فراموش کردم
رتبه کلی: 22


درباره من
به سلامتی روزی که...
اسمم بیاد رو لب رفیقام...
پوزخند بزنن و با پشت دست اشکاشونو پاک کننو بگن...
هههههی!!!
کی فکرشو میکرد؟؟؟



بزن به سلامتی حرفهای دلت که به کسی نگفتی....
بزن به سلامتی اینکه کوه درد بودی ولی دم نزدی.....
بزن به سلامتی تنهایی هات ولی تنهایی رو دوست نداشتی...
بزن به سلامتی ارزوهایی که نتونستی لمسشون کنی.....
بزن به سلامتی عشقی که طالعش به اسمت نبود
ولی هنوز هم دوسش داری....
بزن به سلامتی شبهایی که تو تنهاییهات گریه کردی



سلامتی پسری که از داداش عشقش کتک خورد ...

عشقش ازش پرسید :چرا توهم کتکش نزدی؟ سرشو پایین انداخت و زیر لب گفت:اخه چشماش شبیه تو بود ..






به ســـــــلامتی هرکی زدیم رفت ,

میزنیم به ســلامتی غــم شاید اونم رفت...


پسر تنها69 (pesartanha22 )    

خاک بر سرِ تمامِ این کلمات اگر تو از میانِ تمامشان نفهمی من دلتنگم . . . !لایک یادتون نره

درج شده در تاریخ ۹۲/۱۰/۰۱ ساعت 19:01 بازدید کل: 412 بازدید امروز: 157
 

کوتــاه تـرین شب ها هم بی تـــو نمی گذشت ...
رحـــــم کن عشــق من ، امشـب شب ِ یلــدا ست !!!

 

 

فاحشگی را از آن خود کردی
چرا؟ چون زنی؟
نه عزیزم
فاحشه منم
که بعد از تو
در آغوش هر دختری
در جست و جوی عطر تنت خوابیدم
و دوستانم مرا قهرمان صدا کردند...

 

 

بنــــــــد نمی آید دوســت داشــتنت !!

مثل آنکه...

شاهـــــــرگ احســـاسم رابریده باشـــی ! ! !

 

 

 

یه بچه دیدم که داشت گریه میکرد و میگفت هیچ کس با من بازی نمیکنه . . .

تو دلم گفتم تو بزرگ شو . . .

ببین چه بازی هایی که باهات نمیکنن . . .

 

 

 

آخـــرین هــا ،

همیــشـــه آدم را بــه فنـــــــــا می دهنــد !

پـُـک آخــــر ...

پـیـــک آخـــر ...

و دیــــدار آخـــــر !!!

 

 

تمام سپاس من از کسی است

 

که به من نیاز نداشت

 

اما فراموشم نکرد

 

 

 

 

تنهایی یعنی...

 

از میان این همه بود، من در ارزوی یکی ام که نبود!

 

 

خستم از کسی که

مرا غرق خودش کرد

اما نجاتم نداد

 

 

خاک بر سرِ تمامِ این کلمات

اگر تو از میانِ تمامشان

نفهمی من دلتنگم . . . !

 

 

 

میخواهم داستانی از علاقه ام به تو بنویسم ....یکی بود ...یکی نبود.....بیخیال....!!!!!!!

خلاصه اش میشود دوستت دارم لعنتی......

 

 

آنقدر بالا بردمش که دست خودم بهش نرسید :-|

 

 

 

به سلامتی خودم که بود ونبودم برای هیچکس مهم نیست

 

 

 

تنهایی ،

شاید همان چوب خدا بود

که هیچوقت صدایی نداشت.

 

 

به بعـضیـا باید گفـت:

این جمـله ی " دوستـت دارم "

سـلام و احـوالپـرسی نیـست کـه بـه هـر کـی میـرسـی میـگی .

 

 

ب سلامتی همه پسر،دخترای داغ دیده...ب سلامتی دختری ک با شنیدن فوت دوس پسرش بردنش تیمارستان...ب سلامتی سربازی ک بعده اولین مرخصیش عشقشو با لباس عروس میبینه...ب سلامتی پسره شیش ساله ک شبه عروسی پدرش میره سر قبر مادرش با چشای خیس سیگار میکشه...

 

 

 

تو رفتی . . .

 

انگار که من از اولش نبودم !

 

من ولی می مانم انگار که تو تا آخرش هستی !

 

 

خدایا..!! زندگی ات مانند حرف پسر بچه ایست که گریه کنان به مادرش میگفت: هم میزنی هم میگویی گریه نکن.

 

 

وقتی ک میرفت بهش گفتم:امیدی هس ک برگردی،منتظرت بمونم،گفت:مگ ادم چیزیو ک انداخته برمیگرده برش داره،ولی نمیدونم چرا رفته اونیو گرفته ک یکی دیگ انداختتش دور...

 

 

 

حــــــرف تــــــو که میشــــــود...

 

مــــــن چقــــــدر ناشیانه ادعــــــای بی تفاوتــــــی میکــــــنم.

 

 

دست از سر خوابهایم بردار

 

تویی که در بیداری ام گمشده ای.

 

 

 

این روزها میگذرند، امّا... من از این روزها نمیگذرم.

 

 

خسته اونی نیست کـه خوابیده

 

اونـیـه کـه نـمـیـتـونـه بخوابه .

 

هی میگویند سکوت علامت رضاست....کسی نیست بگوید..لعنتی...بغض که گفتنی نیست

 

بدترین چیز اینه با کسی نباشی ولی همه فکر کنن با خیلیایی.

 

 

چقدر سخته

منتظر کسی باشی که

هیچ وقت

به آمدن فکر نمیکند

 

 

خیـــلی دردنــــــاکه ..

وقتــی ناتــــوان می ایستـــی در بــــرابـر

از دست دادن بــــاارزشتـــــــریــن چیــــز زنــــدگیت .

 

 

آمده بـودم "تو" را بـبـیـنــم

 

امــّـا

 

شما را دیدم .

 

خدارو چه دیدی ...شاید یه روزی تنهایی هم مد شد....منم میشم مدلش

 

 

گفت جبران میکنم،گفتم کدام را؟عمر رفته را؟قلب شکسته را،دل مرده را؟حالا من هیچ!جواب این موهای سفید را چ میدهی؟نگاهی ب موهایم کرد وگفت:چ پیر شدی؟گفتم جبران میکنی؟باگریه گفت کدامش را؟؟؟

 

 

 

دلم برای تو که نه اما واسه کسی که فکر میکردم تو بودی تنگ شده

 

 

خدایا . . .

این بود دنیایی ک بخاطرش به شکم مادرم لگد میزدم؟؟

 

 

حالم را پرسیدند گفتم رو به راهم....

اما...!کسی نفهمید رو به کدامین راهم

 

 

خــــدایا

نمیدانم چرا «تنهـــــــایـــی» به نامِ توست

ولــــی به کامِ من ....

 

 

چرا ناراحتی ؟؟؟؟؟!!!

تو که کاری نکردی...فقط یه کبریت روشن کردی و رفتی...

من بی جنبه بودم سوختم....!!!!

 

 

ایـــن روزهـــآ ...

پــــر از احــــســآســم،

امـــآ ...

خــآلـــی از اعـــــتـمـآد ...!!!!

 

 

 

 

 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۲/۱۰/۰۱ - ۱۹:۰۲
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
3
4
5
6
1 2 3 4 5 6


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (2)