سازمان بهداشت جهانی (WHO)، بهداشت روانی را اینگونه تعریف میکند: "بهداشت روانی در درون مفهوم کلی بهداشت قرار دارد و بهداشت یعنی توانایی کامل برای ایفای نقشهای روانی و جسمی، بهداشت به معنای نبود بیماری یا عقب ماندگی نیست". انجمن بهداشت روانی کانادا در یک دید جامع بهداشت روانی را در سه قسمت "نگرشهای مربوط به خود، نگرشهای مربوط به دیگران و نگرشهای مربوط به زندگی" تعریف میکند. از نظر این انجمن، بهداشت روانی یعنی "توانایی سازگاری با دیدگاههای خود، دیگران و رویارویی با مشکلات روزمره زندگی." بهداشت روانی افراد متاثر از عوامل متعددی است. از ضروریترین نیازهای بشر که جزو شرطهای اصلی بهداشت روانی به شمار میرود، آرامش خاطر، احساس امنیت، شادابی و نشاط است و ورزش یکی از راههای دستیابی به این امر مهم میباشد. ورزش و فعالیتهای جسمانی نقش قاطع و موثری بر بهداشت روانی دارد. تحقیقات بسیاری نشان داده است که ورزش علاوه بر اینکه ابزار ارزشمندی برای حفظ سلامت جسمانی است، رابطه نزدیکی با سلامت روانی و بویژه پیشگیری از بروز ناهنجاریهای روانی نیز دارد. ورزش از اضطراب و افسردگی میکاهد و اعتماد به نفس را افزایش میدهد. به طور کلی کسانی که فعالیتهای جسمی و تمرینات ورزشی را انجام میدهند دارای هوش بیشتر، خستگی کمتر، نظم و انگیزه، اعتماد به نفس و بازدهی بیشتر میباشند. ورزش بویژه در سنین کودکی و نوجوانی مفر سالمی برای آزاد کردن انرژیهای اندوخته شده است و این خود بسیار لذتبخش و آرامشدهنده است. شرکت در فعالیتهای ورزشی به اجتماعی شدن، کسب مهارت و کفایت و همچنین دوستیابی و ارتباط سالم با همسالان کمک میکند. تحقیقات نشان میدهد که ورزش بر عملکردهای شناختی و هوش تاثیر مثبت دارد، البته پارهای از محققان نیز بر این باورند که چنین رابطهای وجود ندارد. بدون شک رشد حرکتی کودک در رشد ذهنی وی مهم و موثر است و آن طور که پژوهشهای اخیر نشان دادهاند میزان یادگیری کودک با سطح فعالیتهای حرکتی و جسمی وی مربوط است. بهبودی کارکردهای شناختی و ذهنی ناشی از ورزش، هم در بزرگسالان و سالمندان و هم در جوانان و نوجوانان دیده شده است. تحقیقات نشان داده که پس از اجرای تمرینات و برنامههای ورزشی حتی در عملکرد شناختی بیماران روانی سالخورده نیز بهبودی دیده میشود و این به دلیل این است که درگیری غیرقابلاجتناب کل مغز در فعالیتهای بدنی، یک عامل مهم احتمالی در بازگرداندن و توقف فرآیندهای انحطاط سلولیـ جسمی پیری است که در نتیجه آن در توانشهای ذهنی سالخوردگان تغییرات مثبتی حاصل میشود . در نتیجه تمرینات ورزشی مداوم، میزان جریان خون در مغز افزایش مییابد. افزایش جریان خون موجب اکسیژن رسانی و تغذیه بهتر نرونهای مغز شده و از تنگ شدن عروق مغز جلوگیری میکند، این تاثیرات خود موجب پیشگیری از فراموشی و زوال توانمندیهای ذهنی در سالمندی میشود. پژوهشگران همچنین دریافتند که سالمندانی که در یک برنامه