مدام برایش کف می زدند و او گیتار به دست ترانه ها را اجرا می کرد، خیلی خوشحال بود بعد از مدت ها دوندگی به آرزویش رسیده بود، کنسرت در فضای باز و شرشر باران بر زیبایی ترانه ها اضافه می کرد!!!
در این موقع صدای مادرش را شنید:
آب داره سرد می شه، از حموم بیا بیرون...!!!...
«« الهه »»
تاریخ درج:
۹۳/۰۳/۰۴ - ۱۶:۵۴ 37 نظر , 133
بازدید