فراموش کردم
رتبه کلی: 31


درباره من

اون یکی اکانتم فینگیلی مینگیلی (ویژه) ست

*******************
چقدر خوشحال بود شیطان زمانی که سیب را چیدم...
گمان میکرد فریبم داده...
نمیدانست تو پرسیده بودی:
مرا بیشتر دوست داری یا بهشت را!!

AAAAAAAAAAAA

این روزها اگر زیاد وفا دار باشی با سگ اشتباهت میگیرند...!

AAAAAAAAAAAA

دوستت دارم هایت را پس میدهم بر دلم سنگیی میکند این همه دروغ!

AAAAAAAAAAAA

به پشت سر نگاه میکنم
شاید هنوز کسی مرا دوست داشته باشد
اما افسوس...
همه کاسه اب بدست،منتظر رفتن من هستند!!!

AAAAAAAAAAAA

برگرد یادت را جا گذاشته ای
نمیخواهم عمری در این ارزو باشم که برای بردنش برمیگردی!!!

AAAAAAAAAAAA

خدایا تو گفتی حق انتخاب داری...
کو؟!
پس چرا انتخابم در اغوش دیگریست!!!

AAAAAAAAAAAA

گاهی انقدر مهربان میشوی که نمیدانم کجا باید دنبال دسته گلی که به اب داده ای بگردم!!!

AAAAAAAAAAAA

حسرت چیزی نیست که بخورم!
حسرت چیزیه که به دلت میزارم!!!!

AAAAAAAAAAAA

انقدر به مردم این زمانه بی اعتمادم که میترسم هرگاه از شادی میپرم..
زمین را از زیر پایم بکشند!!

AAAAAAAAAAAA

پروانه من در تاری افتاد که
عنکبوتش سیر است!
نه می تواند پرواز کند
نه میمرد!

AAAAAAAAAAAA

چ شباهت متفاوتی است بین ما...
تو دل شکسته ای
و
من دلشکسته!!!

AAAAAAAAAAAA

اگر توانستی به کسی خیانت کنی او را احمق فرض نکن!
مشکل توست که لیاقت اعتماد نداری!!!!

AAAAAAAAAAAA




************************
اخلاقم گنده ؟ به خودم مربوطه ! غرورم از حد گذشته ؟ به خودم مربوطه ! تمام زندگیم خودخواهانه ست؟ زندگی خودمه ! از عده ای متنفر شدم ؟ به خودم مربوطه ! دوس دارم تنها باشم ؟ حسِ خودمه ! دوباره عاشق شدم ؟ دلهِ خودمه ! نگاهم به نگاهه اون دوخته ست ؟ چشمای خودمه ! از روابط فامیلیه الکی خوشم نمیاد ؟ سلیقه ی خودمه ! صدای خنده هام از حد عادی بلندتره ؟ خوش حالی خودمه ! با یه تلنگری به هق هق میفتم ؟ دردِ خودمه ! عده ای را به فراموشی سپردم ؟ حافظه ی خودمه ! دلم می خواد این جوری باشم مجبور به تحمل من نیستید . راحتم بذارید ، زندگیه خودمه!

************************

نگاهت مثل باران بود و من مثل کویر!
کویر عاشق باران است اما بدون باران هم دوام می اورد پس برو بمیر!

AAAAAAAAAAAAAAAAAAAAA

خدایا یک مرگ بدهکارم و هزار ارزو طلبکار
خسته ام یا طلبت را بگیر یا طلبم را بده!

AAAAAAAAAAAAAAAAAAAAA

زیاد فرقی نکرده است.خودش است فقط کسی که کنارش است من نیستم!

AAAAAAAAAAAAAAAAAAAAA

زخم هایت را پنهان کن اینجا مردم زیادی بانمک اند!!!!

AAAAAAAAAAAAAAAAAAAAA

توی رابطه هایم گاهی سنگ می
اندازم تا عمق اش را بفهمم!!

