان نوبت شماست.
بنده خدا گفت: حداقل بذار یه شربت برات بیارم خستگیت در بره، بعد من رو قبض روح کن.

فرشته مرگ گفت باشه و بنده خدا رفت تا شربت بیاره...توی شربت چند تا قرص خواب آور انداخت... فرشته مرگ وقتی شربتو خورد، به خواب عمیقی فرو رفت... بنده خدا هم از فرصت استفاده کرد و لیست رو برداشت، اسمش رو پاک کرد و به آخر لیست اضافه کرد و منتظر شد تا فرشته مرگ بیدار شه...

فرشته مرگ وقتی بیدار شد گفت: دمت گرم داداش! حسابی حال دادی، خستگیم در رفت... به خاطر این لطفتت منم فعلا بی خیالت میشم و میرم از آخر لیست شروع میکنم.

نتیجه اخلاقی:

سر هر کسی رو میشه کلاه گذاشت الا سر مرگ...

این مطلب توسط رضا رضازاده بررسی شده است. تاریخ تایید: ۹۲/۰۴/۲۰ - ۱۷:۲۷
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
1 2


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)