فراموش کردم
رتبه کلی: 962


درباره من
دست نوشته های یک رهگذر
*******************
برداشتهای کوچکی از زندگی
*******************
مرثیه ای بر آرزوهای سوخته نسل ما
*******************
.
.
امیدوارم دست نوشته های مرا با صبوری بخوانی و کاستی هایش را بر من ببخشایی
.
.
.
*****دالان بهشت*****
دالان بهشت (pesare-khub )    

در همین حوالی...

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۷/۱۳ ساعت 23:20 بازدید کل: 215 بازدید امروز: 215
 

پاییزیک روز تعطیل پاییزی باشد هوا گرفته باشد حوصله ات سر رفته باشد,هوای گردش به سرت بزند و از میان دنیای واقعی و مجازیش نوع مجازی را انتخاب کنی,

مجازستان را که بگردی میرسی به وبلاگ های متروکی که عالی مینویسند، که تو غرق حال خوب و نوشته های عالی شان میشوی آنقدر که چاییت روی میز یخ میکند، وبلاگ هایی که دوست داری نویسنده شان روزانه100  تا پست بنویسد و تو تنها خواننده شان باشی...

اما مجازستان وبلاگهایی هم دارد که تلخند سیاهند،زشتند ....  آدرس وبلاگش را از توی لینک‌ های یکی از بچه‌ ها پیدا می‌ کنم و کلیک می‌ زنم رویش و شروع می‌ کنم به خواندن، از همان پست آخری بدوبیراه است به مرد جماعت و کارهایش و رفتارهایش وخودخواهیش… به اینکه زن‌ ها همیشه آزار دیده‌ اند و هرچه بدبختی ست زیر سر مردهاست… به اینکه اصلا” توی خلقتشان خوبی وجود ندارد و تمامش شر است. به اینکه سروته یک کرباسند و توی کُلُّهم جماعت شان یک نفر آدم حسابی پیدا نمی‌ شود و تمامشان از دم مشکل دارند و می‌ خواهند به هر قیمتی شده یک جوری یک جایی به یک نحوی سر یک زن را کلاه بگذارند… پست‌ های قبل و  قبلتر و قبل‌تر ترش هم همین است! حالم ناخوش می‌شود و درجا پنجره‌ اش را می‌بندم و نفس عمیق می‌کشم و می‌ روم توی فکر که چطور یک نفر به خاطر تجربه‌ های شخصی و اشتباه و سیاه خودش این‌ همه کلی قضاوت می‌کند و حکم می‌دهد؟ و فکر می‌کنم که این‌ همه بدبینی و سیاهی و ناامیدی برای روح آدم چیزی هم باقی می‌گذارند؟ و برای احساس خواننده‌ای که برحسب اتفاق این صفحه را بازکرده…؟ و فکر می‌کنم میان تمام این‌ ها، طرف چه انتخاب خوبی کرده برای قالبش!! پس‌زمینه‌ ی زرد چرک و سیاهِ مات، با هِدِری از یک درخت بی‌برگ و خشکیده که هم خودش سیاه است و هم سایه‌ اش

******************

شاید تو هم با من هم عقیده باشی برای هر آدمی میتوان یک قالب ساخت یک قالب منحصربه‌فرد باطراحی و رنگ و شکل و هِدِر مخصوص. قالبی که با دیدنش بتوانی در کمترین زمان ممکن حال و هوایِ غالب طرف را احساس کنی!

***
خدایا … قالب ام معیوب است و پر از اشکال، اصلاح و قشنگی و رنگ و آبش با تو…!
خدایا… به نورت و با حضورت قالب جان و دلم را تازه کن، ، غالب افکارم از معنی تهی ست، عقل و دین و دانشم اندازه  کن…!

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۳/۰۷/۱۳ - ۲۳:۲۳
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)