AAAAAAAAAAAAAAAAAAAAA

دار بزن خاطرات کسی رو که تو رو دور زده

AAAAAAAAAAAAAAAAAAAAA

سوت پایان را بزن من حیف هرزگی تو و احمق بودن خودم نبودم!

AAAAAAAAAAAAAAAAAAAAA

از دستم رفتی...
کاش از دلم هم میرفتی!

AAAAAAAAAAAAAAAAAAAAA

ار بزن خاطرات کسی را که تو را دور زده!

AAAAAAAAAAAAAAAAAAAAA

هنوز هم دلتنگ میشوم نه برای تو برای کسی که فکر میکردم تو هستی!!!!

AAAAAAAAAAAAAAAAAAAAA

کوچ پرندگان به من اموخت زمانی که رابطه ها سرد است باید رفت!

فینگیلی مینگیلی (pastil2 )    

داستان عشقی واقعی

درج شده در تاریخ ۹۱/۰۳/۳۱ ساعت 20:21 بازدید کل: 597 بازدید امروز: 81
 

 

سر کلاس درس معلم پرسيد: هي بچه ها چه کسي مي دونه عشق چيه؟
هيچکس جوابي نداد همه ي کلاس يکباره ساکت شد همه به هم ديگه نگاه مي کردند ناگهان لنا يکي از بچه هاي کلاس آروم سرشو انداخت پايين در حالي که اشک تو چشاش جمع شده بود. لنا 3 روز بود با کسي حرف نزده بود بغل دستيش نيوشا موضوع رو ازش پرسيد ، بغض لنا ترکيد و شروع کرد به گريه کردن معلم اونو ديد و گفت: لنا جان تو جواب بده دخترم ، عشق چيه؟
لنا با چشماي قرمز پف کرده و با صداي گرفته گفت: عشق؟
دوباره يه نيشخند زدو گفت: عشق...


ببينم خانوم معلم شما تابحال کسي رو ديدي که بهت بگه عشق چيه؟
معلم مکث کردو جواب داد: خوب نه ولي الان دارم از تو مي پرسم
لنا گفت: بچه ها بذاريد يه داستاني رو از عشق براتون تعريف کنم تا عشق رو درک کنيد نه معني شفاهيشو حفظ کنيد


من شخصي رو دوست داشتم و دارم ، از وقتي که عاشقش شدم با خودم عهد بستم که تا وقتي که نفهميدم از من متنفره بجز اون شخص ديگه اي رو توي دلم راه ندم براي يه دختر بچه خيلي سخته که به يه چنين عهدي عمل کنه.


گريه هاي شبانه و دور از چشم بقيه به طوريکه بالشم خيس مي شد اما دوسش داشتم بيشتر از هر چيز و هر کسي حاضر بودم هر کاري براش بکنم هر کاري...
من تا مدتي پيش نمي دونستم که اونم منو دوست داره ولي يه مدت پيش فهميدم اون حتي قبل ازينکه من عاشقش بشم عاشقم بوده چه روزاي قشنگي بود sms بازي هاي شبانه صحبت هاي يواشکي ، ما باهم خيلي خوب بوديم عاشق هم ديگه بوديم از ته قلب همديگرو دوست داشتيم و هر کاري براي هم مي کرديم


من چند بار دستشو گرفتم يعني اون دست منو گرفت خيلي گرم بودن ، عشق يعني توي سردترين هوا با گرمي وجود يکي گرم بشي ، عشق يعني حاضر باشي همه چيزتو به خاطرش از دست بدي ، عشق يعني از هر چيزو هر کسي به خاطرش بگذري


اون زمان خانواده هاي ما زياد باهم خوب نبودن اما عشقه من بهم گفت که ديگه طاقت ندارم و به پدرم موضوع رو گفت


پدرم ازين موضوع خيلي ناراحت شد فکر نمي کرد توي اين مدت بين ما يه چنين احساسي پديد بياد ولي اومده بود پدرم مي خواست عشقه منو بزنه ولي من طاقت نداشتم ، نمي تونستم ببينم پدرم عشقه منو مي زنه.


