 |
رتبه کلی: 3332
|
|
|
......
این روزا نزدیکای تولد یکی هست که خیلی خوب بود میدونین چرا بود نه اینکه الان بده واسه اینکه دیگه نیست که بهش بگم تولدت مبارک اون کسی که یه دوست خوب بود کسی که بهترین تولد عمرم واسم گرفت.
یه دوست خوب . کاش الانم بود ... تاریخ درج: ۹۲/۰۷/۲۲ - ۲۲:۵۴
( 1 نظر , 176
بازدید )
آدمها
آدم هـا می آینـد….زنـدگی می کننـدمی میـرنـد و می رونـد …امـا فـاجعـه ی زنـدگی ِ تــوآن هـنگـام آغـاز می شـودکـه آدمی می رود امــا نـمی میـرد!مـی مـــانــدو نبـودنـش در بـودن ِ تـوچنـان تـه نـشیـن می شـودکـه تـــو می میـری ،در حالـی کـه زنــده ای …... تاریخ درج: ۹۲/۰۷/۲۲ - ۲۲:۴۶
( 1 نظر , 136
بازدید )
............
قلب من در هر زمان خواهان توست
این دو چشم عاشقم مهمان توست
گرچه لبریز از غمی درمانده ای
این نگاهم در پی در مان توست
در میان ظلمت شبهای غم
چلچراغ قلب من چشمان توست
در کنارم لحظهاای آسوده باش
همدم دستان من داستان توست
... تاریخ درج: ۹۱/۰۵/۱۸ - ۱۳:۳۷
( 1 نظر , 365
بازدید )
مشکلات زندگی
استادی در شروع کلاس درس، لیوانی پر از آب به دست گرفت و آن را بالا گرفت که همه ببینند. بعد، از شاگردان پرسید: به نظر شما وزن این لیوان چقدر است؟ شاگردان جواب دادند: " 50 گرم ، 100 گرم ، 150 گرم "
استاد گفت: من هم بدون وزن کردن، نمی دانم دقیقا وزنش چقدر است. اما سوال من این است: اگر م... تاریخ درج: ۹۱/۰۵/۱۲ - ۰۹:۰۸
( 1 نظر , 426
بازدید )
معجزه عشق
سالها پیش در كشور آلمان زن و شوهری زندگی می كردند که آنها صاحب فرزندی نمی شدند. یك روز كه برای تفریح به اتفاق هم از شهر خارج شده و به جنگل رفته بودند ببر كوچكی در جنگل نظر آنها را به خود جلب كرد.
مرد معتقد بود که نباید به آن بچه ببر نزدیك شد، نظر او این بود که ببر مادر جایی در همان حوالی فرزن... تاریخ درج: ۹۱/۰۵/۱۲ - ۰۸:۵۸
( 0 نظر , 417
بازدید )
محبت مادر
ساعت ۳ شب بود که صدای تلفن، پسر را از خواب بیدار کرد.
پشت خط مادرش بود، پسر با عصبانیت گفت: چرا این وقت شب مرا از خواب بیدار کردی؟
مادر گفت: ۲۵ سال قبل در همین موقع، شب تو مرا از خواب بیدار کردی فقط خواستم بگویم تولدت مبارک.
پسر از اینکه دل مادرش را شکسته بود تا صبح خوابش نبرد.
صبح سراغ م... تاریخ درج: ۹۱/۰۵/۰۸ - ۱۲:۰۹
( 0 نظر , 408
بازدید )
راز موفقیت
راز موفقیت
کودکي ده ساله که دست چپش در يک حادثه رانندگي از بازو قطع شده بود ، براي تعليم فنون رزمي جودو به يک استاد سپرده شد . پدر کودک اصرار داشت استاد از فرزندش يک قهرمان جودو بسازد !
استاد پذيرفت و به پدر کودک قول داد که يک سال بعد مي تواند فرزندش را در مقام قهرماني کل باشگاهها ببيند . د... تاریخ درج: ۹۱/۰۴/۲۸ - ۰۹:۱۴
( 1 نظر , 524
بازدید )
آنقدر دلم میخواهد
آنقدر چیزها اتفاق می افتد که نمی دانم از کدامشان شروع کنم.
احساس می کنم در فیلمی بازی می کنم با حرکت تند.
احساس می کنم زمان به سرعت می گذرد.
شاید برای این است که روزها کوتاه و کوتاهتر می شوند.
گویی از کنار لحظه ... تاریخ درج: ۹۰/۱۰/۲۰ - ۲۲:۰۱
( 6 نظر , 501
بازدید )
تخت سنگ شانسی برای تغییر زندگی
در زمان ها ي گذشته ، پادشاهي تخته سنگ را در وسط جاده قرار داد و براي اين كه عكس العمل
مردم را ببيند خودش را در جايي مخفي كرد. بعضي از بازرگانان و نديمان ثروتمند پادشاه بي تفاوت از
كنار تخته سنگ مي گذشتند. بسياري هم غرولند مي كردندكه اين چه شهري است كه نظم ندارد
... تاریخ درج: ۹۰/۰۹/۲۱ - ۲۱:۰۵
( 3 نظر , 394
بازدید )
حلقه
دخترك خنده كنان گفت كه چيست
راز اين حلقه زر
راز اين حلقه كه انگشت مرا
اين چنين تنگ گرفته است به بر
راز اين حلقه كه در چهره او
اينهمه تابش و رخشندگي است
مرد حيران شد و گفت:
حلقه خوشبختي است، حلقه زندگي است
همه گفتند: مبارك باشد
دخترك گفت: دريغا كه مرا
باز در معني آن شك با... تاریخ درج: ۹۰/۰۹/۱۸ - ۱۰:۳۶
( 4 نظر , 405
بازدید )
|
|
|
سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir
چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات
|