منبر از پشت شیشه ی مسجد
چشمش اُفتاد و دید چوبه ی دار
عصبی گشت و غیضی و غضبی
بانگ بر زد که ای خیانت کار
تو هم از اهل بیت ما بودی
سخت وحشی شدی و وحشت بار
نرده ی کعبه حرمتش کم بود؟
که شُدی دار شحنه، شرم بدار
ما سرو کارمان به صلح و صلاح
تو به جُرم و جنایتت سر و کار
دار، بعد از سلام و عرض ادب
...
تاریخ درج:
۹۳/۰۳/۳۰ - ۱۸:۲۸ 1 نظر , 170
بازدید