رفتم جلوي دست پدرم و گفتم پدر منو بزن اونو ول کن ، خواهش مي کنم بذار بره


بعد بهش اشاره کردم که برو ، اون گفت لنا نه من نمي تونم بذارم که بجاي من تورو بزنه من با يه لگد اونو به اون طرف تر پرتاب کردم و گفتم بخاطر من برو... و اون رفت و پدرم من رو به رگبار کتک بست


عشق يعني حاضر باشي هر سختي رو بخاطر راحتيش تحمل کني


بعد از اين موضوع عشقه من رفت ما بهم قول داده بوديم که کسي رو توي زندگيمون راه نديم اون رفت و از اون به بعد هيچکس ازش خبري نداشت اون فقط يه نامه برام فرستاد که توش نوشته شده بود:

 


لناي عزيز هميشه دوستت داشتم و دارم ، من تا آخرين ثانيه ي عمر به عهدم وفا مي کنم ، منتظرت مي مونم ، شايد ما توي اين دنيا بهم نرسيم ولي بدون عاشقا تو اون دنيا بهم مي رسن پس من زودتر مي رمو اونجا منتظرت مي مونم


خدا نگهدار گلکم مواظب خودت باش
دوستدار تو(ب.ش)

 


لنا که صورتش از اشک خيس بود نگاهي به معلم کرد و گفت: خوب خانم معلم گمان مي کنم جوابم واضح بود
معلم هم که به شدت گريه مي کرد گفت: آره دخترم مي توني بشيني
لنا به بچه ها نگاه کرد همه داشتن گريه مي کردن ناگهان در باز شد و ناظم مدرسه داخل شد و گفت: پدرو مادر لنا اومدن دنبال لنا براي مراسم ختم يکي از بستگان
لنا بلند شد و گفت: چه کسي؟
ناظم جواب داد: نمي دونم يه پسر جوان
دستهاي لنا شروع کرد به لرزيدن ، پاهاش ديگه توان ايستادن نداشت ناگهان روي زمين افتاد و ديگه هم بلند نشد
آره لناي قصه ي ما رفته بود ، رفته بود پيش عشقش ومن مطمئنم اون دوتا توي اون دنيا بهم رسيدن...
لنا هميشه اين شعرو تکرار مي کرد

 


خواهي که جهان در کف اقبال تو باشد؟ خواهان کسي باش که خواهان تو باشدیه داستان گریه دار واقعی
خواهي که جهان در کف اقبال تو باشد؟ آغاز کسي باش که پايان تو باشد

 

 


بدترين شرايط زندگي ما آرزوي خيلي هاي ديگه است...

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۰۵/۲۳ - ۱۱:۰۷
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
MaHDi va MaHDiII(mahdi15 )
۹۱/۰۴/۰۱ - 09:38
ممنون مرسی
anakarnina(mahtab11 )
۹۱/۰۴/۰۸ - 20:54
احسان197875(Ehsan197875 )
۹۱/۰۴/۰۹ - 23:01
دوستشون دارم
بچه ها يكي، يكي رو ميخواد امايكشون اون يكي رو نمي خواد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
یکی مثل همه(avinar )
۹۱/۰۴/۲۰ - 00:18
خدا................. این داستان درد من بود . ممنونتم خیلی قشنگ بود
الین ایلدار(AILIN )
۹۱/۰۴/۲۲ - 23:34
یکی من و دوس داشت منم همین طور. اما من ابراز نکردم . و اون ...

حالا خیلی خیلی ... پشیمونمم. الان من یه عاشق حسرت خوردم
ممنون از مطلبتون.
سهراب رمضانی(mtns )
۹۱/۰۴/۳۱ - 21:46
بسیار مطلب جالبی بود ممنون که زحمت میکشین این مطالبو میزارین
فینگیلی مینگیلی(pastil2 )
۹۱/۰۶/۰۹ - 20:09
ممنون دوست نداشتم کریه کنید
فینگیلی مینگیلی(pastil2 )
۹۱/۰۶/۰۹ - 20:13
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (2)