دعاي غضنفر : خدايا تا زنده ايم ما را از دنيا نبر!!!
.
.
.
نصيحت غضنفر به پسرش : هيچ وقت زن نگير به پسرت هم بگو زن نگيره!
.
.
.
به يارو ميگن شيعه هستي يا سني ؟ ميگه به حضرت عباس ما عشايريم.
.
.
.
هشدار به دخترهاي دم بخت ، دخترهاي چيني با مهريه ي کم در راهند... بجنبيد
ب
ه ترکه ميگن پسرت رکورد شکونده ميگه گه خورده من که پولش رو نميدم
***
يه ضرب المثل با حال دريايي ميگه: رسيدي خونه بزن تو گوش زنت!!! تو نميدوني واسه چي زدي…اما اون ميدونه چرا خورده
***
غضنفر عينکش را دور دستش مي چرخونه بعد ميزنه چشش، سرش گيج ميره ميخوره زمين!
يه چوب کبريته سرش رو مي خوارونه آتيش مي گيره .
***
قاضي: شکايت شما از اين اقا اينه که به شما گفته: احمق ، بيشعور ، نفهم…
شاکي: بله.عين حقيقته.
قاضي:پس اگه عين حقيقته چرا شکايت کردي؟
مردي از اينکه زنش به گربه خانه بيشتر از او توجه ميکرد ناراحت بود، يک روز گربه را برد و چندتا خيابان آنطرف تر ول کرد
ولي تا رسيد به خانه، ديد گربه زود تر از اون برگشته خونه، اين کار چندين دفعه تکرار شد و مرد حسابي کلافه شده بود. بالاخره يک روز گربه را با ماشين گرداند، از چندين پل و رودخانه پارک و غيره گذشت و بالاخره گربه را در منطقه اي پرت و دورافتاده ول کرد. آن شب مرد به خانه بر نگشت آخرشب زنگ زد و به زنش گفت: اون گربه کره خر خونه هست؟
زنش گفت: آره
مرد گفت: گوشي رو بده بهش، من گم شدم!!
به غضنفر ميگن چرا ميري سربازي؟ ميگه والا فقط به خاطر مرخصي هاش
غضنفر داشت دنبال جاي پارک مي گشته اما پيدا نمي کرد! در همون حال گشتن به خدا ميگه: خدايا اگه يه جاي پارک برام پيدا کنيا من نماز مي خونم، روزه مي گيرم که يه دفعه يه جاي پارک مي بينه و به خدا مي گه! خدا جون نمي خوادخودم پيدا کردم .
يارو رو تشويقي ميفرستن حج. ميره مکه برعکس همه طواف ميکنه. بهش ميگن چرا برعکس طواف ميکني؟ ميگه شما از اون ور دنبالش کنين، من از اين ور ميگيرمش.
*
يارو به يه دختري ميگه اسمت چيه!
دختره خودشو لوس ميکنه ميگه:عطر گل ياس اسمم ثرياست!!!!!
يارو هم مياد کم نياره ميگه: گوز تو هوا پخشه اسمم جهان بخشه!!!
*
*
آقاي سرخوش داشته با اخم پولکي مي خورده بهش ميگن چته؟
ميگه : والله ما هر حرفي بزنيم شما ميگين سرخوشه نمي فهمه …
ولي به خدا اين چيپسا شيرينه …
*
*
ترجمه ي I LOVE YOU به زبان لري : دردت بزنه تنگ دلم
*
تو مراسم ختم پدر آقاي سرخوش بلندگو ميگه :مرحوم وصيت کرده ، سياه نپوشين .
يکي داد ميزنه : مرحوم گه خورده ، ما به احترامش مي پوشيم .
*
*
آقاي سرخوش آزمايش ادرارش گم ميشه ميگه بله ديگه مملکت بخور بخوره!
*
از آقاي سرخوش ميپرسن امام رضا چرا رفته بود مشهد ميگه: رفته بود زيارت
*
به آقاي سرخوش مي گن با وطن جمله بساز. ميگه من رفتم حمام و تنم را شستم. مي گن نه!!با ط دسته دار. ميگه اتفاقا با طي دسته دار شستم
*
لره به پسر تازه دامادش ميگه: شب که رفتي حجله سفت ترين جاي بدن تو بکن تو اونجا که زنت مي شاشه. صبح ميبينن يارو سرش تو سنگ توالت گير کرده!!
*
آقاي سرخوش براي چند روز ميره توي هتل يك روز ميبينن توي دستشوئي داره يك نفر خارجي رو ميزنه ميان ميگيرنش ازش ميپرسن قضيه چيه چرا اين بدبخت را ميزني ؟ ميگه اينجا يك چشمه اويي بيده (دستشوئي فرنگي ) كه مو هر روز ازش او ميخوردم اين بي پدر و مادر امروز اومده توش ريده
*
به آقاي سرخوش که از حج برگشته ميگن سفر حج چطور بود… ميگه: خيلي سنگ خورد تو سرو صورتم ولي آخرش بوسيدمش.
*
آقاي سرخوشرفت پارتي. فرداش رفيقش ازش پرسيد چطور بود. گفت: خيلي عالي بود . روي من اسم يه گل گذاشته بودن و هي صدام ميکردن. رفيقش گفت چي ميگفتن. آقاي سرخوش گفت: من و انداخته بودن وسط و هي دورم ميچرخيدن ميگفتن اسگله رو اسگله رو …
*
يه روز آقاي سرخوش و دوستش سوار يه تاكسي ميشن. تاكسيه پژو بوده. بعد يكي از اونا به راننده ميگه: اقاي راننده يه نوار بزار حال كنيم. راننده ميگه: خودت يكي از تو داشبورت انتخاب كن بزار. آقاي سرخوش هم از تو داشبورت بين چند تا نوار يه نوار ويديو پيدا ميکنه هر چي سعي ميكنه بزاره تو ضبط نميتونه بزاره اون رفيقش مي زنه تو سرش ميگه اي گيج اين نوار مال تريلي نه پژو
*
آقاي سرخوش زن بيوه برادرش رو ميگيره , شب عروسي زنه خيلي داد ميزنه.ميگن : دختر بود؟ميگه : نه اون سوراخ ماله برارم بيد , من يه سوراخ سي خودم وا کردم
*
غضنفر و دآقاي سرخوش باهم يه کارخونه سفيدآب تاسيس مي کنن. اول کارشون براي اينکه بيشتر بفروشن وسطش گردو ميذارن !!
*
جديدترين جمله اي که آقاي سرخوش پشت ماشينش نوشته:
برار غريبم جومونگ
*
صرف فعل نشستن به گويش لري:
مو بنيشم تونم بنيشي اونم بنيشه
ما که بنيشيم شمام که بنيشيد
ديه جا ني اونا بنيشن!!!
*
دو دسماله چيست؟
-حرکتيست هليکوپتري و غرور آفرين توسط جلف ترين فرد لر.
*
نصيحت پدرانه آقاي سرخوش شب امتحان به بچه اش:
امشب بشين يه گوهي بخور
تا فردا يه اني بشي
تا توي يه طويله اي رات بدن
آقاي سرخوش زنگ مي زنه فرودگاه مي گه:
ببخشيد خانم از تهران تا شيراز چقد راهه
دختره ميگه يه لحظه!
آقاي سرخوش ميگه مرسي و قطع مي کنه!