تمرینی قدرتی و انعطافی به مدت یک ساعت در روز سه بار در هفته و در طول 4 ماه شرکت کردند، عملکردشان در اجرای آزمونهای حافظه، بهبود یافت. پژوهشهای متعدد نشان میدهند که بازیهای ورزشی باعث افزایش خلاقیت، استقلال، رهاسازی تنش و نیز برقراری بیشتر روابط صمیمانه بین افراد میشود. همچنین فعالیتهای ورزشی محبوبیت و سازگاری اجتماعی افراد را افزایش میدهد. کشف هیجانانگیزی که صورت گرفته این است که تمرینات ورزشی علاوه بر افزایش جریان خون در مغز، میزان تولید نوعی فاکتور رشد را افزایش داده که این عامل نرونهای مغز را در مقابل آسیب و صدمه مقاوم میکند و به بقای آنها کمک مینماید؛ این مولکول همچنین میتواند از تباهی سلولها در اثر بیماریهای آلزایمر و پارکینسون جلوگیری کند. تاثیرات تمرین بر سلولهای عصبی ناشی از افزایش جریان خون در مغز است که منجر به آزاد شدن فاکتورهای رشد میشود و میتواند از سکته مغزی پیشگیری نماید. از سوی دیگر تمرینات ورزشی میتواند مانند برخی ترکیبات دارویی، موجب آزادسازی سروتونین، نوراپینفرین و دوپامین شود.
تاثیر ورزش بر رفتار شغلی نیز مورد بررسی قرار گرفته است، انجام فعالیتهای جسمانی با کاهش قابل ملاحظهای در غیبت شغلی همراه است. این قبیل فعالیتها با سلامت جسمانی و کاهش عوارض قلبی که به عنوان عوامل عمده غیبت مطرح میشوند، مرتبط است. همچنین ورزش با اصلاح برون دادههای شغلی و کاهش خطاهای ناشی از کارها نیز همراه است. به طور کلی تحقیقات نشان میدهد که افراد پس از انجام فعالیتهای جسمانی و تمرینات ورزشی، نوعی تجربه مثبت یا حس بهبود و پیشرفت کیفیت زندگی را در خود مشاهده میکنند؛ این موارد تنها به ورزشکاران اختصاص ندارد بلکه در مورد افرادی که به صورت تفریحی و غیر مستمر ورزش میکنند نیز صادق است. تمرینات ورزشی موجب تکثیر سلولهای مغز بویژه در ناحیه هیپوکامپ میشود. این ساختار در انتقال اطلاعات از حافظه کوتاه مدت به بلند مدت دخالت دارد. به طور کلی پژوهشگران دریافتند که محیطهای چالش برانگیز که شامل سه عامل موقعیتهای یادگیری فشرده، تعاملهای اجتماعی و فعالیتهای فیزیکی هستند نقش مهمی در افزایش تعداد سلولهای مغز در جانداران مختلف و حتی در انسان دارند. پس فعالیتهای بدنی به خصوص ورزش، سهم زیادی در ایجاد امنیت و آرامش روانی و اجتماعی برای افراد و جوامع، و تأمین بهداشت و سلامتی و زندگی سالم خواهد داشت. تأثیر مهارتهای حسی ـ حرکتی و فعالیتهای ورزشی بر کنشهای ذهنی و تحول روانی، به گونهای است که بسیاری از روانشناسان و کارشناسان تعلیم و تربیت عقیده دارند، این قبیل فعالیتها در درجه اول، میبایست جزو برنامههای موظف آموزشی قرار داده شود. آشنایی دانشآموزان و دانشپژوهان با برنامهها و روشهای مختلف فعالیتهای حسی و حرکتی، نه تنها سبب کنشهای ذهنی آنها میگردد؛ بلکه موجبات نشاط روانی و سرزندگی، تقویت اعتماد به نفس و بالطبع بهداشت روانی آنها را فراهم مینماید.